یک نفر از کوچه ی ما عشق را دزدیده است
این خبردر کوچه های شهر ما پیچیده است
دوره گردی در خیابانها محبت می فروخت
گوئیا او هم بساط خویش را برچیده است
عاشقی می گفت:روزی روزگاران قدیم
عشق رااز غنچه های کوچه باغی چیده است
یک چراغ قرمز از دیروز قرمز مانده است
چشمکش راخیره چشمی خیره سر دزدیده است
عشقبازی در خیابان مطلقاً ممنوع شد
عابری این تابلو را دور میدان دیده است
می روم از شهر این دل سنگهای کور دل
یک نفر بر ریش ما دل ریشها خندیده است
یک نفر از کوچه ی ما عشق را دزدیده است
سلام
شعر قشنگی ست با آغازی بسیار جالب و یک پایان بندی زیبا :
یک نفر بر ریش ما دل ریشها خندیده است
درود و بدرود!
سلام
ممنونم
پایدار باشی
عشق دیکه وجود نداره بانو
سلام جشمو دلتون روشن رضا سالمو سلامت برکشت
کی میگه وجود نداره عشق پدرو مادر به فرزند بهترین عشق خداوندییه
ووووووووووووووااااااااااااااااااااااای نسیم نمیدونی قربونش برم چقدر برام چیز آورده
هعیییی برای شعر.
چشم دلتون روشن آقازاده برگشتن. حالا سوغاتی چی بود؟
ممنون
رضا به عالمه چیزایی که من میدوسم برام آورده
سلام بانو. مهمون داشتم. ببخشید
چه خوب سوغاتی آورده پ من چی؟
سلام عسل وخملی ببخشید مث همیشه دیر شد
واسه شما هم آورده..بیا خونه مون
نه نیاورده. میخواین از سوغاتیای خودتون بدین
نه عزیزم باور کن آورده مگه جرات میکنه هااااااااااااااااااا
گل مراد (من )هر چی بخواد باید بکنن
دستش ندرده مبارکتون باشه
میسی آیکون ذوق
منم نخوام یه اتفاقی میفته باز میرم به اون روزا
کدوم روزا
ای شیطون
سلام
این روزها ...
نه انگار ! همیشه ...
عشق و بد نامی رفیق دیرینه بوده اند ...
شعر بسیار زیبایی بود
ممنون
سلام
ممنون ازحضورتان
مسرور باشی
روزای خوب بانو
حمیدم خونس؟
بله عزیزم سلام میرسونه
الان سهم من چیه؟ شریکیم
بله دخترکم شکلات از نوع خارجکونی کافی میکس و اینا
پس لطفا سهم منو بدین
اینا چیه؟!!
باشه عزیزم
همینا اینا دیگه
سلام.میبینم شیطونتونم که برگشت.سوغاتی حالا چی آورده.فقط برا عسل و شما؟
من میرم خونمون هیشکی دوسم نداره
برای توهم از اینا و اونا آورده
نرو خونه قهر بده یعنی شوهر میخای به نسیمم گفتم
خب چجوری بیام سهممو بگیرم قبل از اینکه شما شکلاتارو بخورین
خوب بیا خونمون نمیخوای ما رو شام دعوت کن خونتون
سلام
چی شده عزیزم؟
سلام
هی چی گلم چطور؟
عه این همه شریک پیدا شد که
سوغاتیا از دس رفت. اصلا این رضا کو جوابگو نیست
همین و بگو تورو خدا رفته داره تی وی نیگا میکنه
گاهے دلمـ از ـهر چه آدمـ است مے گیرد...!
گاهے دلمـ دو کلمه حرف مهربانانه مےخواهد...!
نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــ ِ شکل ِ بے تو مے میرمـــ...!
ساده شاید ، مثل دلتنگ نباش... فردا روز دیگر ے ست
فردا روزی دیگری ست
خیلی قشنگ بود عزیزم
مرسی عزیزکم
شاد باشی
عی بابا سرو صدا نکنین داریم میدرسیم خو
حمید بیا اینارو ساکت کن
دیر اومدی حمید رفت خو برو بچه جون درست رو بخون آب آب بابا آب
عه حمید اومد اینجا بای فلن
بای خوش به حالت برو حالش و ببر
سوغات نیاورده و الانم جلو تی وی نشسته. یعنی چـــــــی
بیا یه کم کمکم تا درستش کنیم
هااااااااااااا
خب مثلا چجور؟! فک نکنم اصلا راه داشته باشه
اگه میدونستم که کمک نمی گرفتم خودم سرویسش میکردم خو زرنگ تر
از این حرفاست
اسمش نگار جونمه بخدا خیلی خوشکله ماه ماه ماه هرچی ازش بگم کمه فقط زنا عصبانی بشن کنترول کردنشون سخته ها والا اهل شمال ساری فامیلامونه جونم دوستش دارم به خاطرش جون میدم چند روز دیگه میرم میبینمش اگه بشه فعلا کاشان دانشگام ببینیم چی میشه
وای چه خانمی دادش داره حسودیم میشه
خوب نباید سربه سر خانمها گذاشت باید با پنبه سر برید
ایشالا خوش بخت بشی به درست برس که اینده خوبی با همسرت داشته باشی
خیلی قشنگ بود
میسی
عشق بازی در خیابان مطلقا ممنوع شد حاج خانوم
ولی ما کردیم و شد الی جون
به به چه عجب الی شیطون پیدات شد خانومی کجا سرت گرم بود
سوغاتی منو دیروز خوردین؟سوغاتی فقط چیز شکموئی آورده؟خو من سرما خوردم شوکولات خوبم نی خو!!!!!!!
عه دیروز پای تی وی بود داشت دونگ یی میدید.بهش بگین اگه نبوده من کلشو براش میتعریفم.از بس من گل و فداکارم
به نسیم و عسلی هم سلام برسونین.عسل شکلاتا کوفتت بشه.من که میدونم همش نقشست میخواین دل منو بشکونین این رضا انقد خسیسه جون به عزرائیل نمیده چه برسه سوغاتی!!!!!!!!!!!
ای جونم نازی
شکلات ها تموم شد این مامان شکمویی که رضا داره وای وای
خیلی قشنگ بود ...کیف کردیم...
مرسی
همیشه کیفور باشی
سلام خوبی؟خیلی دوست دارم ایخدااااااا
سلام گلم
میسی
سلام هنگامه خانوم. حالتون چطوره؟ نازی جون کوفتمون شد نفرین نکن خواهر
سلام دخملی خوبم مامان جون


نازی نفرین نکرد سهمش و خواست محفوظه هر کی میخاد بیاد خونمون
ادم داغ دلش تازهمیشه
سنگ در برکه می اندازی و می پنداری
با همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد
کِی به انداختـنِ سنگ پیـاپـی در آب
مـاه را میشود از حافظۀ آب گرفت؟!
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآااخ دلم
ووووووووووووووووووووووواااااااااااااااااااااااااااااااای دلم
خیلی قشنگه.
میسی عزیزکم
ای جانم چه شعری.
سلام هنگامه جونم خوبی؟
خوش میگذره؟
بببخشید که این مدت بهتون سر نزدم گرفتار دانشگاه بودم وقت سر خاروندن هم نداشتم.
شما بر ما ببخشای
سلام خانمی به به چه دخمل درس خونی عزیزم منم موفقیتت آرزومه
دوره گردی در خیابانها محبت می فروخت
گوئیا او هم بساط خویش را برچیده است
گذرم اتفاقی بود اما شعرهایت ماندگار
بیا به کلبه ام
پسرم اگه اومدی مخ زنی به کاه دون زدی
واگه برای سرگرمی و شعر و وقت گذرونی اومدی خوش اومدی
در کوی تو سرگشته شوم باکی نیست
کو دامن عشقی که بر او چاکی نیست؟
یک عاشق آزاده نبینی به جهان
کز باد بلا بر سر او خاکی نیست
زیبا اومدی اینجارو مرسی
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم......
اون یواشکی داشت نگات میکرد تو نفهمیدی
با همین خیال زنده ام......که اون همیشه بوده و من ندیدمش
لبخند میزنیم به زندگی ....اگر چه بد جوری سر کارمان گذاشته..
چه زیبا
میسی