جزیره ی آدمخورها

به جذابترین گروه اینترنتی ملحق شوید


دوستم حامله بود رفت سونوگرافی س قلو بود دست دست جیغ ویق ویق جیغ


نمیدونی ک چقدر سروصدا کردیم دوستام (الان این فاعل و میبینید)ک چقدر درست نوشتم ...


مدیونید اگه فک کنید منم بودم عاخه قرار بود یکی دختر بزاید بده ب من و دوستام ..


بعد ماه دیگه رفت سونوگرافی ی قلوش اون یکی و خورده بود..


بعد از دوماه اون یکی ک اون و خورده بود مرد ....و اون یکی خوردش


موقع زایمانش .دکترها میترسیند زایمانش کنن دکی بهش گفته بود این شکمه یا جزیره ی آدم خورها


خو بلاخره ب سلامتی بدنیا اومد شازده ش


اااااااااااااااااااااایش افسردگی گرفتیم همه عاخه پسر هم شد نی نی


حالا شکر ک مامانش و نخورده بودن

نظرات 157 + ارسال نظر
مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:25 ب.ظ

چی و میدن و نمیدن همه اش و میدن

یعنی من و میدن

اما فکر کنم این اشتباه باشه هااااا بدن نیست ی چیز دیگه است

من بلت نیستم میدن یا نمیدن و میگم

عاهان ب شادی خواهری و میگی ای تو روحت

mehraban پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:29 ب.ظ http://roshaa-aseman.blogfa.com

من به جرم باوفایی این چنین تنها شدم ، چون ندارم همدمی بازیچه ی دلها شدم .

عزیززم یعنی تو هم مث مهسا و شوشو میخوای

خیلی قشنگ بود مرسی

محمد حسین پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:36 ب.ظ http://MHMK.IR

هر وقت خونواده صلاح بدونن شروع میکنیم دیگه

ببین جواب داد

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:36 ب.ظ

نگفت کی درس و شروع کنیم
مدوییونی اگه فک بد بکنی من فقط خیلی درس خونم ب جونه عمه کوچیکه

بابا جواب داد اینقده عجله نکن بزارید من زود تایید میکنم

کامالا مشهوده

مانا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:37 ب.ظ

هنگامه ای چرا انقد سرعت شما وسایر دوستان کمه؟

عاره خیلی وبم کند شده نمیدونم چرا عزیزم

شایدم بخاطر اینه با چند تا بازی میککنمدیگه نمیکنم

محمد حسین پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:39 ب.ظ http://MHMK.IR

مهسا با مانا نشست و برخواست نمیکنیا روت اثر بد میذاره

فک کنم اشتب نوشتی اسمها را

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:39 ب.ظ

مامانم اجازه داد بللللللللللللللللللللللللللللللللههه

جواب بده

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:39 ب.ظ

عاقا شروع شود

من بجای محمدحسین بعععععععععععععععععععله

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:40 ب.ظ

سوت سوت دست دست ب این دختر درس خون همگی بگید ماشالا

محمدحسین بیا وسط

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:44 ب.ظ

مانایی ک دختر خوبیه گفت شووور مث لیمو میمونه این هنگامه است ک میگه ترش دل آدم و آب میندازه

کی من گفتم اون موقع جوووون بودم و جاهل

مانا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:44 ب.ظ

الان واقعا جریان این دوتا احمق چیه

تایید نکنیا

منم نیستم ی جورهایی عیب نداره بیخیال

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:44 ب.ظ

هنگامه این دست و جیغ و از خودت یاد گرفتم در این مدت ک میخوندمت

حالا چیز بهتری نمیشد از من یاد بگیری

محمد حسین پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:45 ب.ظ http://MHMK.IR

درس دادن من همون قضیه کتاب های گام به گامه که روش نوشته معلم را به خانه ببرید ... منم میام خونتون واسه وقتشم امشب که خوب نیست (بعضیا میدونن چرا) باشه از شنبه

ج بدید خودتون

مانا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:46 ب.ظ

آقای محمد حسن خان دلتون هم بخواد
تازه مهسا جونم لیاقتش خیلی بیشتر از ایناس

هاااا منم با مانایی موافقم

محمد حسین پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:49 ب.ظ http://MHMK.IR

ندیدی در مورد شووور چی تفکری داشت آخ آخ

کی

چی

کجا؟؟

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:51 ب.ظ

ممنون مانایی یکی طلبت عزیزم


امشب اتفاقا وقت درس خوندنه ک مامای رفته پارتی وگرنه وقتای دیگه خیلی ها هستن ک بهم درس بدن

تازه تو دیگه بدرد نمیخوری همه میگن من بهت سر هستم

خخخخخخخخخخخ خیلیی باحالی دختری

محمد حسین پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:52 ب.ظ http://MHMK.IR

این حرف مانا رو میگم :

شوهر فقط به یه درد میخوره
پیر و پولدار باشه
سکته کنه بمیره ارثش گیر من بیاد

عاهااااااااااان از اون لحاظ فک کردم از نطر شو شو کردن و میگی

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:53 ب.ظ

هنگامه من راست راستی باید برم درس بخونم ببخش اگه اذیتت کردم فقط شوخی بود خودت ک میدونی

باباااااااااااااااااااااااای تا بعد شنبه امتحان دارم سخت سفت

برو عزیزرم موفق باشی

اشکـان&بیتآ پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:54 ب.ظ http://ashbit.blogfa.com

میگما اول: مبارک دوستتون باشه دنیا اومدن بچش اینم هدیه ی ما

دوم: وبتون قشنگه البته مطالبت جالبتره+عکساش

سوم: اینو یادم رف چی میخواستم بگم

از اون مهمتر: مگه بچه پسر چشه
+
درکل خوشحال میشیم ب وب ما هم سر بزنین

اول میگم خوش اومدی

دوم ک تشکر شدید هنگامه ای ک تعریف کردی

سوم این....چی بود

پسر خوبه ولی دختر بیتره

خدمت میرسم شما زن نمیخوای اینجا سر شوشو دعواست

محمد حسین پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:56 ب.ظ http://MHMK.IR

موفق باشی تو امتحانات

مرسی از جانب مهسا

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:57 ب.ظ

من کلا با مانایی موافقم مخصوصا ک پیر باشه زود بره پیش خداییش

منم باز ی شوووشوووررر دیگه بکنم

عاخ باید برم درس بخونم

ای تو روحت برو برررررررررررررو

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:03 ب.ظ

واااااااااااااااااای الان ی آیکون لوس کردن شدید میخوام محمدحسین بهم گفت موفق باشی

ی کم تکون بخورم و خودم و لوس میکنم خخخخخخ خیلی مرسی ک بهم گفتی پس معلومه ک بععععععله دیگه دیگه

وای راستی این دفعه باباااای

دیگه خودت و لوس نکن بروووووو

مانا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:04 ب.ظ

این اشکان خل و چل اینجا هم فوضولی منو میکنه
شما که خودت شوهری بگو به چه دردی میخوری آقا محمد حسین؟

نگو دوست جدیده بعدا تلافی میکنیم بزار از راه برسه

محمدحسین جواب بده

اشکـان پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:04 ب.ظ http://ashbit.blogfa.com

ممنون
مر30
سومو خب اگه یادم میبود میگفتم دیگه
دخترا نازن اینو قبول دارم
خوش میایی
چرا اتفاقن دنبال میگردم یکی خوبشو جدا کن برام بزار کنار

منم مرسی شدید هنگامه ای


بعععععععععععله


همه خوبن خودت یکی و جدا کنه نههههه اصلا در همه

مانا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:06 ب.ظ

نه خب آقا اشکان پسر خوبیه
فقط...

الان تو را بهش پیشنهاد میدم خوبه

اشکـآن&بیتآ پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:07 ب.ظ http://ashbit.blogfa.com

ممنون خسته نباشی تلاش خوبی بود

مانووووووووو فضولی نکن درضمن قراره چیو تلافی کنی

خو الان خیلی مودب باهات حرفیدم والابوخودا بعدا اینطوری نستااااا خیلی شوخی میکنیم باهاتاینطوری مثلا

مانا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:09 ب.ظ

نه هنگامه جونم از این شوخیا با من نکن جانم
من مثِ قبلنا نیستم تغییراتی زیادی کردم

ای جوووونم باشه یکی دیگه را بهش میدم مهسا بیا شووور پیدا شد

اشکـآن&بیتآ پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:11 ب.ظ http://ashbit.blogfa.com

عیب نداره هنگامه خانوم منم آدم بیجنبه ای هستم زیاد شوخی میکنم حتی شوخی خرکی

حالا دیگه خود دانی

درضمن از پیشنهادت در مورد مانی رو ردش میکنم یکی دیگه پیشنهاد کن

عه عه شوخی خرکی نداریم اشکان یواشتر شوخی کن باشه

میدانم

باشه مهسا را میدم ب تو

محمد حسین پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:12 ب.ظ http://MHMK.IR

منم شوورم ؟
اما به هر حال قضیه گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه بو میده رو شنیدی

آرزوی موفقیتم که وضیفه بود به هر حال ... فقط برو دیگه پای درست نت و ول کن

دستشون میرسه جان برادر


از جانب مهسا ممنون

مانا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:13 ب.ظ

عزیزم چنین چیزی نیست خیالبافی نکن
اصن مثلا از کجات در اوردی اینو
بذار دوثانیه بگذره

جیگر تو برم چرا ناراحت شدی فقط پرسیدم همین

اشکـآن&بیتآ پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:17 ب.ظ http://ashbit.blogfa.com

خو تو خودت بده دیگه یکی بده ببرم برا خودم(خوب باشه ها اصلی میخوام تقلبی باشه میام پسش میدم)

پس گرفتنی نداریم دادا جنس انداختنی ک پس نمیگیرن

البته جدای از مانایی کلا میگم

محمد حسین پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:17 ب.ظ http://MHMK.IR

مانا خیلی جدی گرفتیا هممون داریم همه چی و شوخی میکنیم نارحت نشو

مانایی تحویل بگیر

مانا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:18 ب.ظ

نه آقا امیر حسین من دستم همین الآنم درحال رسیدنه ولی خب ...

امیر حسین نه محمدحسین

ایییییییییییییی جونم ک .....

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:18 ب.ظ

من اشکان و نمیخوام الان باهاش آشنا شدم من محمد و موخوام

بازم مممممنون ک بهم دلداری دادی

بهش میگم چرا نمیری سر درست عاااااخه

مانا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:19 ب.ظ

آها این پرسشی بود
خب باید عرض کنم که نه

بله پرسشی بود وگرنه منظور بد نداشتم دخی

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:19 ب.ظ

اینجا تعداد شووووور ها زیاد شد نمیتونم برم دست و دلم ب درس نمیره

ای جیگرررررررررررررتو برم برات میخرم

اشکـآن&بیتآ پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:20 ب.ظ http://ashbit.blogfa.com

الان مهسا کیه؟ خودتو معرفی کن ببینم کجایی

ببینین بچه ها این هنگامه خانوم داره معرفیمون میکنه ها ب من چیزی نگین ها (گفتم ک دیگه بهر حال گفته باشم همین)
داریم شوخی میکنیم ... خو باشه یکم بیشتر از شوخیه

مهسا یکی از بچه ی وبم هست

دنبال شووور میگرده

اونم از شوخی نه کم میاره ن بدش میاد راحت باش

رضا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:22 ب.ظ http://jinkboy-reza.blogfa.com/

حال و هوای این روزهای ما
نه گرم است و نه حتی سرد
بدون شمارش تعداد نفس هایمان
و این نیز می گذرد . . . !

مانا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:23 ب.ظ

بووووووووووس قربونت برم
نه عزیزم اگه پرسشی بود که ناراحتی نداشت
فک کردم خبریه گفتم کوب دهنیت کنم (به قول باران عزیزم که ازش بی خبرم )

ای حجججججووونم عاره بارانی ک خیلی جاش خالیه

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:24 ب.ظ

من شوووور میخوام یکی یکی

درس چنه

درس همونه ک فردا میری خرابش میکنی ایشالاااااااااااااااا

رضا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:25 ب.ظ http://jinkboy-reza.blogfa.com/

یه روزی همه میفهمن که
” هرجور راحتی ”
یه فحشه . . .
فحش رکیک !

مانا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:26 ب.ظ

نه آقای امیر حسین (اصن من دلم میخواد بگم امیر حسین)
عصبانی شدنم بخاطر اینا نبود این وسط یه کامنت خصوصی ردوبدل شد
به اون دلیل بود

عاره راست میگه من عصبانیش کردم اینطوری زد

اشکـآن&بیتآ پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:26 ب.ظ http://ashbit.blogfa.com

ینی دمتون گرررررررررررررررررررررررم خداییش مهسا تو آخرش معلوم شد محمد حسینو میخوای بعد میگی اینجا شووور زیاد شد دستو دلم ب درس نمیره
آخرشی تو دختر

مانی تو چی کیو برا تو درنظر گرفتنهنگامه جان برا مانی(مانا)کسیو زیر سر داری

مهسا دازه شوخی میکنه

مانایی باید خودش انتخاب کنه محاله اگه بگم شما

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:29 ب.ظ

این رضا الان اومد انگاری موش و آتیش زدن اسم زن اومد پیداش شد

مانایی چند تا شووور شد دیگه عمرا اگه برم سر درسم

شاید زن میخواد نمیدونم والابوخودا

از ما گفتن بود از تو هم....

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:30 ب.ظ

عجله نکنید من محمدحسین و انتخاب کردم

باشه یواش تر دستم درد گرفت از بس نایپ کردم عجله نکن شووور گیرت میاد

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:32 ب.ظ

نه فکر م و کردم اشکان و میخوام

دیدی گفتم اشگان

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:33 ب.ظ

بزارید استخاره گنم بعد انتخاب کنم

استخاره

بابا ایول

محمد حسین پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:34 ب.ظ http://MHMK.IR

آهان فکر کردم از من نارحت شدی ...

شما هم موفق باشی با اینی که داره دستت بهش میرسه فقط اذیتش نکنی پسرا گناه دارن جون همون عمه کوچیکه...

مهسا دیگه دنبال چی میگردی برو پای درست دیگه ... نبینم کس دیگه ای سراغ مهسا رو میگیره ها

بله بله شما درست میگی ولی حق با ماناست


وووا چررا ؟؟

مانا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:36 ب.ظ

مهسا جونم خدا به راه راست هدایت کندت
عاقا نمیشه هنگامه ای بشه شوهر من
این آقا رضا که پسر شما نیست نه؟ اگه هست من در برم

ای جوونم من میشم مادر شوهرت ا

نه این رضا اون نیست خاطر جمع باش

واااا چرا بری

مهسا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 11:38 ب.ظ

وای الهی قربون این همه غیرت بره عمه کوچیکه نه من دیگه اسنخارمم محمدحسین در اومد

واخ واخ برو دیگه

الانه نمیدونم این از کجا در آوردم واخ واخ و میگم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد