حاج عباس کجل آقا جونم با شمام
(خداوند در سوره هنگامه آیه بیست وسه فرموده که خداوند زنی به شما داده زیبا ،بلا ،رعنا وکمی چاق و خندان و شیطون و بازیگوش و تنبل ....بدان دل خوش باش گ تایش پیدا نمیشود وبراش هر چی میخواد بخرید و هر جا ک میگه ببریدش که او بس دل نازک است و مامانیه)
عباس کچل خودت ک میدونی چی میخوام نه اون یکی
اون نه اونیکیش اون یکیش
حالا شما بگید عباس کچلم باید بخره یا نووووچ
یــــــــــــــــــــــــــــــــا باید ببره یا نوووووووووچ
فراموش کردن دوستان بزرگ،
بی احترامی به قانون
خاطره هاست.
ارادت من را هرروز در سررسیددلتان تیک بزنید...
smith
به سلامتی دخترائی که هنوز دوست داشتنین . . .
هنوز مرد رو با آهن پاره ای که زیر پاشونه نمیسنجن . . .
همونائی که بوی عشق میدن . . .
اونائی که مهربونن . . .
همونائی که یه خورده لوسن ولی اگه کسی دوستشون داشت نارو نمیزنن بهش . . .
همونا که تا تهش هستن . . .
سلامتی این فرشته های زمین ، به خصوص نوع ایرانیش . . .
با این که کمیاب شدن ولی بازم هستن . . .
به سلامتی شما
وبت باحاله من هرروز لینکم بازم بهم سربزن راستی قابل بدونی لینکم کن خبرم کن تا بلینکمت ممنوووووووووووووم
مچکرات هنگامه ای من کردم شما را لینک
من لینکت کردم بدوووووووووووو لینکم کن
بخدا کردم هاااا
معلومه که باید بخرن ، اصلا حرف حرف شماست. از شما بهتر و خانوم تر پیدا میشه مگه.
به به عسل دختریم
ممنون بابت دفاعی ک ازم کردی 
بی تو تنها گریه کردم تو شبای بی ستاره
انتظار تو کشیدم تا که برگردی دوباره
در غروب رفتنت ، لحظه هایم را شکستم
زیر بارون جدایی با خیال تو نشستم
پشت شیشه روز و شب ، دل به بارون می سپارم
من برای گریه هام ، چشمه ها رو کم می یارم
انتظار با تو بودن منو از پا درمیاره
ترس از این دارم که بی تو ، تا ابد چشام بباره سقف رویایم ابی اسمانی
در آتش رهایم ، خدا شاهد است !
به غم مبتلایم ، خدا شاهد است !
شب است و دل و بیکسی ، وای من !
به درد آشنایم ، خدا شاهد است !
دگر صبر و تابی ، دگر طاقتی
نمانده برایم ، خدا شاهد است !
دلم میگدازد در آتش ، دریغ !
به غم همنوایم ، خدا شاهد است !
شکسته است آیینه های مرا
غم دیر پایم ، خدا شاهد است !
رسیده است تا نا کجا ، نا کجا
طنین صدایم ، خدا شاهد است !
بگو جان ما را ز غم چاره چیست ؟
اسیر بلایم ، خدا شاهد است !
به شعر غریبم به شبهای غم
ترا میسرایم ، خدا شاهد است !
چه نقاش ماهری است
فکر و خیال
وقتی که دانه دانه موهایت را سفید می کند . . .
زخمی بر پهلوهایم است...روزگار نمک می پاشد و من پیچ وتاب می خورم و همه گمان می کنند که می رقصم و به حالم افسوس می خورند ...!
عباس کچلللل عجب زنی داریااااا قدرشو بدون و هرچی میخاد واسش بگیررررررررر
مرسی شدید هنگامه ای
چنانچه هدف از زندگانی خود را ندانید و نشناسید، چگونه میتوانید در بازی زندگی برنده باشید؟ آنتونی رابینز
گاهی برای برنده شدن، دست به کارهایی میزنیم که با ارزشهای درونی ما ناسازگار است. در این موارد، بازندهی اصلی ما هستیم. آنتونی رابینز
اطمینان و باور، چیزی نیست که آن را در بیرون از خود بجوییم و به سوی آن، دست دراز کنیم. آنتونی رابینز
هیچ چیزی درزندگی به خودی خود دارای معنا نیست . این شمایید که به آن معنا می دهید. آنتونی رابینز
گفتم خدایا سوالی دارم....
گفت:بپرس....
پرسیدم چراوقتی شادم همه با من میخندند ولی ناراحتم کسی با من نمیگرید؟
جواب داد:
شادی ها را برای جمع کردن دوست آفریده ام ولی غم را برای انتخاب بهترین دوست .....
تقدیم به یکی از بهترین های دنیا
بستری نرم
جز خیالم برایت نیست
برای همین است
آرام روی خیالم خوابیده ای
خوب می دانی
خیالم برایت تخت است
امشب
با اینکه می دانستیم
آب در هاون کوبیدن است
من باز شعر نوشتم و
تو باز فال قهوه گرفتتی
نمی دانم چرا
آخر همه ی شعرهای من
تو می آیی و
ته همه ی فنجان های تو
من می روم
دلیل سردبودنم را بگذار به پای گرم شدنت با دیگری...
روزه سکوتــــــ میگیرمـــــــ
و تا افطــــار صدای تـــــــو
نمــــــیشکـنمـــــــش..
این روزهـــــا
حســــی دارمـــــــ
آمیختـــــه با دلتنگــــــی
کم می آورمـــــــ
بازوانــــــی می خواهــــمـــــــ که تنگــــــ در برمـــــــ بگیــــــرند
اما نه هر بازوانـــــــی....
فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست
دوست داشتن امری لحظه ایست
ولی داشتن دوست استمرار لحظه های دوست داشتن است ....
______●___________████____████
_______●_________██████_██████
__________●_______███████████
_████____████____███████
██████_██████_____████
█████████████_______██
_███████████_________█
___████████__●_______●
______█████____●______●
________██_______●_____●
_________█________●____●
هـر ڪَسـے رآ مے تـوآنِستمـ دوسـت بـِدآرم
اگـر ...
دوست داشتـَטּ رآ ،
از تـو شُـروع نمـے ڪردَمـ..
´´´´¶¶¶¶¶¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶
´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´¶¶¶¶
¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´¶¶¶¶
¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶¶¶¶¶
¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ´¶¶¶¶¶´
´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶
دوری ازمون دلهاســت ! یا دلتنگ میشوی یا فرامــوش....
وقـتـی حـس میکـنم
جآیــی در ایــن کرِه ی خآڪـی
تــو نفس میکــشــی و مـن
از هــمآטּ نفـس هآیتـــ ،،، نفس میکشم !
تـو بــآش !!!
هـوآیتـــ ! بـویـتـ ! برآی زِنده ماندنم ڪـآفـــی است ...
ای کــاش یا بـــــــــــودی ،
یـــــا از اول نبودی !!!
ایـــــن که هســـتی
...
و کنــــارم نیســــتی ...
"دیـــــــــوانه ام میکنــــــــــد "
فِڪـرَﭞ اَز سَـــَرҐ اُفتـــاב...
بـﮧ هَمیـטּ راحَتے
نـﮧ آسمــانـ بِـﮧزَمیـטּ آمَــב و نـﮧ בنیـــا تیـــرِه و تــار شُـב
ســاבه تـَـر اَز آنچـﮧ ڪﮧ فِـڪـرَشـ را مے ڪرבҐ اَز سَـرҐ اُفتـــاבے!!!
اُفتـــاבے בرُسـﭞ وَسَــطِ چَشمــانَــمـ...
بــا هَـــر قَطـــرِه اَشڪمـ فُـــرو مـیـریـــزے...
وَ عـاقِبَـﭞ تَمـآҐ میـشَـــوے!!!
تَمــاҐ میـشَــوے!!!
وَ...تـمـاҐمیشَــوҐ!!!
بر تخته سیاه زندگــــــــــــی...!
با قـــــــــــرمز بنویس عشـــــــــــق...
باســـــــفید بنویس پاکــــــــــــی...
با آبـــــــــــی بنویس آرامــــــــــش...
جـــــــــعبه گچ را بردار...
بنویس و بنویس تا سیاهی آرام گیرد.
سلام به روی چون قرص ماهت خواهرکم که دلتنگ دیدارشم شدید


شما از نظر من همیشه بهترینی عزیزم
سلام خواهری خود خودم فدات مدات جیگر من

شما ب من لطف داری
دل است دیگر هوایت را کرده و کمی تورا میخواهد
دل است دیگرویادش رفته که رفته ای!
تو را مثل قانون
کسی
رعایت نمی کند
چرا غمگینی
دل م؟
تو را برای شکستن سرشته اند ...
هوا سرد می شود !
نمی دانم به چه دلت گرم است ؟!
اما ، برگرد . . .
که من هنوز به سردی نگاهت ، حتی دلم گرم می شود !
بـــــــــی تـــــــو ایـــســـتــــاده ام
روی پـــــاهـــای خــــــــودم
ودارم تـــــــو را نـــگـــاه مــیــکــنــم
کــــــــــه حتی روی حـــــــــــرف های خـــــــودت هم
نــــمــیــتـــوانــــی بــــــــــــایــــســــــتـــــــــی...!!!
روزگار عجیبی است
روزگار مشترک های غریب
خانه های عمودی خانه های مشترک
قبرهای عمودی قبر های مشترک
هم اغوش های مشترک...........
وزندگی هایی
که گویا هیچوقت مشترک نبوده اند...
کفش هایم را نده
پا به رهنه میروم تا در حریم تنهایی خود
با نگاه به تاول های پایم عبرت بگیرم …
من کجا؟
عاشقی کجا؟
این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش !
همین بس که :
نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است ،با تیغِ کُند................
حاضر بودم آسمان را به زمین بیاورم
به شرطی که تو
روی زمین من راه بروی
عادت چه طعم تلخی دارد وقتی آن را باعشق اشتباه میگیری . . .
وقتی تو نیستی
شادی کلام نامفهومی است
و «دوستت میدارم» رازی است
که در میان حنجرهام دق میکند
وقتی تو نیستی
من فکر میکنم تو
آن قدر مهربانی
که توپهای کوچک بازی
گلهای کاغذین گلدانها
تصویرهای صامت دیوار
و اجتماع شیشهای فنجانها،
حتا
از دوری تو رنج میبرند
و من چگونه بی تو نگیرد دلم؟
حسین منزوی
سلام.خوبی خانومی؟منم دلم برات تنگ شده بود راستش بعده عید تنبل شدم و همش در حال چرت زدنم حس هیچ کاری هم ندارم ممنونم از نظر ها و نوشته هایی ک واسم گذاشتی.
میخوام ی خبری بهت بدم.
من بعده عید فهمیدم دارم مامان میشم.دوسته من واسم دعا کن.
سلام خانوم خانوما فدات مدات چ خبر خوبی الان از ذوقم جییییییییییییییییغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ میزنم
ایشالا ب سلامتی و زیر سایه ی پدر و مادر 
این عکسی ک گذاشتی خیلی قشنگه من بعضی وقتا روباه میبینم و واقعا بامزه است.
اینم از ویژگی های محل زندگیه جدیدمه.البته سگ هم زیاد داره.ولی ارتباطم رو با طبیعت خیلی بیشتر کرده.
منم طبیعت و خیلی دوست دارم والابوخودا منم ببر با خودت اونجا زندگی کنم
در پناه کوهی
گل سرخی
افتاده بر دامن سبز گل سرخی دیگر
شب، شبی طوفانیست.
“دوستت دارم”
جمله کوتاهیست، اما هر کسی لیاقت شنیدنش را ندارد.
هدیه ایست که هر قلبی فهم گرفتنش را ندارد.
قیمتی دارد که هر کسی توان پرداختش را ندارد.
دوستت دارم.♥[گل][گل]
با کشتــی میچرخونمــت دوره دنیـــا..او او او او..
دستاتــو باز می کنیم میزنیــم زول به موجــی ها...
مهتــاب میـــــادو با هم روی عرشــه خوابیـــــم...
دوست داریــم همیشـه توی همیـن لحظــه باشیــــــم...هه..
پ.ن:" اونقــدر دوستـــت دارم که نـــمیتونـی...بایـــد تمــام دنیــارو به خاطــرم بپیچونـــی..."
دلبسته به سکه های قلک بودیم
دنبال بهانه های کوچک بودیم
رویای بزرگ تر شدن خوب نبود
ای کاش تمام عمر کودک بودیم...
من دوست دارم اما تو چی
قد یه دنیا میخوامت اما تو چی
همه کلام من شده فقط تو فقط تو
فقط بگو بهم بگو اما تو چی
خورشید من شده فقط تو
روزای من فقط تو شبای من فقط تو
من دوست دارم اما تو چی
نه من عاشقتم اما تو چی
یادم می آید اینکه نفس های آخرت
گفتی به من که از تو بگویم به مادرت
یادم می آید اینکه شفق بود و خون دل
یادم می آید اینکه زمین بود و پیکرت
خوب رویان جـفــــا پیشه وفــــا نیز کنند
به کســـــــان درد فرستند و دوا نـیـز کنند
پادشــاهـان ملاحت چو به نخجیر روند
صیــــــد را پــای ببندند و رهــــا نیز کنند
گــر کند میل به خوبان دل من عیب مکن
کین گناهیست که در شهر شمــا نیز کنند
بوســه ای زان دهن تنگ بده یا بفروش
کیـن متاعیست که بخشند و بها نیز کنند
گر رود نام من اندر دهنت نیست عجب
پادشــاهـــان به غلط یاد گـــدا نیز کنند
(( نفس ))
نفس یاری نمیکنه عطر تنت رو بو کنم
اشکم که فرصت نمی ده به دوری از تو خو کنم
چه حالت غریبیه ، دلواپس کسی بودن
تو تنهایی گریه کنی ، برای تنها نبودن
نفس یاری نمی کنه برم تو عمق جاده ها
دور شم از این شهر شلوغ ،گم شم میون کوچه ها
تو لحظه های عاشقی سخته که تنها بمونم
برای قاب عکس تو ترانه هامو بخونم
نفس یاری نمی کنه ، شبا واست دعا کنم
کبوترای شعرمو بخاطرت رها کنم
چه حسیه ؟ که این دلم باز بی قراری میکنه
تو این همه دلواپسی ؛ نفس یاری نمی کنه
چشمه ی عمر روان است کما فی السابق زندگی در جریان است کما فی السابق بدو خوبش گذران است کما فی السابق خوب و بد باز و همان است کما فی السابق وچنین شد که چنان است کما فی السابق همه جا حرف حساب است کما فی الان خصمتان خانه خراب است کما فی الان [...]
دیدم به خواب موی مرا شانه می کنی دل را چنین دوباره تو دیوانه می کنی با عشق خود به کوی دلم می کشی اثاث در سینه ی شکسته ی من خانه می کنی افسوس ! عشق در دل من قصه ای ست تلخ این قصه را به اخم خود افسانه می کنی غم باز [...]
” چشمهایت واقعا دریاست، طنازی نکن “ غمزه ی چشمت پر از رویاست طنازی نکن لحظه های مملو از عشقم ، بیا با من بمان قامتت رعنا و بی همتاست ، طنازی نکن باز باران ساقه ی احساس من را خیس کرد گیسویت بارانی و زیباست ، طنازی نکن واژه های شعر من جزر و [...]