دلنوشته

چقدر بده این وضعم والابوخودا


کلی سوژه برای آپ کردن داشتم همچین ک اومدم نبویسم همه پرید


الان دارم کلی ب خودم فشار میارماز بس زور زدم قرمز شدم 


 ک یکیش یادم بیاد اما انگاری ی همیچین چیزی توی ذهنم نبوده ک نبوده


منم صادقانه براتون نوشتم حالا کمکم کنید تا یادم بیاد

نظرات 77 + ارسال نظر
مهسا چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 10:30 ق.ظ

اون نگاهی که گوشه اش یه قطره اشک برق میزنه

به اندازه ی تموم حرفای دنیا سنگینه . . .

مهسا چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 10:32 ق.ظ

قول داده اَم…
گاهـــی
هَر اَز گاهـــی
فانـــوس یادَت را
میان ایـن کوچه ها بـی چراغ و بـی چلچلـه، روشَـن کنَم
خیالـت راحـَــت! مَـن هَمان منـــَــم؛
هَنوز هَم دَر این شَبهای بـی خواب و بـی خاطـــِره
میان این کوچـه های تاریک پَرسـه میزَنـَم
اَما بـه هیچ سِتاره‌ی دیگـَری سَلام نَخواهــَـم کَرد…
خیالَت راحَت

مهسا چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 10:33 ق.ظ

به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم

فهمیدم که بیمارم ...

خدا فشار خونم را گرفت،

معلوم شد که لطافتم پایین آمده!

زمانی که دمای بدنم را سنجید،

دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد.

آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین

گذرگاه عشق نیاز دارم

تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود ...

و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.

به بخش ارتوپدی رفتم،

چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم

و آنها را در آغوش بگیرم.

بر اثر حسادت زمین خورده بودم و

چندین شکستگی پیدا کرده بودم ...

فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم،

چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.

زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم،

معلوم شد که مدتی است صدای خدا را آنگاه

که در طول روز با من سخن میگوید نمی شنوم...!

خدای مهربان برای همه این مشکلات به

من مشاوره رایگان داد،

و من به شکرانه اش تصمیم گرفتم

از این پس تنها از داروهایی که در کلمات

راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم :

هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم.

قبل از رفتن به محل کار یک قاشق آرامش بخورم.

هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری

و یک لیوان فروتنی بنوشم.

زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم.

و زمانی که به بستر می روم دو عدد

قرص وجدان آسوده مصرف کنم.

امیدوارم خدا نعمتهایش را بر شما سرازیر کند :

رنگین کمانی به ازای هر طوفان،

لبخندی به ازای هر اشک،

دوستی فداکار به ازای هر مشکل،

نغمه ای شیرین به ازای هر آه،

و اجابتی نزدیک برای هر دعا.

جمله نهایی :

عیب کار اینجاست که من "آنچه هستم" را

با " آنچه باید باشم " اشتباه می کنم،

خیال میکنم آنچه باید باشم هستم،

در حالیکه آنچه هستم نباید باشم ...

مهسا چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 10:34 ق.ظ

دل تنگــ کودکـــی ام…

یـــــادش بخیــــــر…

قـــهر می کردیـــــــــم تا قیامتـــــــ….

ولحظه ای بــعد قیـــــــــــامتــ می شــــد…..

مهسا چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 10:35 ق.ظ

تو دنیاااام , همه چی سرد و دلگیره…
تو دنیاااات , همه چی خوب پیش میره

مهسا چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 10:36 ق.ظ

بیشتر از اینها تورا شایسته است
شعر استادم تو را بایسته است

سر سری شد این سرایش نازنین
گر چه در بطنش حقیقت شد قرین

من بداهه گفتم این دلگفته را
میشناسی راز معناسفته را

ما مجازیم و حقیقتها جداست
فطرت ما لیک دری پر بهاست

هر چه لازم بود آن را داده است
در ضمیر پاک ما بنهاده است

قطره ماییم و خدا دریا بود
هر چه خاصیت بود در ما بود

لیک یک یک ما جدا افتاده ایم
جمله در کثرت رها افتاده ایم

ما تنی واحد بدیم اندر ازل
طرح شد آن نقشه های بی بدل

آری ای افسانه هر چیزی که هست*
هست تنها سایه از ان سرگذشت

گفتمت تنها تنی واحد بُدیم
عاقبت یک تن در آخر میشویم

این "تن واحد" به وحدت میرسد
کی ز کثرت مدعی سودی برد

هر چه گفتم هم به فرقان امده
این کلام از حی سبحان آمده

آنچه میگویم فقط یک شعر نیست
آنکه زیرک باشد اینجا کیست؟ کیست؟

در ازل یکباره ما حادث شدیم
در مجاز اکنون پیِ آمد شدیم

سر ما پنهان به فطرتهای ماست
گر به چشم سٍر ببینی آشناست

یادت آید کی تو پیمان بسته ای؟
با خدا. یا اینکه در خود بسته ای؟

تو پذیرفتی کشی باری گران
کان نشد مقبول کوه و آسمان

این همه ثبت است در لوحی وزین
خود اشارت کرد قران مبین

عاشقی کن تا زمان داری به کف
تا غبارت پاک گردد زان صدف

کان صدف آن فطرت هشیار توست
کو در آنجا ذره ای پستی نرُست


بداهه....

مهسا چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 10:37 ق.ظ

فعلا بابای تا بهد

فعلا باییییییییی

شادی چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 11:25 ق.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

با کسی که دوستش دارید
آهنگ گوش ندهید …
فیلم نبینید …
زیر باران نروید …
وقت نبودنش میفهمید که چه میگویم !

آقای پریشان چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 11:26 ق.ظ http://hesamtarab.blogfa.com

باز معرفت شم که یه سری بهما میزنی شرمنده نمیام خودم خجالت کشیدم

یعنی چی ؟؟

شرمنده دشمنه مگه نهچ فرقی میکنه من بیام یا شما

میدونم ک شمام میایی

شادی چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 11:29 ق.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

اول دستها ، بعد چشمانش را ؟
صدایش را اول؟
یا لبخندهایش؟
از کجا باید شروع کرد
فراموش کردنش را ؟

N A H I D چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 11:31 ق.ظ http://pasargadn7.blogsky.com

سلاااااااااااام آجی هنگامه جوووووون الهی قربونت برم نفسم خیلی دلم تنگ شده واست خیلی دوست دارم همه کسم خیلی دوست دارم بخدا یه بوس گنده هنگامه ای بده بووووووووووووووس

سلام آجی جووووووووووووونم فدات مدات بشم من درسته نمیدونستم وبی وگرنه بیشتر پیشت میموندم

بوس سفت هنگامه ای

N A H I D چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 11:35 ق.ظ http://pasargadn7.blogsky.com

یـــک گــــوشـــه یِ دنـــــج. . .یــک نـــقـــطــه. . .یـــک عــــآلــــمــــه بُــغـــض. . .یـــک دُنـــیــا حــرف...یـــک دلِ شِکــَســتــــه وبــــــی نــهــــایـــــت خــــاطــــره . . .کــــافــــیـــســــت بــــرای جــــوان مــــرگ شُــــدن. . . .

nc چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 11:38 ق.ظ http://hayatkhalvat3.blogsky.com/

اگر تو نبودی عشق نبود
همین طور
اصراری برای زندگی
اگر تو نبودی
زمین یک زیر سیگاری گلی بود
جایی
برای خاموش کردن بی حوصلگی ها
اگر تو نبودی
من کاملاً بیکار بودم
هیچ کاری در این دنیا ندارم
جز دوست داشتن تو

N A H I D چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 11:42 ق.ظ http://pasargadn7.blogsky.com

"تنهایی" را ترجیح میدهم
به"تن هایی" که روحشان
با دیگریست . . . !

N A H I D چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 11:48 ق.ظ http://pasargadn7.blogsky.com

خدایا؛پنجره ای برای تماشاو‎ ‎حنجره ای ‏برای صدا زدن ندارم، امیدم به توست،پس بی آنکه نامم را‎ ‎بــپرسی ودفترهای دیروزم را ورق بزنی‎ ‎‏،رحمتت را بر کسانی‎ ‎که برایم با ارزشند جاری کن‎ ‎.‎ ‎.‎ ‎.

N A H I D چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 11:51 ق.ظ http://pasargadn7.blogsky.com

باز باران، بی ترانه، بی هوای عاشقانه، بی نوای عارفانه، درسکوت ظالمانه، خسته از مکر زمانه، غافل از حتی رفاقت، حاله ای ازعشق ونفرت، اشکهایی طبق عادت، قطرهایی بی طراوت، روی دوش آدمیت، میخورد بربام خانه...

ملیکا چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 12:16 ب.ظ

خوشم اوووومد

جدی

شادی چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 12:23 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

در انتهای غروب , نگاهم را بسوی مشرق چشمانت دوخته ام

تا مگر بازتاب صداقتمان در دستان

تو تجلی کند ….!!!

شادی چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 12:24 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

هـیـچـگآه دردهـآ تـمـآمی نـدآرنـد !!

امـآ تـحـمـلـشـآن آسـانـتـر می شـود...

زمـآنـی کــ ه

دسـتـت در دسـت ِ ஐمـعـبـودت‎ஐ بـآشـد . . .

شادی چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 12:24 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

اگــــــــر مـــی بــیــنــــی هــنـــــــوز تــنــهــــــام ...

بـــــــه خــــــاطـــــــــر عــشـــــق تــــــو نــیــســـت !!

مــن فــقـــــــط مـــــی تــــــرســـــــم ؛

مــــی تـــــــرســـــــم هـــمـــــــه مــثـــــل تــــــو بـــــاشــــــنـد . . . !!

شادی چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 12:29 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

مرا به ذهنت بسپار، نه به دلت

من از گم شدن در جاهای شلوغ می ترسم.

شادی چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 12:30 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

سلام خواهر جون
ظهرت بخیر
خوبی عزیز دلم؟

سلام خواهری مرسی ظهر شما هم بخیر

شکر خواهری ایشالا ک بهتر میشم

شادی چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 12:38 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

سلام به روی ماهت خواهرکم
آره عزیزم هستم
قربونت بشم منم خیلی دلم تنگ بود واست
بوس از صورت قرص ماهت

سلام شکر ک هستی خیلی دلتنگت بودم بوس سفت ب روی ماهت

شادی چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 12:40 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

انشالله که هر روزت بهتر از دیروز باشه خواهرجونم

ممنون خواهری بوس سفت

ازیتا چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 11:51 ب.ظ http://fanoos1400.blogfa.com

سلام
همشهری بیا به وبلاگنو درصندلی داغ شرکت کن

سلام کردم شرکت

شما هم قمی هستین؟؟عایا

هستی شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 12:50 ق.ظ http://bavafaa38.blogfa.com

سال هاست منتظر آمدن روزهای بهترم !
ولی نمی دانم چرا هنوز هم دیروزها بهترند . . .


عزیزم همیشه به خوشی

ممنون

neo یکشنبه 20 بهمن 1392 ساعت 07:48 ق.ظ http://cruel-life.blogsky.com/

همینکه چیزی واسه آپ پیدا نکردین

میبنی خواهری خیلی زور زدم ولی یادم نیومد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد