دکتر

یه روز دکتر اصلیم بهم پیشنهاد داد که برای کنترل وزنم با یک دکتر تغذیه مشورت کنم وبهم رژیمی بده که قابل قبول ایشون باشه بلاخره یه دکتر مورد تاییدش پیدا کردم .....


 پیش دکتر نفس نفس زنون رفتم نشستم با هیجان زیادی گفتم :


آقای دکتر چی بخورم که لاغر بشم !


دکتر هم یه نگاه به سراندر پای من انداخت گفت :

خوب خوردی که انقدر شدی اگه نمیخوردی نیاز به من نداشتی باید بگی چی نخورم..


منم بهش گفتم :

شوخی شکمی نداریم همه چی دوست دارم مخصوصا بستنی و شکلات......


دکتر:اگه تنقلاتت رو حسب کنی 10 کیلو تو ماه کم میکنی ....

برو هر وقت تونستی جلوی شکمت رو بگیری پیش من بیا ....


منم هنوز موفق نشدم برم دکتر خوب میدونید چرررررررررررررا؟

سیب

دوش رفتم باغ مهر

تک درخت سیب سرخی را که با هم کاشتیم

آبیاری کردم و

یک سبد پر کردم از خوبیهای تو،

کی میایی سیب سرخ عشق را قسمت کنیم




یادم میاد ثانیه های آخر


گفتی میرم اما میام به زودی


چشمام وبستم نبینی اشکم و


چشمام و باز کردم و رفته بودی