دل نوشته

چشمی به هم زدیمو دنیا گذشت


دنبال هم امروز و فردا گذشت 


 دل میگه باز فردا رو از نو بساز


ای دل غافل دیگه از ما گذشت........







ببینید من توی دنیای حقیقی احترام بهم میزارن بیشتر ازاینی که لایقش باشم ....



ودوستای زیادی هم دارم اما خودتون میدونید یه حور دیگه است..


ولی دوست دارم دوستانه باهام رفتار بشه چه دختر چه پسربا اینکه تفاوت سنی من و شما زیاده


همتون مث بچه های من هستیددر عینی که احترام هم و میگیریم دوست دارم شوخی بکنم


یه وقت برداشت غلط نداشته باشید ...امروز با پسرم حرف میزدیم حرفی زد که یکه خوردم...


نمیخوام اینجا هم مث دنیای حقیقی بشه نتونم شوخی با هاتون بکنم


پس چه توی وب شما یا وب خودم هر چی گفتم بدونید فقط شوخیه و هیچ منظور خاصی ندارم


و همه تونم دوست دارم که باهاتون در تماسم وگرنه نمیومدم کنارتون



       دووووووووووست خووووووووووبم سیلاااااااااااااااااااااااااااااام    هاااااااااااااااا



نظرات 26 + ارسال نظر
نسیم سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 04:11 ق.ظ

واقعن جقدر زود دیر میشه...

اصن نمیفهی که چه جوری میگذرهاینطوری واسه ی من گذشت

رضا سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 08:09 ق.ظ http://sarabesakhtegi.blogfa.com

ای دل دیگه جون و پر نداری... داری پیر میشی و خبر نداری...

برو پیر مادرته من مامیت هستم

درضمن تو پیرتری بی دندون

چرا بیدارم کردی بی انصاف خوب دیشب تا 4 توی نت بودم فضولی میکردم

گریه....خوب مامانم را چرا گفتی بیاد که منو بیدار کنی گریه...

خوابم میاد میدونی بچه بدخواب بشه تا شب سرویسیت

فرشته (کافه ترانه) سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 10:51 ق.ظ http://kafehtaraneh.blogsky.com

خوب افتاد خواهرگلم
میدونیم شوخیه ... بد برداشت نمیکنیم و احترام خواهر بزرگمونو نگه میداریم هنگامه جان خیالت تخت


ممنون خواهر گلم

احترام سر جاش اما شوخی بعععععععععله باتو عزیز دلم

راستی مانی چطوره ؟

فرشته (کافه ترانه) سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 12:15 ب.ظ http://kafehtaraneh.blogsky.com

به روزم هنگامه جون

اومدم عزیزم

الــــــــــی سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 12:37 ب.ظ http://goodlady.blogsky.com

بگردمدون حج خانوم که شوما اینقده خوبین
(اصفهانی بوخون! هی هم این سنت را به رخی ما نکش آباجی!...چده س حالا توام؟؟!!!)

بیشن بینیم با
:)

هیچی گلم شوخی بود شما خودتو ناراحت نکن....


جوووووووووووووووووووووووون

ببخشید اصفهانی بلت نیسنم

عسل سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 01:13 ب.ظ http://rozegar65.blogfa.com/

سلام مامان. امروز حالتون چطوره؟ بازم رضا افاضات فرمودن. زیاد جدیش نگیرین

سلام دخملی عسلی عزیزی

بله راهنمایی فرمودندخوب بعضی وقتها حقیقتهالبته تو دنیای حقیقی..نه اینجا همه خوبن

عسل سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 01:16 ب.ظ http://rozegar65.blogfa.com/

شما هر جور رفتار کنین و هر چی بگین ما دوست داریم، این جنتی شمام خواسته سربسرتون بذاره، از من میشنوی بش گوش ندین

ممنون شما لطف دارین ...

باشه گوش نمیدم هاااااااااااااااااااا

فرشته (کافه ترانه) سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 02:48 ب.ظ http://kafehtaraneh.blogsky.com

کدوم چیزا رو میگی که نمیذاره نظر بذاری
من نمیدونم کدومو میگی دقیقا بگو من بعد اومدن بابام ورش میدارم
راستی مرسی وبمو تنها نمیذاری
وبم خاله هنگامه شو خیلی دوس داره ها ...

مانی رو پرسیدی ؟
آی دست رو دلم نذار که خونه
نمیدونم رفته خونه کدوم زنش بی خبرم ازش البته تا دیشب که یه اس بهم داد ولی من شارژ نداشتم جوابشو بدم

یعنی موند طفلی تو خماری ... که چرا ازمن خبری نیس آخه من همیشه جوابشو میدما

ببخشید توروخدا به نفس نفس انداختیمت منو وبم
یه دنیا معذرت

بوووووووووووووووووووووووس
فعلا خدافظی

اااااااااااااااااای جوووووووووووووووووووونم عزیزم


مانی رو باید کشت خوبه من زنش نشدم چقدر اصرار کرد

بزار تو خماری بمونه ورپریده رو


بوووووووووووووووووووووووووووووووووس

فرشته (کافه ترانه) سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 02:53 ب.ظ http://kafehtaraneh.blogsky.com

حتما میام ترانه مو واست مینویسم
فیضشو ببری
بگی به به عجب خواهر هنرمندی دارم
حالا خیلی تعریف ازخود نمیکنم ریا نشه ... من ترانه هام بکره نو وتازه س ( اینجاش دیگه بولوف بود خدائیش ) تازه کاریم دیگه راه می افتیم ایشالا

بیار برام میدوسم

به به چه چه به قول حمید رضا چه خواهری هنرمندی دارم زودترگفتم..


ما هم از زمینهای خاکی شروع کردیم ...یا ...خاک صحنه خوردیم

محمد حسین سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 03:17 ب.ظ http://mhmk.ir

ما هم دووووووووووست داریم و از اینکه کنارمونی خیلی خوشحالیم

بعدشم اگه اینجا هم قرار باشه مواظب حرف زدنمون باشیم یا از شوخیای هم نارحت بشیم که دیگه این عقده هارو کجا خالی کنیم.

واااااالااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

ببخشید از بچه ها که از طرف همشون گفتم

ممنون پسر جان

منم با شوخی موافقم ...

خوب کردی مادر

مانا سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 03:26 ب.ظ http://www.mana99.blogfa.com

سلام هنگامه جووون
ازتون خیلی خوشم اومده
به منم یه سر بزنین
اگه خوشتون اومد در رابطه باشیم
تبادل لینک کنیم

سلام عزیزکم

خوش اومدی

کردم یعنی لینگ

neo سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 04:37 ب.ظ http://cruel-life.blogsky.com/

انقدر دوست دارم وقتی هم سنه شما بشم مثله شما باشم.....پایه و خوش صحبت و صمیمی مخصوصا با بچه هام....از اینایی ک سنشون میره بالا و حوصله هیچ کی رو ندارن بدم میاد.ایشالا ک همیشه شاد و خوش و سلامت باشی

اولا که پیر نیستم باور نداری از رضا بپرس.....

ممنون از لطفتون منم همه ی شمارو دوست دارم

سرباز سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 05:27 ب.ظ http://mylifedays.blogsky.com

اینجوری که تو گفتی، آدم بیشتر میترسه شوخی کنه.

نترس ...نه لرز...شوخی کن به جاش...

شکوفه سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 05:45 ب.ظ http://stela.blogsky.com

تو چه ورزشی خیلی ماهری؟

بدمینتون ....شنا .....تیروکمان


یعنی بودم قبل از بیماریم

قلبم ss501 سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 07:59 ب.ظ http://shima1377.persianblog.ir/

همه باید بدونند پسره

اره خوب پسره ....ولی شکل دختر هاست

ممنون عزیزکم

sms سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 10:31 ب.ظ http://www.dragoncruel.blogsky.com

میگم خوش به حال شما
واقعن کنارهمدیگه هستیدوصدای همدیگه رومیشنوید!
واقعن چرامن بایداینقدرخشک مذهبی باشم؟!

خوب نباش

عسل سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 11:06 ب.ظ http://rozegar65.blogfa.com/

سلام مامان هنگامه
مهربونم
دلم براتون تنگ شده

سلام عسل دخملی مهربونم

منم دلم برات تنگ شده

sms سه‌شنبه 7 آذر 1391 ساعت 11:43 ب.ظ http://www.dragoncruel.blogsky.com

منظورمن اینه که دیگه نمیتونم باشماحرف بزنم!

چرا ؟

نسیم چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 12:11 ق.ظ

ممنون نسیم جان منم

sms چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 12:19 ق.ظ http://www.dragoncruel.blogsky.com

برای اینکه ازکوچیکی یک دوست درست حسابی نداشتم!
یه رمان براتون میذارم تقریباحرف دل منه!

چرا یعنی من و بچه های وب درست و حسابی نیستیم

ممنون تازه میخواستم یه رمان برام بنویسی

محمدرضا چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 12:35 ق.ظ http://tongehonar.blogsky.com/

از حرفای امثال من و پسرت دلگیر نشو بانو
الهی که همیشه شاد باشی و سلامت
ممنون که بهم سر می‌زنی

شما که پدر دختر زیبا خیلی گلی

ممنون

مسرور باشی

sms چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 12:59 ق.ظ http://www.dragoncruel.blogsky.com

یعنی همین که الان۲۳سالمه وهنوزدوکلوم بلدنیستم حرف بزنم!
اونقدرازکوچیکی منوترسوندندکه الان هم ترسوباراومدم هم اینکه زیادی ناامیدشدم ازخودم!

اتفاقا خوب بلدی حرف بزنی باید یاد بگیری یه کم سکوت کنی


نا امید نشو هنوز اول راهی

شهاب چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 01:31 ق.ظ

می نوش که عمر جاودانی این است
خود حاصل از ایام جوانی این است
هنگام گل و باده و یاران سر مست
خوش باش دمی که زندگانی این است

نامه ای در جیبم
و گلی در مشتم
غصه ای دارم با نی لبکی
سرکوهی گر نیست
ته چاهی بدهید
تا برای دل خود بنوازم.
عشق جایش تنگ است...

سارا چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 01:59 ق.ظ http://www.gelayol.blogsky.com

سلام علبکم عزیزم!!!
حالا چرا داد میزنی نصفه شبی!!!

سلام ....


اگه من 20سالم بود نه اون موقع شوهر داشتما...اگه13سالم بود خوب

شوهرمیخواستم

به خاطر همین داد زدم

آرزو یکشنبه 12 آذر 1391 ساعت 03:19 ب.ظ http://www.alachigh24.blogsky.com

سلامی دوباره
همیشه شاد و خندون باشی گل من ، منم لینکت کردم (با افتخار) در جواب سوالتم بله اهل شوخی هم هستم

سلام عزیزم ممنون خواهری منم مفتخرم

این دفعه مودبم ولی بقیه شوخم

مهسا یکشنبه 12 آذر 1391 ساعت 03:47 ب.ظ

سلام
بهتون تبریک میگم وب خومشلی دارین

ممنون عزیزم آدرس بدین خدمت برسیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد