بازم ستاره

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


ستاره عین مامانیش گیج گیجه والابوخودا

دفترش و جا گذاشته توی خونه ،،رفته مدرسه ، بابای بیچارش برده مدرسه و

گذاشته روی میزش اصلن این نخبه نبفهمیده...

ظهر میاد خونه ازش میپرسن دفترت چی شد.. میگه من آرزو کردم یهو  خدا جلوم گذاشت

من و خوشحال کرد...یعنی خدا.. من... پدرش...معلمش...

قهقهههههه عاشق این سربهوا بودنشم من مامانیش ب قربونش بره بچه مو