کاک شایان جیگررررر

من و پسریم دچار افسردگی شدیم و یهههههویی رفتیم سفر بدون برنامه ریزی خیلی هم خوش گدشت


 بخاطر همین  ننوشتم ک چقدر افسرده شدیم و داریم میریم ...


عباس کچل و نبردیم ک مجردی رفته باشیم بیشتر حال کنیم ..اینم مدرک ذوق مرگ شدنم


رفتیم مهاباد خیلی جای قشنگی بود و چه آب و هوایی داشت بهشت بود ...


آدمهای خیلی خوبی هم داشت شایان پسر گلی بود و بالهجه ی قشنگش با ما حرف میزد


من هر چی میخواستم میگفت موشکلی نیست من ی رفیق دارم توپ توپ هر چی بخوای برات میگیرم


مغازه اش مال خودمونه ..و واقعنی هر مغازه ای میرفتم تا اسم پدرش و میاورد همه میرفتن کنار


من هر چی میخواستم بر میداشتم و رضا مجبور میشد حساب کنه ..


.و وقتی رضا گفت دیگه بهت کارتم و نمیدم ورشکسته ام کردی


اون گفت موشکلی نیست خودم ی کارت دارم توپ توپ بهت میدم و من و شرمنده کرد..


هر جا ک میرفتیم خودش برام کلی لوازم میپسندید و میگفت ب رنگ موهات میاد ...


 ی عینک برام پسندید جلوی همه گفت رنگ جلوی موهانه خیلی بهت قشنگه .


.رضا هم از بس موهاش و کند و تو سرش زد الان کاملا کچل شده از دست من .. کاملا مشهوده ..


از مهمون نوازییش نگو ک تک تک بود هم خودش هم پدر و مادرش ...


شب اول خونه ی خودشون رفتیم ولی من گفتم بریم ویلاشون اونها ب ویلا میگفتن خونه باغ خیلی زیبا و باصفا بود


خیلی خیلی خوش گذشت تو خونه باغ


الان هنوز نیومده دلم هوای اونجا را کرده ب رضا گفتم من و بزار تو خونه باغ خودت برگرد ولی حرف گوش نکرد



الانم دلم براش خیلی تنگ شده ..کاک شایان میخوام بیام پیشت خودت


گفتی بمون چرا من اومدم ک الانی پشیمونم اینم گریه ی شدید بخاطر پشیمونی


آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآهاهاآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآهاهاآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآهههاااا دیگه ب حق حق افتادم

نظرات 70 + ارسال نظر
هنگامه سه‌شنبه 21 آبان 1392 ساعت 06:18 ب.ظ

شایان جاننننننننننننننننننننننن ببخش ک کلی اذیتت کردم و کلی بهت چسبیدم تو راه رفتن بخاطر خستگی فک کنم الان کمر دردم کرده باشی:

خیلی دوست دارم بخاطر معرفتت خیلی ماهی دلم برات تنگ شده

الانم تیکه کلامم شده موشکلی نیست خودم ی رفیق دارم توپ توپ

Arshia سه‌شنبه 21 آبان 1392 ساعت 06:18 ب.ظ http://pc-iran.ir

لایک داره

مرسی پسر

sima سه‌شنبه 21 آبان 1392 ساعت 08:55 ب.ظ http://www.simame1364.blogfa.com

سلام هنگامه جون.رسیدنتون بخیر.نگرانتون شده بودم.انشالله همیشه خوش باشید.تو این شبهای عزیز التماس دعا دارم.

سلام عزیزگم مرسی

التماس دعا ایشالا ک خدا دعاهای همه را قبول کنه آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآمین

یگانه سه‌شنبه 21 آبان 1392 ساعت 11:17 ب.ظ http://3doust.blogfa.com/

شاید تو را پیدا کنم

سـُک سـُک !!

و عشــق ...سالهاست اینگونه مرا بازی می دهد....

نگار چهارشنبه 22 آبان 1392 ساعت 02:40 ب.ظ http://respina94.blogfa.com/

من دلم مسافرت خواست خب...

+

هنگامه جونی،این روزها تو دعاهاتون منو فراموش نکنید ها...

گریه نکن این دفعه میبرمت

حتما عزیزکم شما هم ب من دعا کن بوس سفت

عسل چهارشنبه 22 آبان 1392 ساعت 10:06 ب.ظ

سلام. رسیدنتون بخیر، همیشه به این مسافرتا

سلام عسل دختریم مرسی عزیزکم خیلی یادت بودم بخدا

مصطفی پنج‌شنبه 23 آبان 1392 ساعت 06:25 ب.ظ

سلاااااااااااااام هینگامه خوبی ؟
شما هم که همش افسرده میشید

سلااااااااااااااام همشهری خودمون

چکار کنم همه اش باید برم سفر خرید کنم تا حالم خوب بشه حال رضا خرابتر

رابطه ها زمانی زیباست که برای یادکردن هیچ دلیلی به جز دلتنگی نباشه... دلتنگتم

سلام هنگامه ای خوبی،خوشی چه خبرها میبینم که توپ ،توپی واصلا هم موشکلی نیست همیشه چنین باشی مهربون شاد و لبخند به لب.

وای سلام یونس هستی دارم وبگردی میکنم خیلی دلم براتون تنگ شده و کامنت میربایم خدمت میرسم والابوخودا موشکلی نیست ی یونس دارم توپ توپ ب خاطر همین شاد میمونم

banoo-aghaei جمعه 24 آبان 1392 ساعت 01:45 ق.ظ http://mano-soheil88-2.blogfa.com

انقده گریه نکن تروخدا پوستت خراب میشه هااااااا
ببجید که پررو میشم غلط املایی میگیرما ولی بخدا درستش (( هق هق)) هست :)) البته اصن به من چه :((

نه مواظبم ک خراب نشه

هق هق برای عوشولوهاست من بزرگ شدم درست و حسابی عررررررررر میزنم بخاطر همین ههااااااااااااااااااااا آآآآآآها میکنم

علی جمعه 24 آبان 1392 ساعت 01:51 ق.ظ

سلام هنگامه خانوم
خوبید؟؟؟
دو سه روز بیشتر بوشهر نبودم
بازم باید برم...
اینبار فک کنم یک ماهی طول بکشه...
مارو فراموش نکنی ها؟؟؟؟؟؟؟
یا علی

سلام علی خان

ایشالا ک سلامت باشی

نه من همیشه یادتون هستم التماس دعا پسر خوب
علی یارت

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:25 ق.ظ

خو من و میبردی مگه چی میشد شایان برای من رضا هم برای تو ک بود

هیچی جا نداشتیم دیگه

رضا ک مال خودم هست حمیدم هم میزارم روش بشه دوتا مال من یکی هم شایان میشه س تا درسته مال تو

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:26 ق.ظ

نمیخوای دوتاشون برای من

باشه یکی دیگه هم توی خونه دارم اونم میدم بهت بشه س تا

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:27 ق.ظ

اصلن نمیگی آدم دلش مسافرت با پسر میخواد

میدم بهت دوتا پسرهای خودمو مجانی مجانی بدو ک حراجه

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:28 ق.ظ

حکـــــــــــــــــــــایت من…


حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت…


دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت…


حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد…


زخم داشت اما ننالیـــــــــــــــــــــد…


گریه کرد اما اشک نریخـــــــــــــــــت…


حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه…


پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــود…

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:34 ق.ظ

تــــو را میخوانم ای همـــــدم

رفیـــق روز تنهـــــــــــایی!

چـــــرا با من نمی مــــــــانی؟

تـــو که شیرین تـــراز جـــانی

همـــه روزم شده یــــــادت

تمـــام حـــرف من حــرفــت

بیـــا تــا ایــن دل تنهـــــــا

شــود با تـــو چــراغــانــی

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:36 ق.ظ

شاد باش...

نه یک روز بلکه هزاران سال ........

بگذار آوازه ی شاد بودنت چنان در شهر بپیچد که.....

رو سیاه شوند آنانکه بر سر غمگین کردن تو شرط بسته اند......

سهیل جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:36 ق.ظ http://mano-soheil88-2.blogfa.com

دست گلت بابت شعری که به عنوان نظر گذشاتی برامون درد نکنه خییییییلیییی قشنگ بودش. اجازه هستش به عنوان پست از طرف شما بزارمش تو وبلاگ ؟:))

خواهش میکنم حتما خوشحالم میشم بسی بسیار

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:41 ق.ظ

خوابم نمیبرد…
به هیچ چیز فکر نمیکنم…
جز “او” و میدانم که خواب است…
و قبل از بسته شدن چشمهایش
به همه چیز فکر کرده است…
جز “من”……!!!

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:44 ق.ظ

اگر می خواهید خوشبخت زندگی کنید از توقعات خود بکاهید.
اگر می خواهی بزرگ شوید ،از کردار نیک دیگران فراوان یاد کنید.
اگر می خواهید خوشبخت باشید سعادت دیگران را هم در نظر بگیرید.
اگر شادی و تمام چیزهای مطلوب را با دیگران قسمت کنید ،
شادی و چیزهای مطلوب بیشتری را به سمت خودتان جذب می کنید.
امتحان کنید.

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:46 ق.ظ

به خود احترام می گذار

یک چای داغ می ریزم،

داخل زیباترین بشقاب خانه

شیرینی می گذارم

همراه یک آهنگ دلنشین

به خود می گویم :

“بفرمائید، چایتان سرد نشود”

و پیپم را چاق میکنم"

و از تمام تـنــهائـیـم لذت می برم!!

سهیل جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:46 ق.ظ http://mano-soheil88-2.blogfa.com

اون شعرو از طرف خودت گذاشتمش تو بلاگ. :) مرسیییی :)
یه سوال. اگه من بخوام به سایت شوما نظر خصوصی بدم باید چطوری اینکارو بکنم ؟ آخه مثل مال ما ازون تیکا نداره که نوشته (( نظر به صورت خصوصی ارسال شود)

قابل نداشت اجتیاج ب اسم من نبود چون من شاعرش نیستم

میتونی بنویسی خصوصی مث بقیه من تایید نمیکنم ب همین راحتی

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:49 ق.ظ

به خود احترام می گذار

یک چای داغ می ریزم،

داخل زیباترین بشقاب خانه

شیرینی می گذارم

همراه یک آهنگ دلنشین

به خود می گویم :

“بفرمائید، چایتان سرد نشود”

و پیپم را چاق میکنم"

و از تمام تـنــهائـیـم لذت می برم!!

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:50 ق.ظ

کی میاد کابوسامونو پاک‌کنه
چشمای ترسیده‌مونو خواب‌کنه

کی میاد جام شراب و نوش‌کنه
حرفای نگفتمونو گوش‌کنه

کی میاد نقابامونو وا کنه
صورت یخ بسته‌مونو هــا کنه

کی میاد لحظه‌هامونو خاص‌کنه
دنیای پوشالی مونو راس‌کنه

کی میاد رو دلامون دس بکشه
تـا غم و غصّه‌هـــا پــا پـس بکشه

کی میــاد تا تنهــایی‌م تموم بشــه
آرزوهای قشنگ حـَـروم نشــه

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:52 ق.ظ

قالب سازیو یاد گرفتم
نگاه کن
اگه خواستی برات میسازم
یا یادت میدم
به شرطی عاشق شدن در کار نباشه

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:57 ق.ظ

زندگی این نیست

که

من هرشب فانوس دلم را

قصر قصه ی پلک های پنجره سوخته کنم

یا عروس خوشه های پائیزلحظه ها

زندگی

شاید حقیقت چرخ های له شده زمان باشد

یاشاید

کلبه اندوه وبیداد

اما سهم من

سالهاست درغربت خاطره ها محوشده است.

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:58 ق.ظ

عشق یعنی بزرگ ترین اشتباه که تا آخر عمر ازش درس عبرت میگیری
ولی نمیتونی فراموش کنی...
عشق یعنی تنها بودن بین آدمایی که دوسشون داری ولی میدونی که باید ازشون متنفر باشی چون فقط یک پله بودی بر بالا رفتنشون...
به همین راحتی

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:58 ق.ظ

خواستم گلــــــــــــــــه کنم از نامهـــــــــــــــــربانــــــی هایت . . .



امــــــــــــــــــــــــّـــــــــــــا . . .



خوب کـــــــــه فکـــــــــــــر میکنم . . .



مـــــــــــــــن بی مقدمه عاشق تـــــــــــو شدم . . .



تقصیـــــــــر تــــو نیست . . . اشتبـــــــاه مَـــــن است . . .!

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 02:59 ق.ظ

کاش می شد باردیگر سرنوشت از سرنوشت
کاش می شد هر چه هست بر دفتر خوبی نوشت
کاش می شد از قلمهایی که بر عالم رواست
با محبت ، با وفا ، با مهربانیها نوشت
کاش می شد اشتباه هرگز نبودش در جهان
داستان زندگانی بی غلط حتی نوشت
کاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود
کاین همه ای کاشها بر دفتر دلها نوشت.

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 03:00 ق.ظ

ﺁﺩﻣـﺎﯼ ﺩﻟﺘــــــــــﻨﮓ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺧﻮﺵ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ ﻭ ﻣﯿﺨﻨﺪﻧﺪ؛
ﯾﻬﻮ ﺳﺮﺷﻮﻧﻮ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﻭﻧﻨﺪ
ﺍﻭﻧﻮﺭﯼ، ﯾﮑﻢ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯿﺸﻦ .
ﯾﻮﺍﺵ ﯾﻮﺍﺵ ﭼـﺸﺎﺷـﻮﻥ ﭘـُـﺮ ﺍﺯ ﺍﺷﮏ ﻣﯿﺸﻪ...!!!

مهسا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 03:07 ق.ظ

شب خوش تو هم برو ب فیلم هات برسمنم برم توی فیسبوک

شبت آروم باشه گفتم دیگه دیر میشه برای فیلم دیدنم

آآآآآآآآآآآآآآهای پسرها را تور نکنی ک توی حلقت گیر میکنه تنها خوریب بقیه دختر ها هم بده

سهیل جمعه 24 آبان 1392 ساعت 05:28 ق.ظ http://mano-soheil88-2.blogfa.com

اون موضوع خصوصی که میخواستم بهت بگم این بود. همونطور که در جریانی من و بانوم خب این وبلاگ جدیدو حدودا دوهفتس که راه اندازیش کردیم اما بازدیداش و نظراتش و ... زیادنیستش. در واقع نمیدونمچطور میشه تبلیغات براش انجام بدم یا چطوری ادرس و تعریفشو به دید یه عالمه از کاربرای اینترنت برسونم ...
میخواستم بدونم به نظر شوما چ کنم :(
اگه بتونم یه راهی پیدا کنم موثر و توپ باشه و بتونه بازدیدارو زیاد کنه و بلاگ معروف تر شه بانو کلی خویحال میشه و از طرف دیگه انگیزه دوتامونم واس سرپا نگهداشتن بلاگمون و روزپست گردنش بیشتر میشه. ممنون میشم اگه راهی در نظر داری بهم پیشنهاد کنی. اینو از شوما پرسیدم و کمک رو ازت خواستم چون بلاگ خودت هم نظراتش و هم بازدید کننده های ثابت و موقتش زیادن. جواب رو تو بلاگ خودم بصورت خصوصی بفرستی ممنون میشم :))

هر چی برای برو بچ کامنت بیشتر بزاری و سر بزنی اونهام بیشتر سر میزنن همین

فقط بنویس خصوصی تا انتشار نشه

سلام هنگامه ای دیشب با گوشی اومدم آخه تایپ کردنش یه ذره برام سخته سریع فلنگ رو بستم رفتم ولی حالا باز هم با گوشی اومدم دیگه نمیشه رفت باید حسابی از شرمندگی درام و.جبران کنم خیالت راحت والا بوخودا اصلا مشکلی نیست

سلام یونس خان مرسی پسر راضی ب زحمت این چنینی نیستم والابوخودا

اگه دیر هم بیایی موشکلی نیست منتظرت میمونم

مثل باران چشمهایت دیدنی است ٬ شهر خاموش نگاهت دیدنی است. زندگانی معنی لبخند توست ٬ خنده هایت بی نهایت دیدنی

رسیدن به خیر بانو همیشه به سفر و خوشی انشا الله

وای زهرا جان خیلی دلتنگت بودم بخدا مرسی عزیزکم هنگامه ای

موج آرام نگاهت لاف دریا را شکست / از حصار شب گذشت و مرز فردا را شکست
غم بر روی شانه هایم سالها لم داده بود / مهربانیهای تو ، قندیل غمهایم شکست

کاش یکی پیدا میشد


که وقتی میدید گلوت ابر داره


و چشمات بارون


به جای اینکه بپرسه “چته ؟ چی شده ؟”


بغلت کنه و بگه “گریه کن

لبخند بزن!
بدون انتظار پاسخی از دنیا ،
بدان روزی دنیا انقدر شرمنده می شود
که به جای پاسخ لبخند ،
با تمام سازهایت می رقصد


چارلی چاپلین

مخاطب خاص اگه خـــاص باش
لازم نیست تو دورش رو از این و اون خلوت کنی
خودش واسه بودن تو همه رو کنار میزنه
لازم نیست واسش دنیا رو بخری تا بمونه
خودش قدر یه شاخه گلتو میدونه
لازم نیست هرکسی رو توجیه کنی و سرش رقابت کنی که عشــق مـــنه
خودش تو رو به همه دنیا نشون میده
لازم نیست نگران باشی که اگه بره
خودش بهت ثابت میکنه اومده که بمونه
مخاطب خــاص ، خاصــــــــــــــــــــه

انتهای آسمانم قلب توست*مهربان،این آسمان ازآن توست
آسمانم هدیه ای ازسوی من* تابدانی قلب من هم یاد توست

گوشی اچ تی سی، آیفن یا نوکیا مدل دم پایی! چه فرقی میکند وقتی منتظر تماس تو نباشد

گفته بودیکه ما به درد هم نمیخوریم! اما هرگز نفهمیدی...... من تو را برای دردهایم نمیخواستم

چگونه دست دلم را بگیرم ودر کنار دلتنگیهایم قدم بزنم در این خیابان که پر از چراغ و چشمک ماشینهاست ...نه خانمها: مسیر من با شما یکی نیست از سرعت خود نکاهید من آداب دلبری را نمی دانم

نامه هایم که چراغ قلبت را روشن نکرد !
امشب تمامشان را بسوزان شاید بتوانی تنهایی ات را ببینی . . .

تنها جمعه 24 آبان 1392 ساعت 10:58 ق.ظ http://AzadeeMan.blogfa.com

سلام هنگامه جونی ؟؟؟؟؟؟؟
خوبی بانو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مسافرت خوش گذشت برات؟

ایشالا همیشه همه اینطوری افسردگیاشونو رفع کنن ...
والا من الان یه سال افسردگی دارم میمیرم ..هیچکی عین خیالشم نیست
انگاری من اصلا نیستماااااااااا

منم ببر هنگامه خانومی.........
نمیدونم چرا انقدر دلم میخواد ببینمت خب

سلام عزیزکم مرسی زهرا جان جای شما خیلی خالی بود

وای چرا تو اینقدر مطلومی ی کم مث من شلوغش کن میبرنت دو سوته

ایندفعه میبرمت چرا خجالت زدی مگه خجالت داره قربونت برم

منم خیلی دوست دارم همه ی بچه های وب و ببینم همچنین شما را

تنها جمعه 24 آبان 1392 ساعت 11:48 ق.ظ http://http:/azadeeman.blogfa.com

خاکستر در دست باد میگفتم:شاید روزی آتش را ببخشم
ولی تبر را هرگز

تنها جمعه 24 آبان 1392 ساعت 11:49 ق.ظ http://azadeeman.blogfa.com

مبادا گرفته باشی

که شهری را

به نماز آیات وا می دارم...

تنها جمعه 24 آبان 1392 ساعت 11:51 ق.ظ http://azadeeman.blogfa.com

چقدر خوب
همه ی نیمکت های شهر را دزدیده اند
تا پیاده روی های من و تو
پایانی نداشته باشد...

شهاب جمعه 24 آبان 1392 ساعت 12:55 ب.ظ

به به این آب و هوا مهاباد... عالیه... دو ماه دیگه میرفتین قندیل میبستین
آخ آخ خونه باغ مهمون یه خونواده مهمون نواز هم باشی آی می چسبه آی می چسبه... فقط ما هیچ وقت از این کارا نکردیم
که بریم شهرستان خونه کسی چون میدونیم بعدش اونا بیان باید جبران کنیم

به خدا حسش نیـــــــــــــــــــــــــس

عالی بود شهاب خان خیلی خوب بود جات خالی :

واقعنی مگه میشه ک جبران نشه باید بیشتر هم جبران کنی

سیما جمعه 24 آبان 1392 ساعت 01:46 ب.ظ http://www.sima1363.blogfa.com

سلام.هنگامه جونم...آدرسم1تغییرکوچک کرده.تو لینکتون1364 را به 1363 تغییر بدید.ممنونم...

سلااااام عزیزکم مرسی ک خبرم کردی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد