طنز!

غضنفر شهردار مکه میشه خدا میگه این دیوونه رو عوض کنید ..میگن چرا ؟اومده به من میگه خونت تو طرح باید خرابش کنیم


دو روز که ستاره از مسافرت اومده آخه رفته بودن ماه عسل نه اشتباه نکنین ،یکی از دوستاشون اون هفته عروسی شون بود میخواستن برن ماه عسل که دوستان تنهاشون نزاشتن همگی رفتن...اتفاقاً خیلی هم به همشون خوش گذشته بوده ....اما من دلم برای شیطونی های ستاره که مثل داییش میمونه ومن و میبره به سالها قبل تنگ شده بود..

امشب با هم رفتیم بیرون تا تونستیم شیطونی کردیم وپسرهام از دست من یه کمی راحت بودن وسجده شکر بجا آوردن...


امشب که رضا داشت با شما دختر گل نازنین چت میکرد نرفت تا من هم به کارم برسم حالا که خوابه نسیم جان ،عسلکم،نازنین جان بزارید یه خاطره ازش تعریف کنم شما هم از من نشنیده بگرید از اول هم یه دنده ولجباز بود...وقتی کوچیک بود رفتیم خونه مادربزرگش اون بنده خدا گفت فرشامو تازه دادم شستن رضا دیگه نجس نکنی رضا هم نامردی نکرد شلوارشو در آورد انقدر به خودش فشار آورد تا کمی جیش کرد.....حالا یه سوژه خوب برای اذیت کردنش دارین ....تا اون باشه شما رو مخصوصاًنسیم و اذیت نکنه ....خوب شد عاقا رضا

مریمی

ببین مریمی چه خوب مینویسه دوسه تاخط و یه دنیا رو میزاره سر کار خیلی خوشم اومد ،دیشب رفتم تو وبلاکش نوشته شو خوندم خیلی جالب بود .وبعدش رفتم کامنت بزارم  دیدم از نوشته هاشم جالب تره یه عالمه دختر شیطون از جمله عسل و نسیم براش کامنت گذاشته بودن واونم  استادانه وحاضر جوابی بسیار پاسخ همه رو داده بود تا حالا استاد به این با حالی ندیده بودم