شعر

هر گاه که جام باده نهم بر لبان تو


بر جان خود بساط کنم آه و ناله را


رشکم رسد ز کاسه ی می لیک در خفا


بوسم ز حسرت لب لعلش پیاله را


میبوسمش تا بنگرم از شهد بوسه ات


تا چند لذت می و مستی گرفته است


میرقصد و میشود از کفم رها


گویی که از لبان تو هستی گرفته است


بگرفت کام و مست شد و عاقبت شکست


نه ! من به انتقام شکستم رقیب را


اما شکسته های پیاله هنوز هم


صد طعنه میزند من بی نصیب را


                                                         رها

ستاره

وای الهی قربونش برم مخاطب خاص نداره دارم به ستاره میگم



داشتم میگفتم الهی قربونشبرم که اینقدر بلاست دختر آتیشپاره



امشب اولین نامه ی عاشقانه اش را نوشت من و مامانش هنوزم نمیتونیم یه نامه بنویسیم ..



چشم باباش روشن لدفن بخونید این یه نامه ی صادقانه ی عاشقانست والابوخودا



دایی رضا جونم و دایی حمید جونم تو را خیلی دوست دارم ( یه گل کشیده)


دوست دارم اندازه ی خدا ...مامانی جونم و عسلم بابایی تو خیلی خوبی و خیلی مهربان من تو


را  اندازه ی هم ی دنیا دوست دارم و اندازه ی خدا تو خوبی از طرف ستاره


یه زنگم بزنی وقتی خوندید....................



چقدر خوشم آمدنیدی خوبه کلاس اوله و گرنه چی مینوشت


الهی قربونت برم اینقدر تو شیرینی والابوخودا