فوتبال

آقا شهاب فوتبال باززززززززززززز


پسر منم اول خیلی استعداد داشت و دوست داشت بازی کنه اماااااااااااااااااا


وقتی تو مدرسه فوتبال میکردن و پسرم دروازه بان بود گل میخورد تیم خودشون بهش میزدن


مقداری تمرین کرد با دایی جانشان بهتر شد


یه روز دوباره اومد دیدم باز م کتک خورده گفتم دوباره گل خوردی گفت :نه تمام توپ هارو گرفتم


تیم مقابل که نذاشتم گل بزنه منو زدن....


خو پسرم استعدادش و علاقه اش رو از دست داد استعداد پسرم رضا رو بگو چی شد کدام


مسئول پاسخ گو هست


منم جاش تفسیر میکنم نه بازی

نظرات 34 + ارسال نظر
باران دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت 02:45 ب.ظ http://mysky77.blogsky.com

اووووووووووووووووووووووووووووووووووووللللللللل
یکی دیگه استعدادهای پسرتون اینکه رو مخ راه برن

نگو بچه ام رو راش دست نگیری اذیتش کنی

من که نگفتم چه کار کن

عسل دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت 04:53 ب.ظ

بله اینم از استعدادشون!! البته ناگفته نمونه استعدادای فراوونی داره که یکی از یکی بهتر!!!!

به خاطر همین اسطوره شده

شهاب دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت 05:55 ب.ظ

آخ آخ آخ!! یاد بچگی.... منم فوتبالم افتضاح بود ولی بچه ها کتک نمی زدن
عوضش یه بار دوم دبستان لوبیا کاشته بودیم برا علوم برده بودیم مرّرسه، از این لوبیا ها که وقتی سبز میشن بلند میشن یه شاخه دراز میاد بالا فقط لمبر میزنه تو گلدون پلاستیکی (ظرف میماس بود فکر کنم!). حس می کردیم دیگه ما شدیم جک و اونم لوبیا سحرآمیزه.... برگشتنه تو سرویس، یه سال چهارمی کپل مثل تیله بازی انگشتشو آورد سمت لوبیام یه تلنگر زد لوبیامون شوت شد بیرون گوشه خیابون، ما هم فحشش دادیم اونم نامردی نکرد و یه کشیده خوابوند در گوش من. ما هم که بچه ننه، فرداش مامانمون با ناظم حیاط اشک پسره رو درآوردن
استعداد منم تو پرورش لوبیا هدر رفت وگرنه الآن مملکت خودکفا بود مسؤولین حمایت نکردن
-----------------------------------
گفتم لوبیا اینم برا حسن ختام من بین همه پیامکا و شعرایی که بهم میرسه این شعر قدیمی رو فقط پسندیدم:
بر خاک دلم گردۀ عشق میریزی
سرسبز ترین میوۀ این جالیزی
از ساقۀ تو به آسمان خواهم رفت
ای دوست تو لوبیای سحر آمیزی
-------------------------
دعا کنید برامون خدا مثکه کامنت پریروزم رو خونده! امروز شوخیش گرفته یه خورده
دعا کنید

الان که فک کنم در حد المپیک باشید...

قصه ی بچگی ادمها خیلی جالبه ساده بی ریا

ایشالا هر چی از خدا بخوای خدا بهتون عطا کنه

نازی دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت 06:50 ب.ظ

سلام.چقدر بی شعور بودن!!!!!!!!!!
بچه ی بی نوا رو به چه حقی زدن؟؟؟؟
میگم این رضا عقده ای شده ریشه در کودکیش داره

خو بچه بودن


یه مسئول به این امور نظارت نداره

عسل دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت 08:24 ب.ظ http://rozegar25.blogfa.com

چرا کسی نمیاد کامنتامونو تایید کنه

اومدم عسیسم....

صبح شد

mohammad دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت 10:21 ب.ظ http://www.dragoncruel.blogsky.com

طفلی شهاب!
هرچی بلابوده سرش اومده!!!

چرا شهاب سر پسر من اومده!!!!!!!!!!

میشه از نام محمد بیخودی استفاده نکنی اقا دکی چون کامنت های قبلی محمد نوشته اش با شما فرق داره

sms دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت 11:35 ب.ظ http://www.dragoncruel.blogsky.com

مثل اینکه مچموگرفتی!!!
بروبی بی چی واسه خودت حرف درمیاری صبح سیستمم هنگیده بودمن اصلن نتونستم باکسی حرف بزنم!

خومنم کار داشتم نتونستم تو نت بیام این که نمیشه دلیل..

لطفا از اسم محمد استفاده نکن اون بدبختم بدنام میکنی


چرا از وب اون استفاده میکنی خو خودت یه وبلاگ بزن

عسل دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت 11:45 ب.ظ http://rozegar25.blogfa.com

دقیقا منم خواستم بگم این دکی به اسم پسرعموش میاد وب من کامنت میده. دیگه رک بگم حتما برو پیش یه مشاور. بابا حالت خیلی بده
شما خوبین

ممنون


وووووووووووووواقعااااااااااااااااا

sms دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت 11:45 ب.ظ http://www.dragoncruel.blogsky.com

چییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
من بدنامم؟؟؟
مومنه شما شخصیت روی سوال بردید(البته بلانسبت شما)

محمدرووللش من اصلن جوابشونمیدم!!!

چرا محمد خیلی اقا بود و مزاحم کسی نمیشد

sms دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت 11:52 ب.ظ http://www.dragoncruel.blogsky.com

شماماروآخربی آبرو میکنید!!!
اگرآبروم نرفت حتمن نفرین بزرگتری نصیبمون میکنیدمن مطمئنم!!!

نه پسر جان چرا نفرین فقط مزاحم دیگران نشو خخخخخخیلی عصبانی میشم

عسل سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 12:05 ق.ظ http://rozegar25.blogfa.com

میام سر میزنم نیستین همش
دیگه میرم دیگه میرم
خداحافظ همین حالا

امروز عزیزم خیلی کار داشتم نتونستم بیام ببخشید

قهر نکن اونوقت میگن نون میخوای

الان تو وبت بودم جایی نبودم پیش خودت بودم

عسل سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 12:08 ق.ظ http://rozegar25.blogfa.com

مرسی بد نیستم. بعله اذیت میکنه

یه کمی بهش گفتم ایشالا اثر داشته باشه

sms سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 12:12 ق.ظ http://www.dragoncruel.blogsky.com

حالاباببخشیددرست میشه!!؟؟
اگه نمیشه میرم دیگه پشت سرمونیگاهم نمیکنم!!!
من که...
هیچی ولش کن!!!

من ازت دلخرم به خاطر بچه ها وگرنه به من بی احترامی نکردی

فقط خواهشا تو وب دخترها نرو همه مث هم نیستن


شاید تو دوست دختر داشته باشی ولی ................

عسل سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 12:14 ق.ظ http://rozegar25.blogfa.com

مگه گوش میده!!!
خسته نباشین.بله که نون میخوام

جدی پس مگه شعرش رو گذاشتم گفتم تخله تخله یادت نیست

دختر جون راحت زندگی تو بکن نون بدرد نمیخورهببینم این سوته یا بوس


من فک میکردم سوته واسه پسرها مزاشتم

عسل سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 12:21 ق.ظ http://rozegar25.blogfa.com

سوته . خیالتون راحت
من تلخ دوس دارم خب

خیالم راحت شد.
میخرم برات اما شکلات تلخ نه نون تلخ ...
نون باید شیرین باشه مث نون شیرمال

sms سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 12:23 ق.ظ http://www.dragoncruel.blogsky.com

باعرض معذرت وشرمندگی:
بنده آقای دکترسیدمهدی سجادی!!!
اولندش دوست دختر که ندارم شوخیدم!!!
دومندش ازخدامیخوام منوبخاطر اشتباهاتم ببخشه
سومندش شماهم منوببخشیددیگه حالامن که انسانم
ممکن الخطاهستم!!!

من خدا نیستم که بگم کی خوبه کی بد و در مورد هیچ کس قضاوت نمیکنم

شماهم یه کم اره دادش..........

عسل سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 12:31 ق.ظ http://rozegar25.blogfa.com

خب نیس. شیرمال تموم شده

پس چه مدل میخوای عزیزم

عسل سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 12:34 ق.ظ http://rozegar25.blogfa.com

خوشمزه و تپل و با نمک و همه چیش جوری بشه با عسل جور شه دیگه

مث ...............

میدوسمت

sms سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 12:36 ق.ظ http://www.dragoncruel.blogsky.com

ببخشیدحالا ناراحت شدن واقعن این خانوما یاالکیه؟؟؟
نه نمیخواد بگید توبمون خراب میشه!!!
اصن میخوایددیگه نرم تووبلاگ کسی پاتوقم همینجاباشه!!!؟

اره واقعا ناراحت شدن و به من گله کردن ...

نرو پسرجان پیش خودم بمون مادر.....

عسل سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 12:44 ق.ظ http://rozegar25.blogfa.com

من بیشتر دوستون دارم.
این سرماخوردگی تموم نمیشه

من بیشتر چاکریم زت زیاد

حتما مواظب خودت نبودی...استراحت بهتری داروی سرماخوردگیه

sms سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 12:54 ق.ظ http://www.dragoncruel.blogsky.com

میخوام شخصن ازین خانوماعذرخواهی کنم

فقط همین جا باشه...ببین من جای مادرتم ..دوستانه دارم میگم

فک کنم عذرخواهی هم لازم نباشه فقط خواهشا نرو باشه پیش خودم بمون

عسل سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 12:56 ق.ظ http://rozegar25.blogfa.com

شما سروری، تاج سری. چاکرخواتیم بانو
نه مواظبم دیگه اما خب اموزم رفتم زیر بارون

خجالتم نده

وای عسل یعنی کارهات مث خودمه منم امروز با این درد زیر بارون ...
اما چه کیفی داد

نرو ختر جان خوب نیست زیر بارون رفتن معنی نداره (ادای بزرگترها)

sms سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 01:02 ق.ظ http://www.dragoncruel.blogsky.com

بی بی جون یعنی خیلی اوضاع خیته!؟
من که اینطورفکرنمیکنم!!!
تازه نسیم به وبلاگم سرمیزنه!!!

هر کی بهت سرزد تو هم برو به وبش منم همینطورم

نه خیلیم خیط خیط نیست

sms سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 01:10 ق.ظ http://www.dragoncruel.blogsky.com

بی بی جون!!!!
اصن بگوواقعن چی شده من یکی مغزم مثل سیستمم هنگید!!!!

هیچی نشده فقط بعضی ها دوست ندارن با شما نت بازی کنن همین


به همین راحتی هرکی اومد تو وبت ...تو هم برو ..تو وبش

ببین خیلی قشنگ برات توضیح دادم دیگه نپرس

sms سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 01:16 ق.ظ http://www.dragoncruel.blogsky.com

مثل اینکه شوورتون اومداینجاجای من نیست!

نه اما شبت خوش

عسل سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 01:21 ق.ظ http://rozegar25.blogfa.com


ببخشید دیگه نشد نخندم.
چشم حتما همینکارو میکنم. فردا باید زود بیدارشم. شبتون آروم

چشمت بی بلا

شبت خوش

sms سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 01:27 ق.ظ

نه من تاهروقت شمابیدارباشیدبی بی جون منم بیدارم!!!
ازپندهای بی بی خودم درس یاد میگیرم!!!
راستی آهنگ زمینه عسل خانوم خیلیییییی قشنگهههههه

خوب من خوابیدم برو لالا

عسل دختری منه داری میبینی غیرتی شدم هاااااا

نسیم سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 05:28 ق.ظ

سلام هنکامه جون
میکم استعداد این اسطوره هم قابل تحسین والا بوخودااا
هنکامه جونم شمام سرما خوردین؟؟جرا درد؟؟
دکی من باهات مشکلی ندارم...

سلام به روی ماهت اون چشمون سیاهت


خیلی

نه درد ارتریت

بیا دکی این با تو سازگاره برو تو وب نسیم

فرشته (کافه ترانه) سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 10:00 ق.ظ http://kafehtaraneh.blogsky.com

پس دیگه مانی رو نخواستی ؟
من قهر نبودم عزیز
با مانی داشتیم سر تو کلکل میکردیم آخرش منتهی شد به قهر من با شوهری ...

حالا خبر نداری پسر دوساله م (فربد) عروسی کرده با خواهر زاد ه م ( نیلوفر) که اونم دوسالشه
ببین وضع منو

بچه هام کم بودن این عروس لوسم بهشون اضافه شد!

نه بابا خیلی سرش شلوغه به شماها برسه هنر کرده...

نگوووووووووووو برو آشتی شوهری گیر نمیاد ..

به پسر 30 ساله من بگو هنوز زن نمیخواد بگیرم بزنمش ..خوش به حالت عروس دار شدی اونم ملوسبدش به من قبول دارم

hamidreza سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 01:19 ب.ظ http://labkhand2.blogsky.com

به پسرت بگو بابا دروازه بان.....
انسان که میخواد موفق بشه با دو تا کتک کنار نمیکشه....
فامیل ندارین کاراته بلد باشه؟؟؟

اره خوب بچه بود بچگی کرد...

آخه کتک نخورده بود قشر بیدرد

چرا حمیدم وشو ..کنفو کاره خیلی هم کله خراب

hamidreza سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 01:25 ب.ظ http://labkhand2.blogsky.com

ابجی گلم یه خواهش....
تعداد مطالب صفحه اولو یه کم بیشتر کن...

یعنی اون آخر رو نمیفهمم یه خورده

شادی سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 02:16 ب.ظ http://www.shadi-shadi.blogsky.com

این روزهااحساس میکنم چقدرشبیه سکوتم ...باکوچکترین حرفی میشکنم..

روزای سختم که تموم شد ، میرم میزنم رو شونه ی روزگار و میگم:

جنبه رو حال کردی؟؟؟؟

neo چهارشنبه 24 آبان 1391 ساعت 06:28 ب.ظ http://cruel-life.blogsky.com/

اینجوری استعداد ها رو سرکوب میکنن دیگه

آره بچه ام رو ............

مهندس هویج دوشنبه 6 آذر 1391 ساعت 08:28 ب.ظ http://havijoo.blogsky.com


چه ماجرایی

سلام هنگامه جونم.خوبی خوشی؟ سلامتی؟
دلم برات تنگ شده بودااااا.
خیلی دوسمت میدارم.
بوس بوس
ممنون که تو این مدت همیشه بهم سر میزدی و ببخش که من خیلی وقته نیومدم.
قول میدم دختر خوبی باشم

سلام عزیزکم خوش اومدی عزیزکم

دل من هم برات تنگیده بود قرفونت بلم

بووووووووووووس

دوست دارم میام...

تو همیشه دختر خوبی هستی مخصوصا تو خواب

این شوخی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد