شعر



ای کاش در میانه ی گل های دوستی


جایی برای رُستن خار جفا نبود


ای کاش باغبان گلستان آرزو


با قمریان عشق چنین بی وفا نبود


ای کاش غنچه های شکوفای دوستی


پژمرده ی خزان جدایی نمی شدند


مرغان نغمه خوان به فقس های انتظار


قربانی سرود رهایی نمی شدند


ای کاش اشک حسرت و ناکامی دلم


بر روی گونه های غریبم نمی نشست


چشمان بی فروغ به ماتم نشسته ام


آهسته در سکوت غروب نمی شکست


ای کاش آن عزیز سفر کرده باز هم


می آمد از طلیعه ی آغاز یک نگاه


ای کاش لحظه لحظه ی شب های عاشقی


تکرار می شد از هوس اوج یک گناه


                                                                    محسن علی بیگی (رها)

نظرات 31 + ارسال نظر
hamidreza شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 12:02 ق.ظ http://thelife7.blogsky.com

خیلی زیبا بود ...
ممنون

مرسی شدم

خواهش

هنگامه شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 02:05 ق.ظ http://hengameharjomand.blogsky.com/

دست علی بیگی درد نکنه که این کتاب و بهم داد که منم هی از روش آپ کنم والابوخودا

یونس شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 02:28 ق.ظ http://guardian.blogsky.com

خیلی قشنگ بود هنگامه عزیز،لذت بردم...
عوان وبت واقعا برازنده ی مطالبته...
*بعضی اشعار هستن که عین تابلو نقاشی میمونن،آدم از خوندنشون لذت میبره...
***
آفرین بر این حسن سلیقه...

مرسی یونس خاله مرسی شدم

دست شاعرش درد نکنه و همچنین شما که منت میزارید و میایید میخونید و نظر میدید واقعنی ممنون از همه تان

neo شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 02:45 ق.ظ http://cruel-life.blogsky.com/

سلام خانومی ببخشید ک سر نمیزنم کمی مشغول عید دیدنی و مسافرت و ول گشتی ام.
سال خوبی برات آرزو دارم ایشلا ک همیشه خوش باشی

سلام خواهری آلوچ خودم خیلی دلم برات تنگ شده بود عزیزم

ایشالا که بهت خوش بگذره گلم بوس سفت

شهاب شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 03:34 ق.ظ

به به شعرش چه قشنگ بود
خوبه اینجوری مجبورین خودتون تایپ کنین غلط نداره منم از نون خوردن افتادم
ولی کلا از این اگه و ایکاش چیزی در نمیاد به نظرم... خود مفهوم شعر رو میگم...
از همه اینا که بگذریم، تناسب متنها با عکساتون از پهنا تو حلق مربی قرمزا
چی کار کنم خوب یه ماهه از متناتون نتونستم ایراد بگیرم از نون خوردن افتادم گفتم یه ایراد از عکسا بگیرم

وای شهاب ملا لغتی

خوب این دفعه یادم باشه یکی دوتا غلط تایپ کنم خوب عشق این شعر ها به غلط گرفتن تو هست پسر

عاره از ای کاش و کاشکی هیچ چیزی در نمیاد

خوب از این عکس ها خوشم میاد منم کپی میکنم به ربطش کاری ندارم والابوخودا تا دلت میخواد ایراد بگیر

ممنون پسر خوب که بهم سر میزنی و نطر برام میزاری منم عاشق همین صداقت و خوبی شما هستم

اسما شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 03:48 ق.ظ

سلام خواهری خوبی؟چرا دیگه پیشم نمیای؟

سلام عزیزکم قربونت برم به به چه چه خوشحالم کردی میام قربونت برم چششششششششششششششم

hamid شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 10:57 ق.ظ http://labkhand2.blogsky.com

چقد حمید زیاد شده.........
این چه عکسایه
به به چه چه واسه شعره

عاره منم خودم قاطی میکنم .....

ببین دارم بهت چشمک میزنه مادر شوهریمه حمید

خواهش از این به به چه چه ات مرسی شدم پسر خوب

زهرا (عاشقانه های مسیحا شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 11:32 ق.ظ http://zahra4552.blogfa.com

میان بقچه زمین
همیشه یک صدای خوب
یک طلوع تازه هست
که دستهای سخت هردرخت
وچشمهای هرپرنده مهاجری در انتظار اوست
ودیدنش
اگرچه بارها و بارها
ولی درست مثل خنده ای دوباره تازه است
و راه او
در امتداد راه سبز جویبار
درون قلب و دانه ای به زیر خاک
کنار من ، کنار تو
ونام او

بهار...

مرسی شدم زهرا جاااااان خیلی قشنگ بود عزیزگم

[ بدون نام ] شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 02:22 ب.ظ

سلام
عیدتون مبارک

می خواستم بخندم و گریه امان نداد

آمد بهار و شانه ی ما را تکان نداد

مثل همیشه خنده ی ما طرح گریه داشت

مثل همیشه سفره ی ما بوی نان نداد

در خلوت شبا نه ی باران نشسته ایم

انبوه بغض فرصت فریادمان نداد

آغاز تازه ای ست جدایی قبول کن

عشق از ورای فاصله دستی تکان نداد

تا گم شدیم پیش قدم های سست خویش

دیگر کسی نشانی ما را نشان نداد

پرواز فرصتی ست که از دست می رود

وقتی که سهم بال تو را آسمان نداد

علی شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 02:53 ب.ظ

سلام هنگامه خانوم
عیدتون مبارک


می خواستم بخندم و گریه امان نداد

آمد بهار و شانه ی ما را تکان نداد

مثل همیشه خنده ی ما طرح گریه داشت

مثل همیشه سفره ی ما بوی نان نداد

در خلوت شبا نه ی باران نشسته ایم

انبوه بغض فرصت فریادمان نداد

آغاز تازه ای ست جدایی قبول کن

عشق از ورای فاصله دستی تکان نداد

تا گم شدیم پیش قدم های سست خویش

دیگر کسی نشانی ما را نشان نداد

پرواز فرصتی ست که از دست می رود

وقتی که سهم بال تو را آسمان نداد

سلام علی خان


عید شما هم مبارک پسر خوب

ببینم علی قدیمی هستی یا ...........اما فک کنم علی قدیمی هستی

مرسی شدم که بهم سر زدی

نوشته ات هم خیلی زیبا بود

سحر شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 04:13 ب.ظ http://dutamun.mihanblog.com

سلام هنگامه جوون

خوبی؟

عیده شمام مبارک.. امیدوارم سال خوب و خوشی داشته

باشی و سراسر خیر و برکت

ببخشید که دیر اومدم

سلام سحر گلم

مرسی ....
عید شما هم مبارک عزیزکم و برات آرزوی سعادت و شادی دارم

خواهش میکنم

مرضیه شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 04:33 ب.ظ http://shab-e-barani.mihanblog.com/

سلام

خیلی قشنگ بود هنکامه جان

عیدت پر از گل

به روزم

سلام عزیزکم

مرسی

مرسی شدم بسیار

اووووووووووومدم

سوگند شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 06:44 ب.ظ http://millinggirls.blogfa.com

با خودمان میگوییم : عـــــــــادت میکنیم...

و با صراحت زیادی این جمله را تکرار می کنیم

آن چیزی که هیچکس نمی پرسد این است که

به چه قــیـــمـــتـــی عـــــادتـــــــــــــ میکنیم

ممنان سوگند خودم بوس سفت بخاطر نوشته ی قشنگت

حمید شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 10:03 ب.ظ http://www.nursing89.mihanblog.com

به به

چه چه خیلی نطرات پویا و کامل بود پسر خوب

شادی یکشنبه 11 فروردین 1392 ساعت 01:45 ق.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

بزرگترین هدیه ایی که میتوان به کسی داد ؛

زمان است !

هنگامیکه برای یک نفر وقت میگذاری ،

قسمتی از زندگیت را به او میدهی

که دیگر باز پس نمیگیری !

عالی بود خواهر مرسی شدم

علی یکشنبه 11 فروردین 1392 ساعت 03:28 ق.ظ

معلومه دیگه علی قدیمیه هستم!!!!!!
مگه بجز من کسی متن به این قشنگی مینویسه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فقط یه امروز رو خونه بودم که گفتم یه سری بهتون بزنم که یه وقت فراموشمون نکنین!!!!!

بععععععععععله معلوم بود پسر خوب

ممنان که بهم سر زدی

اتفاقا با محمدحسین سر تو صحبت کردم یادت بودم

فراموشی تو کار من نیست

ایشالا از هم کدورتی به دل نداشته باشی محمدحسینم تو را خیلی دوست داره اگه یه حرفبیم زده بخاطر به خطر افتادن وبش هست برای وبش خیلی تلاش کرده به منم میگه حرقهای سیاسی نزنم

بهش سر بزن پسز خوب مرسی میشم

علی یکشنبه 11 فروردین 1392 ساعت 03:45 ق.ظ

مگه هنوز بیداری آبجی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

وای رفتم .. کار داشتم فک کردم تو هم رفتی شرمنده

عاره من تا صب بیدارم روزها میخوابم

[ بدون نام ] یکشنبه 11 فروردین 1392 ساعت 04:09 ق.ظ

نه بابا ناراحتی چیه؟؟؟؟؟ کدورت کدومه؟؟؟؟چرا باید ناراحت باشم؟؟؟ مسئله خاصی نبود؟؟؟؟ من محمدحسین رو دوستش دارم!!! پسر دوست داشتنی و خیلی خوبیه اینارو کاملا جدی گفتم!!! خیلی وقته که توی مسافرتم ، فقط امروز رو خونه بودم که بازم صبح زود دارم میرم تا آخر هفته!!! دلیل نبودم همینه نه چیز دیگه ای!!!!! البته بهش سر زدم ولی سعی کردم سکوت کنم!!!! ممنون که به فکر ما هستی!!! خوشحالم که دوستی مثل شما دارم

ایشالا که کدورتی نباشه فقط دوستی هاست که میماند...

خوب شما هم یه دوست خوبید و منم هر چند یادت میکنم

منم همینطور خوشحالم که یه دوست به خوبی شما دارم

علی ایشالا که موفق باشی

علی یکشنبه 11 فروردین 1392 ساعت 04:14 ق.ظ

راستی تاریخ تقویمو بی خیال
بگو ببینم تو دلت عیدشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عاره واقعنی وقتی آدم دلش شاد باشه اون روز عید واسش....

یه جورهایی عاره یه جورهایی نه......

حمید یکشنبه 11 فروردین 1392 ساعت 09:18 ق.ظ http://www.nursing89.mihanblog.com

هه مرسی شدم تو هم فروردینی هستی
حالا چندم هستی؟؟؟
در هر حال بابت تبریکت مرسی ایشاالله دو تایی 221 ساله بشیم

تمنا

عاره منم فروزدینی هستم 20 من خودم نمره ی بیستم

ایشالا شما هم همیشه سبز باشی

حالا چرا 221 ؟

سرباز یکشنبه 11 فروردین 1392 ساعت 12:36 ب.ظ http://mylifedays.blogsky.com

قشنگ بود عزیزم. یه کم غم انگیز هم بود...

سلام مرسی شدم عاره غم داره مث دل من.....

آرزو یکشنبه 11 فروردین 1392 ساعت 12:48 ب.ظ http://www.alachigh24.blogsky.com

سلـــــــــــــــــــــــــام عزیزم. بوس بوس بوس
سال نو مجددا مبــــــــارک

سلاااااااااااااااااام گلم

مرسی شدم منم بوس سفت

علی دوشنبه 12 فروردین 1392 ساعت 01:45 ق.ظ

سلام
بازم اومدم (البته با موبایل) خدا به ایرانسل خیر بده که به فکر ما معتادای اینترنت بود وگرنه چی میشد............
هستی یا نیستی؟ ایشالله همیشه تو دلت عید باشه

وای علی ممنون پسر شکر که خدا بهمون ایرانسل عطا کرد

نبودم الانه هستم والابوخودا....مرسی شما هم همچنین

sms دوشنبه 12 فروردین 1392 ساعت 06:19 ق.ظ http://dragoncruel.blogsky.com

نگاه کن هنگامه خانم به من میگن اخبارغیبی تولدتون که چیزی نیست که خیلی چیزارومیدونم!!!!!
درضمن بازمن نمیتونم بیام تووبلاگتون تمش روعوض کنید!!!
خیلی پرحجمه مااینترنتمون اونقدرسرعت نداره که سریع بیادتووبلاگتون!
باباهمون ساده ای که قبلااستفاده میکردیدخیلی خوب بود!!!

وای یه غیب گو پیدا شده والابوخودا

باووووشه بخاطر تو وبم و همون ساده میکنم تو هم قول بده خیلی برقصی باااااااااااااااووووووووووووشه

گندم دوشنبه 12 فروردین 1392 ساعت 08:09 ب.ظ

خیلی قشنگ بود هنگامه جون..ولی غم داشت

مرسی شدم گندمم ..... عاره یه کم البته

علی سه‌شنبه 13 فروردین 1392 ساعت 03:43 ق.ظ

کوجایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟
پس چرا نیستییییییییییییییییییییییییییییییی؟

داشتم قضولی توی اینترنت میکردم والابوخدا

علی سه‌شنبه 13 فروردین 1392 ساعت 04:24 ق.ظ

پس تو کوجایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟
پس چرا نمی یایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟

خو همیشه که نباید نت باشم والابوخودا شرمنده متم به آب و غذا و خواب نیاز دارم باوووووووووووورررررررررررررکن

sms سه‌شنبه 13 فروردین 1392 ساعت 04:39 ق.ظ http://dragoncruel.blogsky.com

الاای هنگامه ی بانو
دارم میرکربلابانو
سوغاتی براتون چی بیارم بانو!؟

ایشالا التماس دعا پسر خوب

یه تن سالم و دل خوش اگه پیدا کردی بیار برام.........

یونس سه‌شنبه 13 فروردین 1392 ساعت 06:51 ق.ظ http://guardian.blogsky.com

مانا چهارشنبه 14 فروردین 1392 ساعت 01:04 ق.ظ http://www.mana99.blogfa.com

من طبق معمول از اونجایی که خیلی باذوقمحوصلم نشد بخونم اما از همین تریبون اعلام میدارم خیلی قشنگ بود

الهی فدای شیطونیات برم که یه شعر کوتاهم نمیتونی بخونی باید به شیطونیت برسی

آرش چهارشنبه 14 فروردین 1392 ساعت 11:43 ب.ظ http://ara9.blogfa.com

چطوری مگه سلام کردم

سلاممممممممممممممممممم اینطوری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد