شعر از سعدی چون چندتا ربودم


29 بهمن روز سپندار مذگان ( روز عشق ایرانیان )  مبارک



ـک


روز بــه شیــدایی در زلــف تو آویـزم

 

زان دو لـب شیرینـت صــد شور بــرانگیزم

 

گر قـصد جفـا داری اینک من و اینـک سـر

 

ور راه وفــا داری جــان در قـدمـــت ریــزم

 

بس توبه و پرهیزم کز عشق تو باطل شد

 

من بعـد بــدان شــرطم کز تــوبه بپرهیـزم

 

سیــم دل مسکینـم در خاک درت گم شد

 

خاک سـر هر کویـی بـی فایــده می‌بیــزم

 

در شهر به رسوایی دشمـن به دفـم بـرزد

 

تــا بــر دف عشــق آمـــد تیــر نـظـر تیــزم

 

مجنــون رخ لیـلـی چـون قیس بنـی عـامر

 

فرهــاد لب شیریـن چـون خسـرو پــرویـزم

 

گفتی به غمم بنشین یا از سر جان برخیز

 

فـرمــان برمــت جانــا بنـشینـم و بــرخیـزم

 

گــر بی تو بــود جنــت بــر کنـگـره ننشینم

 

ور بــا تــو بـــود دوزخ در سـلـسـلـه آویــزم

 

با یــاد تو گر سـعـدی در شعر نمی‌گنـجــد

 

چون دوسـت یگـانـه شد با غیــر نیـامیــزم

نظرات 62 + ارسال نظر
هنگامه دوشنبه 28 بهمن 1392 ساعت 10:20 ب.ظ

به به ب این عکسی ک از وب عاشق یک لحطه نگاهت ربودمچه عکسی هست

و به به و چه چه ب شعر سعدی جاااااااااااااااااااااااااان

خوووووووووووووشم میاد خودم اول بشم

هنگامه دوشنبه 28 بهمن 1392 ساعت 10:38 ب.ظ

روز عشق مبارک بر همه ی دوستان

هومن دوشنبه 28 بهمن 1392 ساعت 11:08 ب.ظ http://alban.blogfa.com

زیبا زیباست

مرسی شدید هنگامه ای هومن خان


اینم هدیه برای شما

همسایه سه‌شنبه 29 بهمن 1392 ساعت 05:06 ق.ظ http://rahmat14.blogfa.com

زندگی یک موفقیت است لذت ببر .

زندگی یک بازی است برنده وپیروز شو .

زندگی یک هدیه است آنرا دریافت کن .

زندگی دعا است آن را مرتب بخوان .

زندگی یک دوربین است سعی کن با صورت خندان وشاد با آن روبرو بشی .

زندگی هدیه ای است که خدا در هنگام تولد به ما تقدیم می کند .

زندگی دشتی است که سبزه های آن نمایانگر زیبائی اند ودریایش نشان از عمر دارد ، بلندی های آن شدائد زندگی است و سرانجام پاییز فانی بودن این دنیا را به نمایشمی گذارد.

زندگی پازلی از ترکیب همین ثانیه هاست .

زندگی نتیجه ایست که از حل معمای ثانیه ها حاصل می گردد .

زندگی تئاتری است در حد واقعیت وما بازیگران واقعی این تئاتر هستیم .

زندگی ترکیبی از تنوع است ، پس متنوع اش ساز .

و چه زیبا :

مفهوم زندگی در نهاد خودش نهفته است ، زندگی شعله شمعی است در بزم وجود ، که به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است ...

زندگی باهمه ناملایمات اش دوست داشتنی است چون هدیه ای از جانب پروردگار است ...

ســــــلــــــطــــــان 99 سه‌شنبه 29 بهمن 1392 ساعت 10:41 ق.ظ http://sooltan99.blogfa.com

به سلامتی کسایی که بهمون نیازی ندارن ولی هیچوقت فراموشمون نمیکنن .

یونس یعهنی این الان فحش بود

اشکـآن&بیتآ سه‌شنبه 29 بهمن 1392 ساعت 12:00 ب.ظ http://www.ashbit.blogfa.com

+آها اینجوریه خب باشه کافیه توجیح شدیم(دُززززززززززززززززززززززززد)

دزززززززززززززززززززززززززززززززززززد

اشکـآن&بیتآ سه‌شنبه 29 بهمن 1392 ساعت 12:00 ب.ظ http://www.ashbit.blogfa.com

+مگه ما گفتیم بد میخندی!!! فقط گفتیم گودزیلآ - اژدها و...
(همیشه از ته دل و مستانه بخندی)

عه کی گودزیلا ب این قشنگی میخنده

ممنون

اشکـآن&بیتآ سه‌شنبه 29 بهمن 1392 ساعت 12:01 ب.ظ http://www.ashbit.blogfa.com

+تشک میخوای آره[خونسرد] دارم برات ی خوبشم دارم

از تو نوموخوام از بیتا خواستم بهت گفتم

اشکـآن&بیتآ سه‌شنبه 29 بهمن 1392 ساعت 12:02 ب.ظ http://www.ashbit.blogfa.com

+ اولآ: من سیبیل ندارم همیشه صآآآآآآآآآآآآآآآف میکنم
دوم: اوهوک من خودم تو نوبتم برو حالا بعدآ بیا شاید بهت دادم

سیبیل نداری

عه عه عباس کجل مرد بودنش با سیبیلهاش معلومه وقتی داره ظرف میشوره

شادی سه‌شنبه 29 بهمن 1392 ساعت 08:26 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

اووووووف چه هوسم کرد خواهری این عکسا چیه دل آدمو آب میندازه

بله خواهری من ک هی ب عباس کچل میگم بخر میگه عاخه این وقت سال کجا پیدا کنم هر چی هم ک توی یخچال داشتم خوردم حتی آلبالوها را بهم نگی شکموووووو

شادی سه‌شنبه 29 بهمن 1392 ساعت 08:27 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

تـمام غـصه های دنـیا رومـیشه
بـا یـک جُـمله تـَحمل کرد
"خُـدایا میدانم که میبینی"

شادی سه‌شنبه 29 بهمن 1392 ساعت 08:27 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

برای چند لحظه هم که
شده
تورا به خدا به یادم نیا...
به یادم که می آیی
نمازم بی اختیار میشکند
دلم به هیچ صراطی
مستقیم نمی شود
دیگر...!

smith سه‌شنبه 29 بهمن 1392 ساعت 09:08 ب.ظ

لعنت به زمونه ای که خوبی کردن تاوان داره بدی احترام!
لعنت به زمونه ای که پاک بودن تنهایی میاره خیانت کردن کلاس!
لعنت به زمونه ای که تا وقتی براشون صرف داشته باشی تو دلشون جا داری!!!!

هنگامه چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 12:42 ق.ظ

ﻧﺨﺴﺖ ﺛﺎﻧﯿﻪﻫﺎ
ﮐﻤﯽ ﺑﻌﺪ
ﺩﻗﯿﻘﻪﻫﺎ
ﺳﺎﻋﺖﻫﺎ
ﺭﻭﺯﻫﺎ …
ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﻪ ﻣﯽﺁﯾﯽ
ﻣﯽﺑﯿﻨﯽ
ﺳﺎﻝﻫﺎﺳﺖ
ﺩﺭﺩ ﻣﯽﮐﺸﯽ ﻭُ
ﭼﯿﺰﯼ ﺣﺲ ﻧﻤﯽﮐﻨﯽ

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 12:43 ق.ظ

سلام هنگامه هستی ؟؟؟؟ من هستم هااااااا

سلوووم هستم شدید

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 12:43 ق.ظ

ﻧﺨﺴﺖ ﺛﺎﻧﯿﻪﻫﺎ
ﮐﻤﯽ ﺑﻌﺪ
ﺩﻗﯿﻘﻪﻫﺎ
ﺳﺎﻋﺖﻫﺎ
ﺭﻭﺯﻫﺎ …
ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﻪ ﻣﯽﺁﯾﯽ
ﻣﯽﺑﯿﻨﯽ
ﺳﺎﻝﻫﺎﺳﺖ
ﺩﺭﺩ ﻣﯽﮐﺸﯽ ﻭُ
ﭼﯿﺰﯼ ﺣﺲ ﻧﻤﯽﮐﻨﯽ

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 12:44 ق.ظ

دلتنگی چه حس بدی است....

تنهایی چه حس بدی است

کاش...

پاره ای ابر میشدم

دلم مهربانی می بارید

کاش نگاهم شرار نور میشد

اشتی میدادش

و

که دوست داشتن چه کلام کاملی است

و

من...

چقدر دلم تنگ دوست داشتن است!

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 12:51 ق.ظ

خخخخخخخخخخخخ این و از وب شادی ربودم

زن باس وقتی آقاش خوابه بره رو کمر آقاش بشینه و نذاره بخوابه؛بعدش که آقاش عصبانی شد و گفت توئه نیم وجبی چی از جونم میخوای بذار بخوابم،چشماشو مظلوم کنه و بگه
بوس میخوام!

منم باید ییاد بگیرم

ای تو روحت این وقت شبی یاد چیزهایی ک ندارم نندازمون

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 12:52 ق.ظ

♥ خدایا :
تو را به صدای گنجشک ها
و به بوی خوش آرزوها سوگند . . .
او را از من مگیر
او دنیای من است . . .

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 12:54 ق.ظ

تو ک عباس کچل و داری پس من چی بگم ک شوووووررررر ندارم

الان عباس کچل خونه ی ما با مامانم خوابه

خونه ی ما هم عباس کچل تنهایی خوابه

برات میخرم حالا چند تا میخوای

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 12:54 ق.ظ

تمام کسایی که ازدواج کردن میگن ایکاش الان من جای تو مجرد بودم

آخه یکی نیست به اینا بگه:

که زندگی بدون زن معنا نداره.

بخدا زنم نعمت خداست,برید خدارو شکر کنید...
وب/و

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 12:56 ق.ظ

خیلی تلخه احساس کنی مثل شمعی ، فقط وقتی برق نیست بیان سراغت و بعدش با یه فوت ، خاموشت کنن . . .

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 12:58 ق.ظ

یکی هم گیرم نیمیاد چه برسه ب چندتا یکی بهم بده بیشترش طلبت

از قدیم توی درس ها گفتن آن مرد آمد ولی پیر شدیم و آن مرد نیامد

ای تو روحت


والا ما ک درس میخوندیم گفتن آن مرد آمد و هم خیلی زود آمد نمیشه بره بعد بیاد الان خیلی کار دارم

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 12:58 ق.ظ

اگر چه اجبار بود اما عشقت انقدر در دلم پررنگ شده که جای خالیت را تنها خودت میتوانستی پر کنی...!
اگر چه اجبار بود اما نصف قلب و تمام روحم را به نامت زدی...!
اگر چه اجبار بود اما اجباری شیرین و شیرینی اجبار بود...!
کاش تمام اجبار های دنیا به تو ختم میشد...!

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:01 ق.ظ

گر عاشقی!چشمانت را ببند؛ نگاهت را بدزد؛
نمی دانم.........!
کاری نکن!چیزی نگو...عشق پر از دلتنگیست...
دلتنگی هایت را در دلت نگه دار...
او را درگیر احساست نکن!
صبور باش؛تحمل کن؛
پنهانی عشق بورز؛پنهانی اشک بریز؛پنهانی عاشق باش .....
سکوت کن، نگاه کن، دلتنگ باش. عاشق باش،درد بکش،حسرت بخور، و باز سکوت کن که این نیاز پر راز اینگونه تا ابد جاودانه خواهد ماند

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:01 ق.ظ

لمس کن لحظه هایم را…
تویی که می دانی من چگونه
عاشقت هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن…
همیشه عاشقت میمانم
دوستت دارم ای بهترین بهانه ام..

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:03 ق.ظ

یک دست جام باده و یکدست زلف یار

اینگونه بود ها که غزل اختراع شد ..

چقدر قشنگ

دم شاعرش گرم !

سپندار مزگان مبارک !

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:04 ق.ظ

و آمدی که بریزی به هم جهانم را

به نا کجــا بکشـــی پای ناتوانم را



شاعرش خوب شاعریه دمش گرم :)


مبارک بانو

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:04 ق.ظ

به سینه می زندم سر، دلی که کرده هوایت

دلــی کــــه کرده هـوای کرشمه‌های صدایت

نه یوسفم، نه سیاوش، به نفس کشتن و پرهیز

کـــه آورد دلــــــم ای دوست! تاب وسوسه‌هایت

تو را ز جرگــــه‌ی انبوه خاطرات قدیمی

برون کشیده‌ام و دل نهاده‌ام به صفایت

تو سخت و دیر به دست آمدی مرا و عجب نیست

نمی‌کنــــم اگـــر ای دوست، سهل و زود ، رهایت

گره بـــــه کار من افتاده است از غم غربت

کجاست چابکی دست‌های عقده‌گشایت؟

به کبر شعر مَبینم کــه تکیه داده به افلاک

به خاکساری دل بین که سر نهاده به پایت

"دلم گرفته برایت" زبان ساده‌ی عشق است

سلیس و ساده بگویم: دلــــــم گرفته برایت !
الهام
دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۱۹

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:05 ق.ظ

امشب از وب زهرا و شادی کامنت برات ربودم خخخخخخخخخخخ خیلی باحاله

چند تا براشون کامنت گذاشتی ؟؟؟؟

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:06 ق.ظ

خوووووش به حالت ک زود اومد نگو دیگه گیرت نمیاد شووووور ها هی ناشکری کن

نه بابا از این خبرها نیست نه بابا کجا ناشکری کردم تازه شکرونه هم میکنم ک عباس کچل اومده گرفتتم وگرنه کی میومد خر میشد من و میگرفت

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:07 ق.ظ

ﺍﮔـﻪ ﺑﻬـﺶ ﺯﻧـﮓ ﻣــﯿﺰﻧـﯽ ُ ﺭﺩ میکنـه...
ﺍﮔـﻪ ﺑﻬـﺶ ﻣـﯿﮕﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺍﻭﻥ سـاکته...
ﺍﮔـﻪ ﺷـبا ﺑـﺪﻭﻥ ﺷـب بخیــر ﮔـﻔﺘﻦ ﺗـﻮ ﺧـﻮاﺑـﺶ مــیبره...
ﯾﻌﻨــﯽ ﺗـاﺭﯾـﺦ ﺍﻧـﻘـﻀـاﯼ ﺗـﻮ ﺗـﻮﯼ ﺩﻟـﺶ ﺗــﻤﻮﻡ شـده ,
ایـن یـه قانونــه ،
بـا قانــون آدمـا نجنــگ ;
غــرورت لـه مــیشه ...!!!

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:11 ق.ظ

کامنت نزززززززززززاااشتم فقط برداشتم



خرررررررررررررر شده تو رو گرفته خخخخخخخخخخخخخخخخ راست میگی

خیلی بی معرفتی پس


عاره بابا خرررررررررررررررر پس چی اگه خررررررررر نمیشد زن نمیگرفت

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:12 ق.ظ

لمس کن کلماتی را
که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست…
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد…
لمس کن نوشته هایی را
که لمس نشدنیست و عریان…
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را
که خیس اشک است و پر شیار…

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:13 ق.ظ

دنیا را بد ساخته اند … کسی را که دوست داری ، تو را دوست نمی دارد … کسی که تورا دوست دارد ، تو دوستش نمی داری … اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد … به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند … و این رنج است …

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:13 ق.ظ

بی مهر و وفا تو که نبودی

پر جور و جفا تو که نبودی

دور از دل ما تو که نبودی

من از دست غمت چه مشکل ببرم جان !

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:16 ق.ظ

چرا بی معرفت میخوای برای تو هم نزارم

کاش یکی هم خررررررررر میشد من و میگرفت راستی نمیخوای برای پسرات زن بگیری یعنی من و بگیری

نه بزار عیب نداره خودمم الان میرم وبشون ببینم چه خبره


یعنی پسرهای من خررررررررررررر بشن

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:16 ق.ظ

اینقدر دستهایت را باز نکن ...!



کسی تو را در آغوش نمی گیرد ...!



ایستادگی



همیشه تنهایی دارد....

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:18 ق.ظ

ﻪ ﻧﺎم دوﺳﺖ...

...ﻟﺤﻈﻪ ھﺎی ﻣﻦ ﮐﻨﻮن
ﭼﻪ ﺑﮑﺮ و ﺗﺎزه
ﺳﺮ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
از ﺧﻄﻮط ﺳﺒﺰ ﺣﺲّ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ام!
ھﺮ ﮐﺪاﻣﺸﺎن ﭼﻪ ﻧﺎب
- در ﻧﮕﺎه ﻋﺸــﻖ -
ﺑﺎ ﺳﮑﻮت ﺑﯽ ﺣﺴﺎب
ﭼﺸﻢ ﮐﺎﺷﺘﻨﺪ...
ﭼﺸﻢ ﻟﺤﻈﻪ ھﺎی ﻣﻦ
ﺗﺎ ﺑﻠﻮغ ﺳﺒﺰ و زرد
دراﻧﺘﻈﺎر ﺗﺎﺑﺶ اﺳﺖ و روﯾﺶ اﺳﺖ
آﻓﺘﺎب و ﻣﺎه
ﺳﭙﯿﺪی و ﺳﯿﺎه...!!
ﻟﺤﻈﻪ ھﺎی ﻣﻦ،
ﺑﺎرور
از ﺗﻀﺎدھﺎی ﺧﺎﻟﺺ و ھﻤﯿﺸﮕﯽ ﺳﺖ!!
- ﺑﺎﯾﺪ ﻋﺸﻖ داد ﺗﺎ ﮔﺮﻓﺖ -
آه... ای ﻧﺴﯿــﻢ!!
ﺑﺬر ﻋﺸﻖ را
ﺑﺎ ﻧﮕﺎه ﺧﻮد ﺑﭙﺎش
ﺗﺎ ﺑﺮوﯾﺪ آﺳﻤﺎن
ھﻤﺎن ﻓﻀﺎی ﺑﯽ ﻧﺸﺎن
ﻓﻀﺎی آﺑﯽ ﻋــــــــــــــﺮوج!!!
.
.
.
ﻋﺸﻖ،
ﺣﺲ ﺳﺎده ی ﻋﺒﻮر
از ﺧﻮد اﺳﺖ
ﺳﻮی دوﺳﺖ
وﺑﻮﺳﻪ ھﺎی ﮔﺮم ﻟﺤﻈﻪ ھﺎی دل
ﻧﺜﺎر اوﺳﺖ....!!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:18 ق.ظ

ســـــــکوتم از رضایـــــت نیست

دلـــــــــم اهــــــــل شکـایت نیست

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:19 ق.ظ

نزدیک بود کامنتایی ک خودت بهشون دادی بدزدم برات

ای تو روووووووووووووحت

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:21 ق.ظ

مثل هر شب هوس عشق خودت زد به سرم

چنــد ساعت شده از زندگیــــم بی خبرم

این همه فاصله ، ده جاده و صد ریل قطار

بال پــرواز دلـــم کــــو که به سویت بپرم؟

از همان لحظه که تو رفتی و من ماندم و من

بین این قافیــه ها گــم شده و در به درم

تا نشستم غزلی تازه سرودم که مگر

این همه فاصله کوتـــاه شود در نظرم

بسته بسته کدئین خوردم و عاقل نشدم

پدر عشـــق بسوزد کـــه درآمد پدرم

بی تو دنیا به درک، بی تو جهنم به درک

کفــر مطلق شده ام دایره ای بی وَتَرم

من خدای غزل ناب نگاهت شده ام

از رگ گردن تــو من به تو نزدیک ترم

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:21 ق.ظ

به سلامـتـی ِ لــبــخـــنــدی که


کـمـکت می کنه تـا بــرا هـمـه تـوضـیـح ندی


حـالــت داغونــه !

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:22 ق.ظ

حالا مگه چیه نمیشه ک خررررررررر بشن لدفن خواهشا تمنا



ای بابا خررررررررررررررررررررشون کن منم ب شوووور رررر میرسم

باااااوووشه سعی خودمم میکنم

چقدر تند تند کامنت میزاری دستم درد گرفت من یه کم کند تایپ میکنم

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:23 ق.ظ

تنهایی یعنی:

عاشقشی ...


ولی حق نداری بهش نزدیک بشی


چون:اون دیگه تنهانیست

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:24 ق.ظ

یه وقتاییـــــــــــــــــــ ــ

اونقدر هیچکس حالی ازتــــــــــــ نمیپرسهـــــــــ

که آدم شک می کنهـــــــــ

نکنهــــــ مُرده و خودش خبر ندارهـــ.....!✘

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:25 ق.ظ

این اشکان گفته هنوز برام کسی هدیه نخریده اگه براش هدیه بخرم خ ر میشه من و بگیره

خو بخر ببین میشه یا نچ والابوخودا

اما فک نکنم ب این زودی خر بشه با یه کادو

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:28 ق.ظ

بعضی ها به خاطر تنهایی ، متفاوتند ...

بعضی ها به خاطر متفاوت بودن ، تنها . . . . !!!!

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:30 ق.ظ

از این کامنت دلم گرفت

آدامس ها جزو بزرگترین اساتید هستند

از کودکیمان تلاش می کنند به ما بفهمانند

” هیچ شیرینی ای ماندگار نیست “

بله عزیزم هیچ شیرینی ماندگار نیست همینطور ک تلخی ماندگار نیست

مهسا چهارشنبه 30 بهمن 1392 ساعت 01:30 ق.ظ

عـــ ــ ــکس تـــــــو را

به سقفــــــ آسمــ ــ ــان سنجــــاق میکنمـــ ـــ

ــ ..

حال که ایــــن روزهـــا


از فرط دلتنـ ــ ـگی

چشمانـــم مدام رو به آسمــ ــ ــ ـان استـــــ ـ ـ ـ ..



بگذار تــــــو در قابـــــــ چشمانــــم باشیــــ ـ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد