در خواست کمک

ای بابا ی متن قشنگ بهم بدین بابای دوستم مرده خیلی باهاش رو در واستی دارم


ی چیزی بگید ک هم قشنگ باشه و هم احساس بی پدری و بهش دست بده بیشتر دلش بسوزه


چیه خو منم داره دلم میسوزه بزارید اونم بسوزه والابوخودا 


هر کار کردم نمیشه آیکون بزارم نمیدونم چرا .... خیلی بده نشد ازش استفاده کنم


حالا من نمیدونم چطور احساسم و نشونتون بدم

شعر در خواستی علی




"کمانگیر"

مریز آبروی سرازیر ما را

به ما بازده نان و انجیر ما را

"خدایا اگر دستبند تجمّل"

نمی بست دست کمانگیر ما را

کسی تا قیامت نمی کرد پیدا

از آن گوشه کهکشان تیر ما را

"ولی خسته بودیم و یاران همدل

به نانی گرفتند شمشیر ما را"

ولی خسته بودیم و می برد طوفان

تمام شکوه اساطیر ما را

طلا را که مس کرد ، دیگر ندانم

چه خاصیتی بود اکسیر ما را

" استاد محمد کاظم کاظمی"