بازم خودم برای کسانی ک تازه باهام آشنا شدن

اینم یعنی آلبالوها برسه من 24 سالم میشه



قابل توجه دوستان یه بار دیگه این پست و آپ کردم البته با کمی دست کاری


 تا با من بیشتر آشنا بشید والابوخودااولش توصیف ظاهرم قد 160 چاق 87 کیلو البته 135 بودم


الانه خیلی لاغر شدم والابوخودا چیه هیکل خودمه دوست دارم چاق باشمچشم قهوای یه


قیافه ی خیلی معمولی ...و با صدای بسیار گوش خراش ...که علاقه ی زیادی به خوندن



توی حموم دارم باور ندارید از همسایه ها بپرسید



من 23 سالمه بدون شبها چون خوابم ...لطفآ سنم و هی نپرسید خیلی شیطون و پر جنب


و جوشم و زبون دراز و با همه شوخی میکنم از آدمهای بی جنبه خوشم نمیاد



با بچه هام تفاوت سنی کمی دارم و تقریبا عباس کچلم من و بچه هام و با هم بزرگ کرده...



3تا بچه دارم دخترم60 سارا،پسرم61 رضا و63 حمید...و

یه نوه گلم ستاره که دنیای منه ... کلاس اوله و الان دوم رفته ..


اصلا آدم جدیی نیستم از بزرگ شدن بدم میاد چون آدم رو  به واقعیت های تلخ روبرو میکنه

به پوچی وهیچی میرسونه


زندگیم رو خیلی دوست دارم مخصوصا شوهری ام( عباس کچل )رو وصد البته بچه هام


دیپلم هستم رشته عکاسی .البته درسم رو خونه شوهریم خوندم چون خیلی زود ازدواج کردم .....


توی پیامک بازی قهارم ، بدون تقلب نمیتونم بازی کنم هر بازی باشه تخت نرد ، ورق،یا حتی منچ


عاشق هنر هفت گانه هستم..نقاشی .عکاسی. شعر رو خیلی دوست دارم


تا قبل از بیماریم ..بدمینتون ،شنا،تیروکمان و آمادگی جسمانی کار میکردم


من کلاس های مختلفی رفتم اولش همکلاسیها م ازم ولی بعد از یکی دو جلسه همه ازم



معذرت خواهی میکردن و میگفتن ما اولش شما رو دیدم فک میکردیم خیلی متکبر و عصا قورت


داده ای و میگفتیم چه جور شما رو تحمل کنیم اما خیلی زود با همشون دختر خاله میشدم


خوب یه کم قیافه ام غلط اندازهدیگه چی میخواهید بدون تو رو خدا رو در باسی نکنید هر


سوالی دارید ...بپرسید


از شیطونی و دختر های شیطون هم خخخخخخخخخخخخخخخیلی خوشم میاد


من اینجا با همه دوستم و  راحتم .....و برام همه  قابل احترامندو دوست دارم با همه شوخی


کنم چه کنم دست خودم نی والا بوخودااینم ببینید چقدر لوسم


خوشبختم از آشنایی با شما دوست عزیزم

نظرات 72 + ارسال نظر
sanaz شنبه 17 اسفند 1392 ساعت 10:21 ب.ظ http://http://elahenaz123.blogfa.com/

غضنفر میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟
غضنفر میگه: نه آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!

sanaz شنبه 17 اسفند 1392 ساعت 10:24 ب.ظ http://http://elahenaz123.blogfa.com/

به غضنفر میگن: چی شد مامانت مرد ؟
میگه: رفت پشت بوم رخت پهن کنه افتاد...
میگن افتاد مرد ؟ میگه: نه بابا افتاد رو کولر ، کولر شکـست افتاد.
بهش میگن اون موقع مرد؟؟
میگه:نه آقا جان،بعد افتاد رو تراس ، تراس خراب شد.
میگن:خوب این دفعه مرد ؟ غضنفر میگه: نه بعد افتاد رو سقف گاراژ، سقف خراب شد!
بهش میگن:حتماً ایندفعه مرد ؟
میگه:بازم نمرد، دیدیم داره کُلّ خونه خراب میشه، با تفنگ زدیمش


=============================================

یوه یوه یوه یوهی هیهیوهیی

هاهاهاهاههاهاهاههاهاههه

مردم از خنده خوبه عباس کچل من و با تیر نمیزنه ک مث زلزله میمونم

بهار بی خزان شنبه 17 اسفند 1392 ساعت 10:40 ب.ظ http://idea90.blogsky.com

سلام[گل]


خانه تکانی چه زیبا است،
وقتی خانه را
می شود آسان
با جارو پاک کرد
دور انداخت هر چه خاک و خاکروبه
لیک،
اما،
خانه های قلب هارا نیز باید پاک کرد
از غبار کینه ها
تا که روز و ماه و سال ما
بعد از این
صاف باشند
صاف، چون آیینه ها


"خانه تکانی دلتان مبارک"

سلام دوست قدیمیم

مرسی شدید خیلی یادتون کردم

مهتـــــــــا شنبه 17 اسفند 1392 ساعت 11:36 ب.ظ

بعضی حرف ها را “نباید زد”

بعضی حرف ها را “نباید خورد”

بیچاره دل چه میکشد میان این “زد” و”خورد”

ملیکا یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 12:03 ق.ظ

سلام هنگامه ببینم میخوای شوهر کنی

سلام

حالا الی یه پیشنهادی داده ببینم چکار میشه کرد

ملیکا یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 12:08 ق.ظ

این فنجان قـــــــــــــــهــــوه هم تمام می شود
و از این کــــــــــــافـــه هم خواهیم رفت!
و هنوز به حــــــــــــــــرف هایی فکر می کنم
که برای نــگـــــــــــــــــــفـتــن داریم!!

ملیکا یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 12:08 ق.ظ

اون کامنت تو از خودت ربودممث خودت

تو روحت ک هی کارامو به روم میارید

ملیکا یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 12:09 ق.ظ

عباس کچل و چکارش میکنی اگه شوهر کنی

میدمش به تو

هستی یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 12:10 ق.ظ

سلام هنگامه جوون ممنون ک بهم سر زدی

سلام خواهشات

هستی یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 12:11 ق.ظ

عـــ ــ ــکس تـــــــو را

به سقفــــــ آسمــ ــ ــان سنجــــاق میکنمـــ ـــ

ــ ..

حال که ایــــن روزهـــا


از فرط دلتنـ ــ ـگی

چشمانـــم مدام رو به آسمــ ــ ــ ـان استـــــ ـ ـ ـ ..



بگذار تــــــو در قابـــــــ چشمانــــم باشیــــ

پری وش یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 12:18 ق.ظ http://nymphlike.blogsky.com

آیا می دونستید فرق بین نارنگی و پرتقال چیه ؟
نارنگی شلوار کردی می پوشه ولی پرتقال ساپورت !

من شلوار کزدی

نه نارنگی راست راستی شلوار کردی

خودم یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 12:27 ق.ظ http://bitaaloq.blogfa.com

اولندش سلام
دومدش شما با 23سال سن چجوری نوه داری
سیمندش مو به روزم.باور نداری از همسادمون بپرس
چارمندش مو میام ولی نظر نمیزارم فقط میخونمولی چشم از ای به بعد نظر هم میزارم.

اولندش سلام

دومندش بعععععععععععععععععله اگه غیر از این فک میکنی میکشمت والابوخودا

سومندش میام وبت و همساده تونم حتمی اسی هستش

مومیام نظر نمیدم ک نشد کار من از کجا بدونم کف دستم بو نداد ک بفهمم تو اومدی

سیده زهرا ( عاشقانه های مسیحا ) یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 08:45 ق.ظ

البالو

هنگامه عکس آلبالو
گذاشتی ؟

من تازه داشت داغم فراموشم میشد

تازه داشتم شکست عشقیمو فراموش میکردم

ای جیگررررررررررررتو برم خواهری فک کردم وبم نمیایی این عکس و گذاشتم

الهی قرررررربونت بشم میارم برات هنوز ی بسته توی فریز دارم

شکست عشقیت و قررررررررررربون شکمو

سیده زهرا ( عاشقانه های مسیحا ) یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 08:45 ق.ظ

به احساس تو بد کردم بیا برگرد
همه حرفاتو رد کردم بیا برگرد
همیشه راه تو دل دادگی بوده
خودم این راهتو صد کردم بیا برگرد

شورش یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 09:24 ق.ظ

سلام هنگامه جان خوبی عزیزم؟

سلام شورش خان ممنون دوستم

nc یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 09:43 ق.ظ http://www.hayatkhalvat3.blogsky.com

تو مثل لاله ی پیش از طلوع دامنه ها

که سر به صخره گذارد

غریبی و پاکی

ترا ز وحشت توفان به سینه می فشردم

عجب سعادت غمناکی

sms یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 02:55 ب.ظ http://dragoncruel.blogsky.com

ایششششششششش چقدر بعضیا دوست دارن گریه کنن!!
یکم بزنید برقصید جان خودتون
قررررررررررررررررررررررر
اینم یه قر کمر برای دوسداران رقص!!!!

اسی ب روح اعتقاد داری یا عمه داری:اول بوگو کجایی ک کم پیدایی دوس دختر جدید پیدا کردی

بعدشم بیا وسط قرررررررش بده ک باید کمک مامانیت اتاق تکونی بکنی

این هفته کلا در حال قررررررررررر رقص بودیم

هومن یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 03:01 ب.ظ

چقدرزیباست کسی را یاد کنیم. 
نه برای نیاز. 
نه از روی اجبار.. 

و نه ازروی تنهایی.. 
فقط برای اینکه

"ارزشش را دارد‎"‎...

paradiso یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 03:35 ب.ظ http://p4radiso.blogsky.com

سلام به هنگامه ی عزیزم که دلم واسش یه ذره شده بود...................

سلام عزیزکم منم خیلی دلم برات تنگ شده بود

سوگند دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 04:36 ب.ظ

سلام هینگامه جووووون(به قول مصطفی البته)
تولدت کی هستش عایا ؟؟؟اینا تو کامنتا گفتن نزدیکه و اینا

سلام سوگند بانو

مصطفی گفتی و کردی کبابم نمیدونم چرا وبش برام باز نمیشه اولها هم کامنتدونیش بسته بود


تولد خودم عزیزم

neo دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 07:28 ب.ظ http://cruel-life.blogsky.com/

عاشق آلبالو گیلاسم

جیگرررررررررررتوبادام

سوگند سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 02:36 ب.ظ http://motif76.blogfa.com

تولدت الان هستش یهنی مادری؟؟؟؟؟؟؟؟ببخشید نمیدونستم
مبارک باشه شیرینی من فراموش نشه ها
مصطفی خودش وبلاگشو اینجوری کرده اگه خواستی بیا تو وب من براش نظر بذار میاد میخونه رمزمو داره
بابت تولدت معذرت هنگامه جوووونم ببخشید نمیدونستم

نه عزیزم تولدم 20 فروردین هستش بچه زودتر شروع کردن

باشه میام وبت برای مصطفی کامنت میزارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد