نصیحت

امروز رفته بودم خونه ی مامانم زنداییم اونجابود .داشت تعریف می کرد که شوهردخترش پیشنهاد داده که اون سر کارنره .اما یک پنداز بزرگتربه شما لیلا جان شوهرتو ول کن اماکارتو رها مکن .شوهرپیدامیشه امایه کارخوب پردرامدبامزایا کم پیدامیشه .به شما جوانان که به هیچ مردی اطمینان نکنید.شوهرهامثل بادخزون میمونند.همه چیزروازبین میبرند.


یک نصیحت دیگه بعداز چهل سال ،شبهای زندگیتون راازشمارش سالتو ن حسب کنید.یعنی دوباره ازبیست شروع کنید مثل من الان توی گفتن سالم شبهاشو نمیشمارم ،من الان بیستو سه سالمه حتی ازدخترم کوچکترم .




نظرات 6 + ارسال نظر
رضا سه‌شنبه 31 مرداد 1391 ساعت 10:17 ق.ظ

عی بابا با این طرز فکر توعه که من زن نمیگیرم میزنید دوتایی دهنم رو سرویس میکنید!
تو که 17 سالته!

غنبر،پس بر

عسل سه‌شنبه 31 مرداد 1391 ساعت 11:03 ق.ظ http://rainymoment.blogfa.com

با قسمت دومش شدید موافقم
اما برای قسمت اول با صحبت حل میشه

نه عزیزم به مردها نباید فرصت دادوبه نرمی صحبت کرد تا بتونند شما هارا متقاعد کنند

محمد حسین سه‌شنبه 31 مرداد 1391 ساعت 03:49 ب.ظ http://mhmk.ir

سلام هنگامه خانوم

اولا وبلاگ خوبی داری
دوما جوابت و برا آزمون لهجه مشهدی گذاشتم
سوما اگه شما شاعری منم شاعرم البته اهل شعر نو نیستم بیشتر مثنوی میگم . در هر صورت میخواستم بگم اگه مخصوصا شما هم از مشهدی میتونیم بیشتر با هم آشنا بشیم و مخصوصا تو زمینه شعر به درد هم بخوریم.

البته من برا سایتم هم چون دست تنهام یکی و میخواستم که علاقه داشته باشه و کمک کنه حالا شاید تو این ضمینه هم بتونیم همکاری کنیم.

غیر اینا هم خوشحال میشدم دوست بشیم (در ضمن من 18 سالمه)
سوما اگه میخوای تبادل لینک هم میکنم لینکم و با عنوان (بهترینا باحال ترینا جدید ترینا) بذار بهم خبر بده

با تشکر از اینکه به ما سر زدی
مدیر سایت mhmk.ir
محمد حسین مشمول


سلام پسرم بااینکه من جای مادرتون رادارم شاید تجربه شمارانداشته یاشم من خیلی تازه کارم ولی دوستانی دارم بس هنرمند شایدبتونیم باهم همکاری کنیم امیدوارم مینا ازشوخی کودکانه ی پسرم بدش نیمومده باشه ومارایاری کنه من بیشترنقاشی می کنم تا نوشتن .بازم بهم سربزن خوشحال میشم

ماهور چهارشنبه 1 شهریور 1391 ساعت 10:20 ب.ظ http://www.bluegirl.blogsky.com

درسته کار خوب پیدا نمیشه اما عزیزکم بنظرم پسر خوبم وجود نداره

سلام اگر شوهرش خیلی خوب بود هرگز دو دل نمیشد .چرا عزیزکم هم پسر حوب،هم دختر خوب پیدا میشه

رضا پنج‌شنبه 2 شهریور 1391 ساعت 05:27 ب.ظ

سلام هنگامه خانوم خوبی؟ منم میخوام یه وب بزنم تنهام و احتیاج به کمک دارم. منم شعر میگم البته نه شعر نو نه مثنوی و غزل و قصیده ! فقط کسشعر میگم خیلی باحاله! عه مامان تویی؟ داشتم مخ میزدم نفهمیدم تویی. عه عه عه
خوب برم یه وب دختر دیگه اینجا هم تیرمون به سنگ خورد

غاز غلنگ پیرمرد هرجا که میریم تو رو جا شوهره من اشتباه میگیرن و میگن خیلی شوهرت پیر شده پیرمرده بی دندون

مهندس هویج شنبه 15 مهر 1391 ساعت 01:31 ب.ظ

هنگامه جان شما واقعا چهل سالتونه؟
عجب آدم نامردی هستیا. خب شناسنامه حداقل یا سن نزن یا اگه میزنی درست بزن که ما ندونسته بی احترامی نکنیم خب!
بابا مثلا شما بزرگتری باید احترام گذاشتا

نه تورو خدا همینطوری بیتره ....دوستانه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد