فریدون مشیری :
زرد و نیلی و بنفش
سبز و آبی و کبود
با بنفشه ها نشسته ام ،
سالهای سال،
صیحهای زود .
در کنار چشمه ی سحر
سر نهاده روی شانه های یکدگر،
گیسوان خیس شان به دست باد ،
چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم ،
رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم
می ترواد از سکوت دلپذیرشان ،
بهترین ترانه ،
بهترین سرود !
|