حاج عباس کجل آقا جونم با شمام
(خداوند در سوره هنگامه آیه بیست وسه فرموده که خداوند زنی به شما داده زیبا ،بلا ،رعنا وکمی چاق و خندان و شیطون و بازیگوش و تنبل ....بدان دل خوش باش گ تایش پیدا نمیشود وبراش هر چی میخواد بخرید و هر جا ک میگه ببریدش که او بس دل نازک است و مامانیه)
عباس کچل خودت ک میدونی چی میخوام نه اون یکی
اون نه اونیکیش اون یکیش
حالا شما بگید عباس کچلم باید بخره یا نووووچ
یــــــــــــــــــــــــــــــــا باید ببره یا نوووووووووچ
به به چه چه

چ زنی داری عباس کچل برو اون چیزی رو ک میخواد براش بخر تا این دوتا موهاتم نکنده
من میگم ها برات نمیخره
نه نه موهاش ونکن میخره
مخت هم معیوبه
چطورر مگه
با این آیه ای ک تو نازل کردی حتما هم میبره هم میخره
چی میخره این مهمه
فدات عزیز دلم
بوووووووووووس
باید حتما حتما بخره هرجا که میخواد هم باید ببره آجی هنگامه جونم یکی یدونه س من خودم سوره هنگامه رو خوندم




الهی فدات مدات آجی جووووووون تا شما ها پشتمید من بیشتر عباس کجل و کچلتر میکنم والابوخودا



کفش هایم که جفت می شوند
دلم هوای رفتن می کند،
من کودکانه بی قرار تو می شوم،
بی آن که فکر کنم
آیا تو نیز دلتنگ من خواهی بود...
کفش هایم که جفت می شوند
دلم هوای رفتن می کند،
من کودکانه بی قرار تو می شوم،
بی آن که فکر کنم
آیا تو نیز دلتنگ من خواهی بود...
هیچ گاه نباید به اجبار خندید... گاهی باید در نهایت آرامش گریست... تبسم بعد از گریه، از رنگین کمان بعد از باران هم زیباتر است
الهی من قربونت برم اجی هنگامه جونم بخدا هم تو و هم آبجی شادی تکین خیلی دوستون دارم



راستی میدونستی نفس ناهیدی؟؟؟
فدات مدات آجی جووووووووووووون قربونت برم درسته






منم عاااااااااااااااااشقتم والابوخودا
تو هم نفس من آجی جووونم
نه این آیه مخصوص هنگامه میباشد

شما از آیه ی مرکا استفاده نمیایید
و در حدیثی فرمود : و خریدن چیزهایی که هنگامه میخواهد و بردنش به جاهایی که میخواهد از واجبات دین است
اهم اهم
آآآآآآآآآآآآآآفرین خواهری از این احادیث خیلی بسرایید

این اهم اهمت و قربون از حدیثت بیشتر اثر داشت
سلام خواهرکم

خوبی عزیز دلم؟
کارات تموم شد؟
سلام خواهر حوووووونم

شگر خوبم
نه خواهری امروز میخواستم خارج از نوبتم کارگرم بیاد به س تاشون زنگ زدم هیچکدوم وقت نداشتن خیلی سخته بدون کارگر کار کردن اینقدر باید ب عباس کچل و پسریهام بگم ک فکم درد میگیره تا یه کار بکنن والابوخودا
عباس آقا به نفعتونه هرچی خواهریم میخواد زودی براش مهیا کنید تا سوره ی پشیمونی دیگه سودی نداره نازل نشده
از ما گفتن بود نگین نگفتـــــــــــــــــی
این عباس کچل به هیچ صراطی مستقیم نیست خواهری
نمیتونم از لقب معروفشون استفاده کنمو مجبورم بگم عباس آقا
والا
میترسم یه روز چشم تو چشم شیم خواهری
الهی فدات مدات نترس بگو نمیگم بهش ک گفتی مگر خودش بیاد بخونه
یا ایها الذین آمنوا لا خجالتن بالعباس کچلو و تپل؟
لماذا بلگول العباسک؟
افلا تعلمهن؟
هااااااااااان؟
به به چه حدیثی معتبری ب جووووووون عمه کوچیکه
خخخخخخخخخخخخ عباس اقا براش نخر خخخخخخ
ای کوفت ای درد بخوره تو سر عباس کچل ک کار و ب اینجا رسوند
جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغ حبیبه ای خخخخخخخخخ
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآفرین
عباس اقا تا موهاتو نکنده براش بخر خخخخخخخخخخ
ب حرف حبیبه گوش کن
چه لعبتی گیر عباس خان اومده قدرش نمیدونه




من اگر چنین معجزه ای داشتم هرچی میگفت براش میخریدم هرجا هم میگفت میبردمش جونمو هم قربونش میکردم والا بو خودا
اوووووووووووووهوکی ...کی میره این همه راه و والابوخودا (عباس کچل)




میبینی من چقدر خوبم و این قدرم و نداره
تصیرات این آیه بود ک اینقدر خودپسند شدم
یا که ناقص پس مده یا اینکه کامل پس بگیر
من دل آسان میدهم باشد تو مشکل پس بگیر
(کاظم بهمنی)
سلام
ممنون که نبودمم سر زدی
جبران کنیم
سلام اصلن تو کجا بودی برو با والدینت بیا
ای کـه اخمت به دلــم ریخت غم عالم را
خنده ات می بَرَد از سینه دو عالم غم را
برق لب های ِ تو یادآور ِ شاتوت و شراب
چشمه ی اشک ِتو بی قدر کند زمزم را
گاه از آن غنچه فقط زخم زبان می ریزی
گاه با بوسه شفابخش کنـی مرهم را
بسته ای غنچه ی سرخی به شب گیسویت
کــرده ای بـــاز رهـــا خرمــن ابــریشم را
"نرگست عربده جوی و لبت افسوس کنان"
با همین هاست کــه دیوانـــه کنـــی آدم را
عباس جون خدا بهت صبر اتا بفرماید همین...
خخههههاهاهههههههههههههاااااهاهاااهاااهااا اگه نفرماید چ نمایند
مجبورند ک بمایند
الان من تو بَهر اینم که این عکسه چجوری میشه با این مطلب هماهنگش کرد!



)
خب میشه گفت کلی فکرامو کردم الان فهمیدم!
اون گله تویی=(هنگامه جون)
اون گرگم خو معلومه دیگه اونم باز تویی
خو اینجوریم میشه گفت: اون گله تویی
اون گرگه عباس جونه
که در نتیجه=اِهم اِهم هیچی دیگه عباس جون اینا مجبورن آخرش اونایی ک تو میخواییو برات بخرن دیه
(من برم سراغ اکتشافای دیگم!
بهعله شما کاملا درست فرمودید


حاج عباس کچل جوووونم تا این پست و دید زود دست بکار شد
و همانا برید سراع اکتشافات دیگتون
اهم اهم منم یاد گرفتم
هوا سرد است و غمگین است
هوا تاریک و منفور است
زدست من زدست تو
هوا باز هم رنجور است
پرنده در قفس مانده
دو ماهی بی نفس مانده
نگاهی میکنند ما را
چرا دیوارها مانده
به زندانی نمی دانی
چرا اینگونه سامانی
به هر سو سیخ و زنجیر است
به هر دیوار آویز است
قناری در به در مانده
ندارد نای آوازی
ز ترس شب شب سرما
نمی خواند با سازی
هراسم نیست از رفتن
هراس از چشم طوفان است
زهر جایی قناری رفت
صدای بوف ارزان است
این عباس کچلی ک من میبینم دم لای تله تو نمیده کلا
عاخه دم نداره چنگال داره
تنهـــایی ام
شب را
تا صبح
مهمان کوچه های بارانی
خواهد بود
و برگ برگ دفتر غمگینم را،
در باران
خواهد شست...
ای کــاش یا بـــــــــــودی ،
یـــــا از اول نبودی !!!
ایـــــن که هســـتی
...
و کنــــارم نیســــتی ...
"دیـــــــــوانه ام میکنــــــــــد
مرا صد بار اگر از خود برانی دوستت دارم
به زنجیر خیانت هم کشانی دوستت دارم
اگر خنجر کشی رویم ز رویت رو نگردانم
که من دیوانه ی عشقم ز خنجر بوسه بر دارم
احساس میکنم قبلا باید خریده شده باشه تو از این جور زنهایی
حالا به نظرت خوشتپم یا یکدنده و لجباز
من گاهی اوقات مجبورم
به آرامشِ عمیقِ سنگ حسادت کنم
چقدر خیالش آسوده است
چقدر تحملِ سکوتش طولانیست.....
گفــــــــــــــت:دوســـــــــــــتت دارم
گفــــــــــــــــم:دوستت ندارم
این دروغ به اون دروغ در!...
تمام رابطه ها با یک نگاه آغاز می شود
و با یک نگاه به پایان می رسد...
نمی دانم کجاست...
و گونه می گذرد..!!!
چند وقتیست از حالم بی خبرم...
عاقا منم اصلن اهم اهم عباس آقا بخر لدفن و هم ببر لدفن

(عباس کچل) چشم حتما
ماندن کنار من لیاقت میخواست نه بهانه…..
بلند میگویم…
به درک که رفتی!!!
خیانت است اما....
آنقدر که با یادت بوده ام با خودت نبوده ام...!
از دیروزها به دنبالت دویدم ...
و به امید دیدارت به امروز رسیدم ...
ولی افسوس...!
افسوس که تو به فرداها سفر کردی .......
√دیگَـ ـ ــــر حتـــــی جُراتــــــــــ نمیکنــَـم...
√پشتــــــــــ سرم را نگــ ـ ــ ـــاه کنم
√کهــ ببینم جایـــ ــ ـ ـــ ـــم خالیستـــــــــــ! یا... نـهــ؟.....
دلتنگی
عین آتش زیر خاکستر است
گاهـــی فکر میکنـــی تمام شده
اما یک دفعه
همه ات را آتش مـــی زند . . ...
خرید یا نه ؟
برد یا نه؟
تو چی فک میکنی؟
جان اولیورهاینر : مردم اشتباهات زندگی خود را روی هم می ریزند و از آنها غولی به وجود می آورند که نامش تقدیر است.[گل][گل]
زیبا بود
فدامدا
شما هم از من فیض بدرین! ک اِهم اِهم رو یاد گرفتی دیگه
کلآ دیگه چه خبـــــــــــــــــــــــــر
نوووووووووچ من از زهرا مسیحا یاد گرفتم
هیچی فقط بیکاری و ولگردی همین
یکی دیگه از تازه ترین اکتشافاتم میدونی چیه؟

اینکــــــــــــــــــــه وب گروهیمون لینک نیییییییییییییییییییییییییییییییییییس
اگه لازمه برم دکتر عینک بگیرم بهم بگو من تاقتشو دارم
تلسکوپ لازمی واقعنی
چشات خوشگل میبینه خانمی
اسم اسب : اسب اخال و اسم گل : گل یخ
میبوسمت
خواهشات هنگامه ای
به خودت می آیی ،

یادت می آید که دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند ،
نه دستی که شانه هایت را بگیرد ،
نه صدایی که قشنگ تر از باد باشد ،
تنهایی یعنی این ....
تـــو تـنـهـــایـیـت را "شـعـــر" مـیـکـنـی
مـــن "دود" دیـگـــری "سـکـــوت"
و شــایـد . . . دخـتـــری در سـرزمـیـنـــم رو بـرگـردانـد
و بـا گـوشـه روسـری اشـکـهـایـش را پـاک کـنـد!
تـنـهــــایـی تـــو کـجــا و تـنـهــــایـی او کـجــا . . .
بـاز هـم بـگـویـیـد یــک بــرابــر یــک اسـت!
دیشب با تنهایی هایم مچ انداختم ، بد باختم …
نامرد خیلی قوی شده بود !
میگمت هنگتمه جون هیچی دیگه کلآ خوووووش بگذره
الان این یعهنی چه
