وای چقدر دلم برای ستاره ی وروجک تنگیده والابوخودا
عاخه رفتن مسافرت منم نبریدن مسافرت یکی نیست بهش بگه
هر روز زنگ میزنی ک دلم برات ی مورچه شده
من ک دیگه از بین میرم چرا با من اینکارو میکنی تازه از همه بدتر
فردا باید برم مهمونی خیاطم لباسم و آماده نکرده
و آرایشگاه هم ک ایییییییییییش
خو دلم نمیخواد برم توی آرایشگاه 3 ساعت بشینم
و تازه مث آدم حسابی ها رفتار کنم میخوام راحت باشم مث اینجاااااینطوری
ی گنده لات توی محلمون پیدا شده اسمش سجاده
وای نگو و نپرس
از هیکل و تیپ
و قیافه
ک دلم براش ضعف میره
وقتی گشاد گشاد و راه میره دستاشم انگار ی هندونه ی بزرگ زیر بغلشه
وای دلم براش غش رفت امروز وقتی توی کوچه دیدمش
ب عباس کچل گفتم ک چقدر زیبا و تو دل برو هست وای م فذاش مداش بشم
عباس کچلم گفت خودت و جمع کن انگار ناموس منی هاااااا
نمیدونی ک چشاش مث ی دگمه ی سیاه سیاه هست
و لبهاش اندازه ی نوک مرغ عشقه خیلی خوشگله بوخودا
موهاش مث سیاهی شب میدرخشه لدفن یکی هم ب من بده آخدا
.........................................................................................
آخ الهی قربونش برم ک مای بی بیش
نمیزاره ک درست راه بره
مخصوصا اگه ی کاری هم کرده باشه
دستشم ک همیشه ی شیشه شیر هست بخاطر همین جمع نمیشه والابوخودا