با این دل عاشق نمیدانم چه ها کردی
هربار می خندی دلم را می بری غارت
ویرانه ام کردی به عشقت مبتلا کردی
شهزاده ی قلبی شدی که سالها مرده ست
وقتی مرا با عشوه ای احمد صدا کردی
می سوزم و می خواهمت هرچند مغروری
هرچند این دیوانه را تنها رها کردی
لب برلبانت دادم و داروی دردم شد
با بوسه هایی آتشین دردم دوا کردی
دیگر نمانده دین و ایمانی برای من
از بس اشاره با دوچشم بی حیا کردی
اول به به عجب هنگامه ای داره بهههههله خعلی زیباست این هنکامه ی توی شعر
البته این عاقای شاعر انگاری مخاطب خاص داره وای وای خوب شد شعرش و دیدم و مچش و گرفتم
نظر شما چیه؟؟؟
این شوشو (عباس کچل)میگه این شعر هجو هست همه اش برای بیت عاخرش ک میخواد ببوستش
ولی من میگم عاشقونه ست خوب ببوستش مگه گناه کرده مخاطب خودشه دلش میخواد خوووو
کـوتـاه مـی گـویـم دوسـتت دارم اما
از دوست داشـتـنـت کـوتـاه نـمـی آیم . .
دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
راه آسمان باز است ، پر بکش
او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .
این شعرم مث قبلی ک گفتم زیباست
ولی این شعر حال آدم از یجور دیگه حال میاره
مچکرم از نظرتون شاعر خودش میاد میخونه و حالتم جا میاره
وووووووووووووووووی
هنگامه تو لب دادی؟
خخخخخخخخخخخخ
أی خاااااااااک
یارو هم اسمش احمد بوده
حالا من میام عباس کچلتو میبینم بدونه چ زن بدی داله
یوها ها ها
خداییش باحال بود
آفلین
ای وای های وای این الان شدت خجالت هنگامه ای بود
الان عباس کچلم خودکشی کرد
عاره بخاطر ی بوس ببین چکار کرده هااا
هنگامه ای، شوری، درون من به پا کردی
با این دل عاشق نمیدانم چه ها کردی
عالیه بابا اجی جووووووووووووووووووون
به کسی نگوووووو خودت نگفتی
اصلا معلومه خودت گفتی بابا تو مجموعه شعرهای جدیدت چاپ میشه نه؟
اااای خدا خودم و میکشم ببین نوشتم دزدیم بخدا من شاعر نیستم
باااوووشه بهتر فک کنید من شاعرمازین الان رفت تو مجموعه شعرهای ربوده شده ام
همین که تو شعر هنگامه اومده خوبه...میتونم بگم عالیه....
ممنون دختریم
حالا کدوم هنگامه خدا میدونه
عباس اقا گفته این شعرو
ببین چه همسر مهربونی داره واست شعر میگه قدرشو بدون
عباس کچل تمام عمرش زوووورر بزنه ی کلمه هم نمیتونه بگه
شدت و غصه ی هنگامه ای::
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
گوفته تبریزی نخند
امروز ﺣﺎﻟـــــﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﺧـــــﻮﺏ ﺧـــــــــــــــﻮﺏ ،
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺧــــــــﻮﺏ ﮪﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘـــــــــــﯽ ﻣﯿﮕﻮﯾـــﻢ ﺧﻮﺑــــــﻢ ،
ﺍﺷــــــــــﮏ ﮪﺎﯾــــــــﻢ ﺳﺮﺍﺯﯾـــﺮ ﻣﯿﺸــــــــﻮﺩ ،
ﻧﻘﺎﺏ ﺻﻮﺭﺗـــــــــﻢ ﺑﺎ ﻗﻄــــــــﺮﻩ ﮪﺎﯼ ﺍﺷﮑــــــــــﻢ ﺧﯿـــــــــﺲ ﻣﯿﺸـــــﻮﺩ .........
ﺍﻣــــــــﺎ ﻟﺒﺨﻨـــــــــﺪﻡ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻟﺐ ﮪﺎﯾﻢ ﭘــــــﺎﮎ ﻧﻤﯿﺸـــــــــﻮﺩ ...
ﻣــــــﻦ ﺧﻮﺏ ﺧﻮﺑـــــــــﻢ .،
ﻓﻘـــــــــﻂ ﮔﺎﮪﯽ ﺍﻭﻗـــــــــــﺎﺕ ﻗﻠﺒـــــــﻢ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻥ ﻣﯿﺴـــــــﻮﺯﺩ ،،،
ﻧﻔﺴـــــــﻢ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﺍﻓﺘـــــــﺪ..
سلام
وبلاگ قشنگی داری خوشحال میشم به وب من هم سر بزنی
سلام
ممنون
حتما
بابا یه بوس خواستن که اینهمه زور زدن نمیخواد خخخخخخخخخخ بگو بوس میخوام خلاص
دقیقا زدی تو هدف
ب همین راحتی میشه گفت هاااا
هیچ وقت دویدن و فرار کردن از مشکلات چیز رو حل نمیکنه!
.
.
.
مگه اینکه مشکلات اضافه وزن داشته باشه!!!اونوقت بدو ..بدو...بدو
خوب بود قافیه و وزن های مصره هارو باید تنظیم و درست کنی
افرین همینجوری پیش بری میشی
هنگامه یوشیج
شعر من نبود ک شاعرش خراب گفته
هنگامه یوسیج بد نبودهااا
از قدیم گفتن شعر دزد شاعر دزد میشه.
عاخه شاعر میخوام چکار
همون شعرش من و بس
وووای اگه عباس کچل بشنوه
شعرش خوب بود فقط هنگامه اش و زیادتر میکرد قشنگ تر میشد
هععععععععی
ایشالا این دفعه رعایت میکنه
چرا این شعر مهسا نداره
هنگامه اشم ک هنگامه ی راستی نیست
میشه ی شعر بگه ک حمیدرضا رو بخواد نرگس بوس کنه
عاااخ چقدر م خجالت کشیدی اونم از نوع هنگامه ایش
ممنون عزیزان بابت کامنتاتون
خاک تومخت هنگامه !!!
کارای خاک برسری؟؟؟خاک تومخت زشته ابجیییی این چیزا رو ب من ک تازه رفتم تو۱۷یادنده زشتهههههههه ،!!!!
لب؟؟چشمک؟؟؟هنگامه توخجالت نمیکشی/؟؟ازراه بدرت کردن؟؟؟
بزنم لهت کونم؟؟؟
بی ادب دفعه اخرت باشه ها
چشمک و این چیزا هم نداررییییم باخودم طرفی دفعه بعدی
عه عه ب من چه این شاعر حرفهای خاک برسری زده قهقههه
بااااوووشه این دفعه شعر و بررسی میکنم میدزدمش
تازه دنده تووووو قربون
هی
دلم خوشه که عروس شدم!
ما که از این لب دادنا دردامون دوا نشد که نشد!
چرا عاخه عروس بشی ک خیلی درد و دوا میکنه
نچ نچ نچ مامان ما اصن نمیاد بهمون سر بزنه
بعد میگن چرا جوونای مردم معتاد میشن نچ نچ نچ
سلام خانوم خانوما دختر خانوما
چشم حتما میام میشه نظر کارشناسی شیطونی درباره ی این شعر بگی
یـــکی از همیـــــــن روزهــــــــــا
بایـــد خدا را صدا بــــــــــزنم
یک میــــــــز دو نفــــــــره
دو صنـــــــــدلــی
یــــــــکی مـــــــن
یـــــــــکی خــــــدا
حــــــرف نمـــــــیزنم
نـــــــگاهم کافیــــــست
میـــــــــدانم
برایـــــــــم اشــــــــک می ریــــــــزد!!
سلام. شعرقشنگی رو دزدیده بودی. کارت لایک داره
این احمد کی هست حالا؟
سلام ممنون
اجمدعاقا یک شاعره ک میرم وبش بی اجازه شعرهاش و میدزدم
خخخخخخ خیلی شیطونه این احمدآقاتون
دختر خجالت بکش و سرت و بنداز پایین
شعر زیبایی بود
ممنون
والا تو حیرانی در این هنگامه من هم از تو حیران تر
نکته ایم که هست اینه که این احمد چی فرتوتی بوده که عاشق تو شده باز و بدتر که لب هم میخواد واه واه
عه عه عاشق من نبوده ک چ ل
نگفتم ی جوری بنویس ک بتونم تایید کنم والابوخودا خوب شد بهت گوشزد کردم هااااا
خوب نوشتم که
نه بد نوشتی ولی من تایید کردم
زندگی یعنی:
باید مثل خر درس بخونی دهنت سرویس بشه
تا در آینده بتونی مثل خر کار کنی دهنت سرویس بشه
شب گر رخ مهتاب نبیند سخت است****لب تشنه اگر اب نبیند سخت است
ما نوکر و ارباب تویی مهدی جان****نوکر رخ ارباب نبیند سخت است
مرسی که سرزدی گلم
خواهش
جلوی چشم بی حیات و بگیر ببین بچه ی مردم و چکار کردی
خعلی طرف بی حیا بوده ببین چکار کرده عاخ عاخ عاخ
جمعه یعنی انتظار بی کران
جمعه یعنی دور شو از دیگران
جمعه یعنی طالب مهدی شدن
جمعه یعنی ضد بد عهدی شدن
جمعه یعنی آرزوی فاطمه
جمعه یعنی گریه بی واهمه
جمعه یعنی مست و بی پروا شدن
جمعه یعنی عاشق زهرا شدن
جمعه یعنی تیغ در دست علی
جمعه یعنی هستی هست علی
جمعه یعنی با شهیدان ساختن
جمعه یعنی برقه برانداختن
جمعه یعنی با یتیمان خوب باش
جمعه یعنی ساده و محبوب باش
جمعه یعنی درد را درمان کنی
جمعه یعنی آنچه خواهی آن کنی
جمعه یعنی یک بهانه یک نفس
جمعه یعنی شاد بیرون از قفس
جمعه یعنی عید، یعنی پاک شو
همنشین انجم و افلاک شو
آفرین آفرین...انتخاب هنگامه ای ِ خوبی بود هنگامه جون...
مممممممممممممنون از تشویقت
هنوز
منتظرم
وسط یک شب بارانی
که از شدت تب عرق کرده ام
بیدارم کنی
و بگویی
چیزی نیست
خواب می دیدی…
سلاااااااااااااااام آجی هنگامه جوووووووونم خوبی نفسم
الهی قربونت برم نفسم دلم واست تنگ شده بود
سلام آجی خود خودم ممنون عزیزکم منم دلتنگت بودم قرربونت
تو گفتی از دلتنگی ام برایت بنویسم، اما فکرش را نکردی دفتر دلتنگی هایم در قلبت جا نمی گیرد...!!!
باران ببارد یا نبارد . . .
چتر داشته باشم یا نداشته باشم . . .
پائیز باشد یا نباشد . . .
هیچ کدام برایم فرقی ندارد . . .
من از تمام رمانتیک های آبــَکی خسته شده ام . . . !
چه دلگیر است...
هم پنجشنبه باشد...
هم ابر باشد...
هم باران باشد،،،،
هم خیابان خیس باشد....
اما...
نه تو باشی....
نه دستی برای فشردن.....
نه پایی برای قدم زدن....
نه نگاهی برای زل زدن...!!!
اعتبار آدمها به حضورشان نیست، بلکه به ذهنیت خوبیست که به هنگام نبودنشان، برای دیگران بجای میگذارند! وسهم شما از این ذهنیت خوب، بینهایت است...!!!
احمد کیه هان؟
برم به عباس کچل بگم هان
چیزایه خاک بر سری هان؟با بوسه هایه اتشین خخخخخخخخخخ
عالی
بابا ی شاعر میخوای مبینا یی و شوری درون من بپا کردی مینوشت
عباس کچل میدونه چون همه رو میخونه
بد هم نبود هااااااااااااااااا
az dast toooooooooooo
منم دیگه
درختان به من آموختند پایبندی هر کس به اندازه ریشه اوست!
به هر درختی نمی توان تکیه کرد
شعر دزدیتم مثل دزدهای این دوره زمونه نیست
دقیقا
درود
این احمد کی بوده؟
سلام
ی شاعر ک شعرهاش و میدزدم
کسی که نشسته است همیشه خسته نیست
شاید جایی برای رفتن نداشته باشد
کسی که نشسته است
شاید خسته باشد
شاید همه جا را گشته باشد و خسته باشد
کسی که نشسته است
حتما گم کرده ای دارد....
+
عجبـــــــــآ...شاعرم شاعرای قدیم!
شکایت نمی کنم، اما
آیا واقعاً نشد که در گذر ِ همین همیشه ی بی شکیب،
دمی دلواپس ِ تنهایی ِ دستهای من شوی؟
نه به اندازه تکرار ِ دیدار و همصدایی ِ نفسهامان!
به اندازه زنگی...
واقعاً نشد؟
واقعاً انعکاس ِ سکوت،
تنها حاصل ِ فریاد ِ آن همه ترانه
رو به دیوار ِ خانه ی شما بود؟
نگو که نامه های نمناک ِ من به دستت نرسید!
نگو که باغچه ی شما،
از آوار ِ آن همه باران
قطعه ای هم به نصیب نبرد!
نگو که ناغافل از فضای فکرهایت فرار کردم!
من که هنوز همینجا ایستاده ام!
کنار همین پارک ِ بی پروانه
کنار همین شمشادها، شعرها، شِکوه ها...
هنوز هم فاصله ی ما
همان هفت شماره ی پیشین است!
دیگر نگو که در گذر ش گریه ها گُمش کردی!
نگو که نشانی کوچه ی ما را از یاد بردی!
نگو که نمره ِ پلاک ِ غبار گرفته ی ما،
در خاطرت نماند!
آیا خلاصه ی تمام این فراموشی های ناگفته،
حرفی شبیه « دوستت نمی دارم» تو
در همان گفتگوی دور ِ گلایه و گریه نیست؟
از یغما گلرویی
زندگی زیباست ...
و هر روزش آغازی دوباره
برای استفاده از فرصت ها و جبران گذشته
زندگی زیباست ...
به سادگی و لطافت شبنمی نشسته بر برگی سبز ...
و با اندکی زبری به زبری حاشیه های برگ گل رُز ...
و اما با دور نمایی زیبا و فراموش نشدنی
با صحنه های رنگارنگ و دل نشینش ...
بی سایه، بی غم
و با اندکی پستی و بلندی ...
کسی چه می داند ؟
همیشه آنگونه که میخواهیم نیست ...
و هرچه میخواهیم به دست نمی آید ...
هجران ها هم حکمتی دارند
اما زندگی همچنان زیباست
می توان خاطراتی خوب در ذهن حک کرد
و باقی را دور ریخت ...
یاد زیبایی های زندگی تا پایان عمر نشاط و سرزندگی به دنبال دارد
پاییز را هم می توان زیبا دید
نگو خزان است و زردی
اتفاقات هم حکمت خاص خود را دارند
همانطور که شاخه های خشک مجموع صدای دل نشین ِ قدم هایمان را می سازند
خش خش برگ ها هم زیباست
اگر بخواهیم
مشکل همیشه هست
نگاه ماست که به آن قیمت و تخفیف می دهد
باید دید و نگرش عوض شود
نگاه کردن از قابی دیگر به زندگی هم جذابیت و سودمندی اثر بخشی را
برایمان به ارمغان می آورد
این راهی ست برای غلبه بر مشکلات و نهایت پیروزی و شادکامی
گاه باید مسیر خود را عوض کنیم
همیشه یک راه پاسخگو نیست
جرئت انتخاب روشی جدید را داشته باشیم
شاید اینگونه پیروز شدیم ...
راه های حل مشکلات زیاد است و
همه کلیدی به دستمان خواهند داد
و البته به شرط آن که ریسمان امید و هدفهایمان
گسیخته نشود ...
بپذیریم که مسئول اعمالمان خودمان هستیم
و خالق ِ یکتا، بی حساب و کتاب ما را رها نخواهد کرد
و نظاره گر و دست گیر ماست
تنهایمان نمیگذارد
چه در سختی
و چه شادی
و بدانیم هرچه انجام میدهیم ثبت خواهد شد
و خوبی و نیکی کردن را فراموش نکنیم
آری اینگونه است رسیدن به اوج
باید بخواهیم
نهراسیم
بتوانیم
ببینیم
تلاش کنیم
فردا را بخواهیم
از گذشته به جز تجربیاتش مابقی را دور ریزیم
آری
زندگی با همه سختی ها و مشکلاتش
باز هم زیباست
رنگارنگ و شیرین
هنگامههههههههه
هنگامه
هنگامه
هنگامه
هنگامه
بله چقدر شلوغی ی سور ب من زدی ها زهرای شیطون خانوم