دکتر

یه روز دکتر اصلیم بهم پیشنهاد داد که برای کنترل وزنم با یک دکتر تغذیه مشورت کنم وبهم رژیمی بده که قابل قبول ایشون باشه بلاخره یه دکتر مورد تاییدش پیدا کردم .....


 پیش دکتر نفس نفس زنون رفتم نشستم با هیجان زیادی گفتم :


آقای دکتر چی بخورم که لاغر بشم !


دکتر هم یه نگاه به سراندر پای من انداخت گفت :

خوب خوردی که انقدر شدی اگه نمیخوردی نیاز به من نداشتی باید بگی چی نخورم..


منم بهش گفتم :

شوخی شکمی نداریم همه چی دوست دارم مخصوصا بستنی و شکلات......


دکتر:اگه تنقلاتت رو حسب کنی 10 کیلو تو ماه کم میکنی ....

برو هر وقت تونستی جلوی شکمت رو بگیری پیش من بیا ....


منم هنوز موفق نشدم برم دکتر خوب میدونید چرررررررررررررا؟

نظرات 19 + ارسال نظر
عسل سه‌شنبه 25 مهر 1391 ساعت 09:01 ب.ظ http://rozegar25.blogfa.com


منم عاشق شکلاتم البته خوش تیپم

وای معلومه خانمی چون شما کم میخورید نه یه بسته نیم کیلویی

پری وش سه‌شنبه 25 مهر 1391 ساعت 09:57 ب.ظ http://nymphlike.blogsky.com

سلام یعنی چی ماشین فراری؟
ولی بنظر هر وقت شما بتونید لاغر بشید منم خواهم تونست چاق بشم
بابا چاقی خیلی خوبه اعتماد بنفس میاره برو حالشو ببر

چاقی خوبه به شرطی که به اندازه باشه و سلامت باشی

نوشین سه‌شنبه 25 مهر 1391 ساعت 10:30 ب.ظ

یعنی تو واقعا بیداری؟؟؟

عسل سه‌شنبه 25 مهر 1391 ساعت 10:50 ب.ظ http://rozegar25.blogfa.com

نه خب میخورمم منم حالا نیم کیلیو نه کمتر. اما خب چاق نمیشم

خوش به حالت دخملی

نسیم سه‌شنبه 25 مهر 1391 ساعت 11:15 ب.ظ

مادرشوهر تبلش خوبه

عروسم نسیمش خوبه

یونس سه‌شنبه 25 مهر 1391 ساعت 11:18 ب.ظ http://guardian.blogsky.com

دلیل چی رو بگم..بانوی من...؟!!!

توی پست زدی برم روانپزشک چرا ؟

سرباز چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت 12:18 ق.ظ http://mylifedays.blogsky.com

میدونی. نصیحت نیستا. ولی من خودم اینجوری بودم. اصلا نمیتونستم جلوی شیکممو بگیرم. حتی فکر کردن به زندگی بدون بستنی و پیتزا و سوخاری عذابم میداد. بهترین راهش اینه که بری یه آزمایش کلی بدی. ببینی خدای نکرده چیزیت بالا پایین نباشه. بعدش 10 سال دیگه خودت رو تصور کنی که به خاطر مراعات نکردن مریض شدی (خدای نکرده). اون موقع خیلی سخته بخوای درستش کنی. از الآن جلوشو بگیر...
الآن دیگه یه کم که زیاده روی میکنم عذاب وجدان میگیرم. عادتای غذایی خیلی راحت تغییر میکنن.

یه کم دیر گفتی داداشی
مریض که هستم ولی یه کم هم مرض دارم
نمیشه تغییر داد به این راحتی

شادی چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت 12:21 ق.ظ http://www.shadi-shadi.blogsky.com


بگو تــــــمــــــام تــــو مال من است

دلم میخواهد

حسادت کنم

به خودم

جییییییییییییییییییییییگررررررررررررررررررررررتووووووووووووووووووو

پری وش چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت 06:44 ق.ظ http://nymphlike.blogsky.com

نخند به حالم گریه کن

یونس چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت 07:53 ق.ظ http://guardian.blogsky.com

من کی این حرفو زدم...؟!!میشه بگی کجا اینو گفتم..؟!!

توی پستم موجوده

الــــــــــی چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت 10:08 ق.ظ http://goodlady.blogsky.com

قصه های یک عدد هنگامه ی گوشتالو
:)
.
.
اصلاً قبول حرف شما، من روانی‌ام
من رعد و برق و زلزله‌ام؛ ناگهانی‌ام

این بیت‌های تلخِ نفس‌گیرِ شعله‌خیز
داغ شماست خیمه زده بر جوانی‌ام

رودم؛ اگر چه بی‌تو به دریا نمی‌رسم
کوهم؛ اگر چه مردنی و استخوانی‌ام.......
.
شاعر شنیدنی است ولی دست روزگار
نگذاشت این کــه بشنوی‌ام یا بخوانی‌ام

این بیت آخر است، هوا گرم شد؛ بخند
من دوست‌دار بستنی زعفــــــــرانی‌ام.......

طبع شعرت منو کشته عزززززززززززززززیززززززززززززززززم
من همه جور شو دوسدالم

خودم چند جور ژله درست میکنم با چند جور بستنی بامیوه و سس شگلات تزئین میکنم وووووووووووووواااااااااااااااای خدای من

شادی چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت 10:36 ق.ظ http://www.shadi-shadi.blogsky.com


یواش گفتم دوست دارم
واسه اینه که نشنیدی
بلد نیستم که بد باشم
نگو اینو نفهمیدی
بزار باشم کنار تـــو
کنار عطر این احساس
بزار حبس ابد باشم
تو عشقی که برام رویاست
بزار با گریه این بارم
بگم خیلی دوست دارم
اگه بازم پشیمونی
به روت اصلاً نمیـــــارم
دلم میگیره هر روزی
که میبینم تو دلگیری
دارم میمیرم از وقتی
سراغم رو نمیگیری
نگام رو از تو دزدیم
با این چشمای غمبارم
نمیخواستم بدونی که
چقد چشماتو دوست دارم
ولی باگریه این بارم
میگم خیلی دوست دارم
اگه بازم پشیمونی به روت اصلا نمیــــــــارم ......

عااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشقتم
دوووووووووووووووووووووووووووووووووست دارم

hamidreza چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت 03:33 ب.ظ http://labkhand2.blogsky.com

به اسمت نمیخوره چاق باشی

خو مگه اسمم چطوره

تازه دوستام بهم میگن باربی توپله

مهندس هویج چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت 08:32 ب.ظ http://havijoo.blogsky.com

سلام هنگامه جون خوبی؟
بابا دلم برات تنگ شده بودااااا
ای ناقلا پس حسابی هله هوله میخوریاااااا.
به منم بده خب تا منم بخورم خب دوست دارم بابا

بسیار په قول پسرم اگه بستنی تو فریزر باشه هیچی توش نباشه مامان میگه همه چی داریم

hamidreza پنج‌شنبه 27 مهر 1391 ساعت 02:34 ب.ظ http://labkhand2.blogsky.com

باربی!!!!!
به اسمت میخوره....
ولی تپل بودنش نه

نه پسرم همون باربی توپوله

همش 85کیلو که نمیشه گفت لاغر

یکی از همین مریم ها پنج‌شنبه 27 مهر 1391 ساعت 04:39 ب.ظ

راستی ادرس اون دکتر اصلیتون رو میخاستم. همون که واسه ارتریت میرین پیشش. ممنون. ماچ بهتون

دکتر جمشیدی تهران امیر آباد
02188006686

اقاقی پنج‌شنبه 27 مهر 1391 ساعت 11:28 ب.ظ http://aghaghy.blogfa.com

سلام.نوشته هات جالبن.خوشم اومد.منم یه چیزایی می نویسم لطف کن بیاونظرت روبنویس

برو که اااااااااااااااااااااااااااااووووووووووووووووووووووووومدم

neo دوشنبه 1 آبان 1391 ساعت 08:18 ق.ظ http://cruel-life.blogsky.com/

تو میتونی...ولی بی شکلات زندگی هرگز

شکلات وبستنی یادت نره

نوشین پنج‌شنبه 4 آبان 1391 ساعت 11:57 ب.ظ http://ashketoofany.blogsky.com/

آیی شیکمو..

مگه چیه ؟
مگه بده؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد