اسم پسر

یواش یواش داره به زایمان سارا نزدیک میشه یه اسم پسر برام انتخاب کنید ک قشنگ باشه


من خودم عـــــــــــــــــــــــززززززززززت  و قــــــــــــــــــــــــــــــــــــدرت و عبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــااااس و پیشنهاد دادم


ولی نمیدونم چرا موافقت نکردن ....


برای گفتن این سه اسم اول کلا ژست  لاتی بگیرید بعد یه باد توی غبغب تون بندازین و با قورت زیاد صدا کنید


عــــــــــباااس یا قــــــــــــــــــــدرت یا عـــــــــــــــــــــــــــــزت ببینید چه حالی میده و فاز مثبت میگیرید



اما اینها ک این حرفها حالیشون نیست هی میگن اسمی ک با مفهموم باشه عاخه یعنی چه؟؟


حالا شما بگید اسم چی خوبه ؟؟؟


تازه شم آیکون هام کار نکرد وگرنه کلی آیکون زبون و نیشخند میزاشتم

نظرات 111 + ارسال نظر
ali یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 03:30 ب.ظ http://ali1860.rozblog.com/

امیر همایون

عالیه پسر مرسی شدید

اما نمیشه اینطوری ک من میخوام صداش کنم

هنگامه یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 04:25 ب.ظ http://hengameharjomand.blogsky.com/

اینم انگاری عسسسک عــــــــــــــــــــــــززززتی و باباشه

ای بابا همون اسمهایی که من گفتم بزارن کلی فاز میده

هنگامه یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 04:37 ب.ظ http://hengameharjomand.blogsky.com/

شبیه شعری شده ام

از آن شهرهای سفیهانه

باید قیمی برایخودم پیدا کنم

قلمم بی صاحب مانده

محمد طربناک

اینم از وبلاگ محمدحسام ربودم

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 05:41 ب.ظ

اگه دختر بود ک حتما اسمش و میزاشتی مهسا ولی پسر عبدلی خیلی خوبه

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 05:42 ب.ظ

اگه دختر بود ک حتما اسمش و میزاشتی مهسا ولی پسر عبدلی خیلی خوبه

ای تو روحت شایدم گذاشتیم آمیرزا

نخبه ی من

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 05:48 ب.ظ

همه گویند که : تو عاشق اویی
گر چه دانم همه کس عاشق اویند
لیک می ترسم ، یارب
نکند راست بگویند ؟
+++
مــَـن بـی تــو
شعـــر خــواهــم نــوشتـــ؛
تـــو بــی مـَـن
چــِـه خــواهــی کــــرد؟
اصـــلا"
یــــادت هَستـــ
کــِــه نیستــَـمــ ...؟
!
بگو کجا پنهان شده ای
که در قهوه ای سرکشیده ام هم
فالگیر پیدایت نمیکند . . .

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 05:50 ب.ظ

در این غروب
ﻫﺮ ﻧﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺑﮕﻮﯾﺪ
ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ
ﺣﺎﻻ
ﺳﻤﻔﻮﻧﯽ ﭘﻨﺠﻢ ﺑﺘﻬﻮﻭﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﯾﺎ ﺯﻧﮓ ﺗﻠﻔﻨﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺻﺪﺍﯼ اوﺳﺖ ...

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 05:51 ب.ظ

◄ تنهـ ـایی ؟
کِسی حالِتو نِمیپُرسه؟
کِسی خَبَری اَزَتــ نِمیگیرهـ؟
اِشکالـی نَدارهـ ...
دَر حَدّی نیستَـن کهـ بِخوان حاله تورو بِپُرسَن
تَنهـ ـا بودَنِتـ بِخاطِر خاصّ بودَنِته !
بِخاطِر اینهـ که بَقیّهـ دَر حَدِّت نیستَنـ
واسه هَمینه کهـ تَنهایـی
پَس بِجای اینکه اَز تَنهاییت ناراحَت باشی
سَرِتو بیار بالآ.....

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 05:55 ب.ظ

باران باش

و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست

****** ******** ******

خورشید باش

که اگر خواستی بر کسی نتابی نتوانی

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 05:57 ب.ظ

آموخته ام که خدا عشق است
وعشق تنها خداست
آموخته ام که وقتی ناامید می شوم
خدا با تمام عظمتش عاشقانه انتظارمی کشد به رحمت او امیوارشوم

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 05:58 ب.ظ

از انتظار خستم

کی تموم میشه این فاصله؟؟!!

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 05:59 ب.ظ

به سلامتی کسی که دلش شکست از دنیای آدما و در تنهایی خودش گریست تا ناامید نکن دل کسی را...!

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 06:00 ب.ظ

به سلامتی کسی که دلش شکست از دنیای آدما و در تنهایی خودش گریست تا ناامید نکن دل کسی را...!

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 06:01 ب.ظ

فقط رفت بدون کلامی که بوی اشک دهد . . .
فقط رفت بدون نگاهی که رنگ حسرت داشته باشد . . .
فقط رفت . . .
فقط رفت و من شنیدم که توی دلش گفت : راحت شدم . .

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 06:04 ب.ظ

عیدتم پیشا پیش مبارک باشه ایشالا در سال جدید روزهای خوبی در پیش رو داشته باشی موفق و موید باشی پسر خوب شاید تا عید نتونم زیاد نت بیام ایشالا بعدا جبران میکنم[گل]

مجتبی یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 07:06 ب.ظ

سلام
مثل اینکه زود اومدم اینبار

بععععله اما چرا اسم پسر نگفتی مجی

آقای پریشان یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 07:08 ب.ظ

محمد،حسام،طه،یوسف،موعود ...

مرسی شدید محمدحسام

مهربان یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 08:13 ب.ظ http://roshaa-aseman.blogfa.com

سلام وروجک
این عکس ها چقدر با متنها همخوانی داره
رامان/ رامکال/ رامبو/
÷یش منم بیا خو دوستم

سلام مهربانم

برای عکسها

ببین جونور نیست عزیزم

ملیکا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:08 ب.ظ http://arashphotoshop.persianblog.ir

میخوای اسمش و بزاری ایرج میرزا اون وقت مث اون شعر می سراید

خیلی عالیه میزارم

ملیکا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:09 ب.ظ http://arashphotoshop.persianblog.ir

تو مثل لاله ی پیش از طلوع دامنه ها

که سر به صخره گذارد

غریبی و پاکی

ترا ز وحشت توفان به سینه می فشردم

عجب سعادت غمناکی

ملیکا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:09 ب.ظ http://arashphotoshop.persianblog.ir

به احساس تو بد کردم بیا برگرد
همه حرفاتو رد کردم بیا برگرد
همیشه راه تو دل دادگی بوده
خودم این راهتو صد کردم بیا برگرد

ملیکا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:11 ب.ظ http://arashphotoshop.persianblog.ir

عـــ ــ ــکس تـــــــو را

به سقفــــــ آسمــ ــ ــان سنجــــاق میکنمـــ ـــ

ــ ..

حال که ایــــن روزهـــا


از فرط دلتنـ ــ ـگی

چشمانـــم مدام رو به آسمــ ــ ــ ـان استـــــ ـ ـ ـ ..



بگذار تــــــو در قابـــــــ چشمانــــم باشیـــ

ملیکا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:21 ب.ظ http://arashphotoshop.persianblog.ir

پلکهای مرطوب مرا باور کن.

این باران نیست که می بارد ..

صدای خسته ی من است که ..

از چشمانم بیرون می ریزند ..

ملیکا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:21 ب.ظ http://arashphotoshop.persianblog.ir

دروغ می گویم فراموشت کرده ام

هنوز تکه ای از عشقت را نگه داشته ام

قلبم که درد می گیرد

زیر زبانم می گذارمش...

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:22 ب.ظ

به خدا عشق، به رسوا شدنش می ارزد
و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد

دفتر قلب مرا وا کن و نامی بنویس
سند عشق به امضا شدنش می ارزد

گرچه من تجربه‌ای از نرسیدن‌هایم
کوشش رود به دریا شدنش می ارزد

کیستم ؟باز همان آتش سردی که هنوز
حتم دارد که به احیا شدنش می ارزد

با دو دست تو فرو ریختنِ دم به دمم
به همان لحظه‌ی بر پا شدنش می ارزد

دل من در سبدی ـ عشق ـ به نیل تو سپرد
نگهش دار، به موسی شدنش میارزد

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:23 ب.ظ

نـــه نمیــــدانــــی!
هیـــــچ کـــس نمـی دانــــد
پشتــــــــ ایـن چهــــره ی آرام،
در دلــــــــــم چــه مـی گـذرد!
نـــه نمیــــدانــــی!
هیـــــچ کـــس نمـی دانــــد
ایـــن آرامــش ظــاهــر و ایــن دل نــا آرام
چقــــدر خستـــــــه ام میـــکنــد…!

زهرا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:23 ب.ظ

نسل "من".....
نسلی است.....
که غرق در "معشوقه های خیالی"...
پیر می شود...!!!

زهرا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:24 ب.ظ

به سلامتی:
کسیکه باخت تا رفیقش برنده بشه،
به غرور عقرب که به خواری تن نمیده،
به رودخونه که میره و پشت سرش رونگاه نمیکنه،
بصداقت سیم خاردار که پشت ورو نداره،
بکسیکه بیکسه ولی ناکس نیست،به وفای دریاکه ماهی مرده رو ازآب بیرون نمیندازه.
بمرام آسمون بااون همه ستاره هاش یک ذره ادعاهم نداره،

دست آخرگلی به گوشه جمال رفیقى که تو رفاقت سوخت ولی بحرمت نام رفاقت سکوت کرد..

حمید یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:27 ب.ظ http://nursing89.mihanblog.com/

همه میگویند چقدر شادی!! خوش به حالت!! کسی نمی داند که من محکومم به شادی…، برای امید دادن به اطرافیانم، اما درونم آتشی است که

خاموشی ندارد….

حمید یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:27 ب.ظ http://nursing89.mihanblog.com/

شب چشم هایت
بهترین بهانه برای گم شدن است.
اصلا لازم نیست چیزی بگویی
تو همین که پلک می زنی
یعنی همه چیز !
من در تاریکی محض هم
با صدای نفس هایت عاشقی می کنم !
نگران هیچ چیز نباش
همچون نسیم به گیسوی تو پیچیدن
عادت دست های من است ،

این خانه در و پنجره می خواهد چکار ؟
تو فقط آرام بگیر
به خدا هیچ اتفاق ناگواری
تلخ تر از یک شب، بی تو
سحر کردن نیست ..

حمید یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:29 ب.ظ http://nursing89.mihanblog.com/

: من چه هستم ؟

برفی نشسته بر روی شیروانی داغ ..

: زندگی ... به امواج دریا می ماند ،

چیزهایی را با خود می آورد

در حالی که چیزهای دیگری را با خود می برد .

حمید یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:31 ب.ظ http://nursing89.mihanblog.com/

سفــــرهای تنهایـــی همیشه بهتـــرن !

کنـــار یک غریبه مینـشـینی،

قهــــوه ات را میخوری و بیـــــرون را نگــــاه می کنی،

سرت را به پشتی صنـــدلی تکیه میـــدهی تا وقت بگــــذرد،

به مقصــد که رسیــــدی کیف و بارانی ات را بر میـــداری،

به غریبه ی کنارت سَـــری تکـــان میدهی و میـــــروی.

همین که زخــم آخـــرین آغـــوش را به تـــن نمیکشی،

همین که از درد خداحــافظی به خود نمیپیچی،

همین که تلخــی یک بغض را با خودت از شهـــری به شهـــری نمیبــری ،

همین یعـنــی سـفــــــرت سـلامــت !!!

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:32 ب.ظ

انحنــــــای روح من ،

شــــانه های خسته غــــــرور من ...

تکـیه گـــاه بی پنـــاه ی دلـــم شکـسته است .

کتـف گـــریه های بی بهـــــانه ام ،

بازوان حس شاعـــــرانه ام ...

زخـــــم خـــــورده است !

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:32 ب.ظ

: کجای این جنگل شب !! پنهون میشی خورشیدکم !!!

پشت کدوم سد سکوت، پر میکشی چکاوکم....!!

چرا به من شک میکنی،.... من که منم برای تو ـ ..

لبریزم از عشق تو و سرشارم از هوای تو....

دست کدوم غزل بدم . نبض دل عاشقمو ـ

پشت کدوم بهانه باز پنهون کنم هق هقمو...

گریه نمیکنم نروووو... آه نمیکشم بشین .... حرف نمی زنم بموووون ....بُـغض نمیکنم ... ببین !!

سفر نکن خورشیدکم،.... ترک نکن منو نرو ـ ...

نبودنت مرگ منه،... راهیه این سفر نشو

مبینا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:39 ب.ظ http://ashkbesda.blogfa.com

اجی بنظر من شایلین-امیر علی-دانیال-پدرام-سهیل-خوشگلن

بلی بسیار زیبا هستن متشکرم عیزم

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:41 ب.ظ

عزیزم.... تو این سالی که گذشت .....

اگه دلتو شکستم ...

اگه حرفی زدم ....

اگه برخورد بدی کردم ...

اگه اذیتت کردم ...

بسیــــــــار کـــار خوبــــی کـــــردم....

میخواستم بگم تو سال جدید هم برنامه همینه !

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:42 ب.ظ

مـ ـی دانم کــ ــار داری !
سـ ـَرَت شــ ـلوغ است !

مـ ـی دانم !

اما اینکـ ــه موقع خـ ــواب...

روی تخـــتت... چند ثانیه...

فقط لحـ ـظه ای بــه ذهــنت خــ ـطور کند

کــ ـه یکـ ــ جـ ـایی ...

کـــ ـسی ...روی تخـ ــتش ...
موقع خــوابــ ـش ...

برای "تــ ـو" اشـ ــک مـــ ـی ریزد !

همین هـ ـم بـ ـرای مــ ـن کـ ــافیست

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:43 ب.ظ

یه وقتا دلت طوری تنگ میشه که مغزت کاملا فلج میشه
بدی هاش یادت میره نامردیش یادت میره
بی محبتی و رفتارسرد و تلخش یادت میره
وقتی با بی رحمی تنهات گذاشت یادت میره
فقط می گی خدایا یه دقیقه ببینمش این دل وامونده آروم شه .

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:44 ب.ظ

خدایا خسته ام!
از غریبــه بــودن بیــن ِ این آدمـ ها
از بـی کسـی
از ایـــن کـه از جنـس ِ آدمـ های اطرافــم نیستــم
از اینکه همه تا میفهمــن از خودشــون نیستــم
رفتارشــون باهامـ عوض میشـه
خدایــا!
تو بـا مــن باش..

مهسا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:45 ب.ظ

آری … تو راست میگویی آسمان مال من است
پنجره … فکر …هوا …عشق …زمین…
مال من است …!
اما سهراب تو قضاوت کن بر دل سنگ زمین جای من است ؟؟
من نمی دانم که چرا این مردم دانه های دلشان پیدا نیست …
صبرکن سهراب !!
قایقت جا دارد؟
من هــم از همهمه ی داغ زمین بیزارم

هومن یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:59 ب.ظ http://alban.blogfa.com

سلام آره من گفتم. اونو

میدونستم پسر

هومن یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 11:01 ب.ظ http://alban.blogfa.com

منم که تو رو نمیگیرم

عه هومنی زدی زیرش

هومن یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 11:07 ب.ظ http://alban.blogfa.com

قبلتو قبوله

یعنی چی میشه بشه یعنی نزدی زیر حرفت

هومن یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 11:15 ب.ظ http://alban.blogfa.com

نه سر حرفم هستم به عباس کچل بگو

واااااااااااااااااااای جدی میگی

کار عباس کچل خراب شد باید کلی ناز و منت بکشه حالا دیگه

هومن یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 11:19 ب.ظ http://alban.blogfa.com

بله کی از هینگامه بهتر

قسم ب قسم

ب جون عمه کوچیکه باور کردم شدید

هومن یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 11:26 ب.ظ http://alban.blogfa.com

برو ب سلامت

مرسی پسر

شکوفه یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 11:40 ب.ظ http://Talai.blogsky.com

چهارشنبه سوری هر آتیشی که دیدی به یاد قلب منم باش آخه از دوریت بدجوری آتیش گرفته

شکوفه یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 11:51 ب.ظ http://Talai.blogsky.com

سلام هنگامه جونم ...خوبی آبجی بزرگه عزیزم ؟؟؟
ممنون...ولی من دوباره همون قالب رو گذاشتم
دوس دارم قالبمو واسه سال جدید سفید بذارم

سلام شکوفه ی خودم

وای شدم اینگار برام جدید اومد

خیلی عالیه رنگ بهار شاد باشه

شکوفه یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 11:52 ب.ظ http://Talai.blogsky.com

آبجی اسم محمد طاها و مسیحا خیلی خوشگله .... من این 2 تا اسم رو دوست دارم

مرسی عیزم خیلی قشنگ بود

ســــــلــــــطــــــان 99 دوشنبه 26 اسفند 1392 ساعت 12:09 ق.ظ http://sooltan99.blogfa.com

مکتب عشق
سیه چشمی به کار عشق استاد
مرا درس محبت یاد می داد
مرا از یاد برد آخر ولی من
بجز او عالمی را بردم از یاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد