می شود بی تو از این شهر سفر کردن و رفتن بی پــیامی به تو با قهــر گذر کــــردن و رفـتن
می شــود صفحـه ی هر خاطـره را پاره نمـودن می شود یاد تو را دست به سر کردن و رفتن
مـی شـــــود دورتــر از ســـیطره تیــر نگـــاهــت بــه بلــندای تـــو از دور نظـــر کـــردن و رفتــن
می شود عهــد تو را مثل تو یکسویه شکستن همه عمر به انــدازه ی تو ســـر کردن و رفتن
می شــود به دریـــا زد و بیـــهوده شــــنا کـــــرد بی هراس از شکم موج خــطر کردن و رفتـن
ولی ای دوست به قرآن که حقـیقت به جز این است
کــی شــود یک نفس از عشق حــذر کردن و رفتن