شعر در خواستی

یکی از دوستام بهم گفت براش این و آپ کنم و چون خیلی دوستش دارم


 این کار را کردم برای دوست پسرش سفارش داده



دیروز بیاد تو و آن عشق دل انگیز


بر پیکر خود پیرهن سبز نمودم


در آینه بر حورت خود خیره شدم باز


بند از سر گیسویم آهسته گشودم


عطر آوردم بر سر و سینه فشاندم


چشمانم را ناز کنان سرمه کشاندم


افشان کردم زلفم را بر سر شانه


در کنج لبم خالی آهسته نشاندم


گفتم بخود آنگاه صد افسوس که او نیست


تا مات شود زین همه افسونگری و ناز


چون پیرهان سبز ببیند بتن من


با خنده بگوید ک چه زیبا شده ای باز


اونیست که در مردمک چشم سیاهم


تا خیره شوی عکس رخ خویش ببیند


این گیسوی افشان بچه کارم آیدم امشب


کو پنجه ی او تا که در آن خانه گزیند


او نیست که بوید چو در آغوشم من افتد


دیوانه صفت عطر دلاویز تنم را


ای آینه مردم من از این حسرت و افسوس


اونیست که بر سینه فشارد بدنم را


من خیره به آینه و او گوش به من داشت


گفتم که چسان حل کنی این مشکل ما را


بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش


ای زن چه بگویم که شکستی دل من را


ای جیگرش و برم با این شعر انتخاب کردنش

نظرات 69 + ارسال نظر
علی جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 03:04 ب.ظ

سلام
فقط خواستم بگم "اول" شدم....

سلام بههههههههههله شما اول شدی یکی هم برای دوس دختر تو می آپم

علی جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 03:20 ب.ظ

بعضیا حس میکنن خیلى بارشونه ...
خیلى خب ...
ماهم به عنوان یه اﻻغ زحمت کش خیلى قبولشون داریم ^_^

من ک هیچی بارم نی والابوخودا منم یهنی از اون الاغه هستم

علی جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 03:22 ب.ظ

تا حالا براتون اتفاق افتاده ندونین چیکار کنین!
ماشین و روشن کنین بی هدف دور بزنین
حتی رفتن لب دریا هم نتونه سرگرمت کنه و از این حالت درت بیاره
آخرش هم برگردین خونه بشینین پای تلویزیون یا به دوستات زنگ بزنین
بیان پیشت .
عجب وضعی شدها انگار همه ی سرگرمیای دنیا گم شدن ))))):
هـــــــــــــــــــــــــــــی ....

هععععععععععععععععی

علی جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 03:26 ب.ظ

دوست دختر من؟؟؟؟
من که دوست دختر ندارم!!! بجاش واسه خودم آپ کن

چی آپ کنم انتخاب کن

هنگامه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 03:26 ب.ظ http://hengameharjomand.blogsky.com/

ای تو روحت ک دلم و کباب کردی دختر خررررررررررر

حالا نمیشد ی چیز دیگه بهم میگفتی والابوخودا اونم از اون ور دنیا

علی جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 03:29 ب.ظ

اولا دور از جون شما... الاغ دشمناتونن
دوما چی شد؟؟؟ مگه چی بهت گفتن که قاطی کردی؟؟؟

ای بابا قاطی چیه شوخی کردم بوخودا

علی جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 03:46 ب.ظ

خب خداروشکر...
پس آپ بعدی مال منه دیگه؟؟؟؟

ایشالا فقط بگو چ شعری میخوای

علی جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 03:56 ب.ظ

بعدا میگم...
راستی این sms نیستش اینجا خیلی سوت و کوره...

باووشه

عاره میگه مریضم امروزم تعطیلی هستش خلوته

سرباز جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 04:01 ب.ظ http://mylifedays.blogsky.com

شعر درخواستی هم پس مینویسی....
منم درخواست کنم مینویسی؟

بههههههههههله

اونم بهههههههههههههههههله چون تو هم دوستمی والابوخودا

علی جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 04:05 ب.ظ

بدجور توی فکرشم... خداکنه چیزیش نباشه....
راستی خیلی وقته از ستاره کوچولو واسمون نگفتی ها؟؟؟؟

منم خیلی نگرانشم بوخودا

عاره چون بزرگ شده اذیتهاش خیلی قیشنگ نی وقتی بچه بود خیلی خیلی شیطونیهاش جالب بود الان دیگه خانم شده واسه ی خودش

میگه بزرگ شدم دیگه 7 سال و 3 ماهمه حالا دیگه ببین چ خبره

علی جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 04:11 ب.ظ

پس امسال میره مدرسه؟؟؟
یادت باشه قولش رو به من دادیا؟؟؟

امسال میره کلاس دوم پسر خوب

عه راست میگی ها پس بوگو چرا اینقدر تو را دوست دارم چون دومادمون میخوای بشی

علی جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 04:16 ب.ظ

اِ....
مگه بچه ها هفت سالگی مدرسه نمیرن؟؟؟
آره دیگه... واسه همینه که هنوز خیانت نکردم و با هچ دختری دوست نشدم

6 سال تمام میرن مدرسه و الان 7سالو سه چهار ماهشه

چه پسری پیدا شده نوبره والابوخودا یهنی از این پسرها هنوزم پیدا میشه

نگار جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 04:31 ب.ظ http://respina94.blogfa.com/

این شعر چقدر خوشگله

مرسی شدم درخواست هستی هستش والابوخودا

علی جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 04:31 ب.ظ

نوبر چیه هنگامه خانوم؟؟؟ تا دلت بخواد هست... همه رفقای من اینجوری هستن... مگه چیز عجیبیه؟؟؟

کو ؟؟


کجاست؟؟؟

ما ک ندیدم والابوخودا

ببخش علی برام مهمون اومد مجبور شدم برم شرمنده

ermes جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 04:32 ب.ظ http://ermes-3.blogsky.com/

سلام
جالبه ! شعرها از خودتونه !؟

سلام نه دوست من از فروغ فرخزاده بوخودا

عارفه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 06:08 ب.ظ http://love4060.blogfa.com

کاش میشد تا خدا پرواز کرد
پای دل از بند دنیا باز کرد
کاش میشد از تعلق شد رها
بال زد همچون کبوتر در هوا

خیلی خمشل بوذ مرسی شدم

عارفه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 06:32 ب.ظ http://love4060.blogfa.com

3تیر تولد امام زمانه.آرزو کن 10 صلوات برای سلامتی اقامون بفرست . وبرای 10 نفر بفرست تا میلیونها صلوات نثار اقامون بشه اخر حلقه نباش عوضش تا روز تولدش بهت یه کادو میده .بسم الله شروع کن...

اللهم صل علی محمد و آل محمد

محمد حسین جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 07:36 ب.ظ http://mhmk.ir

بمیرم واسه این همه احساس
خیلی خیلی خیلی خیلی قشنگ بود
چیزی انتخواب کرده که کاملا احساس و حرفش و میرسونه

بگی هر کی هر چی که میخواست و درک کرد


(منظورت چیه که الکی گفتی تو هم)

ههعععععی

مرسی شد هستی

هاااا خودشم همین و گفت

ایشالا ک خوب درک کرده باشه

خو راست گفتم چرا دعوا میکنی

محمدحسین بگم ....بگم ....بگم ...

گفتنهای منم مث ی نفر بو داره هاااا

شهاب جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 09:21 ب.ظ

این دیگه چه شعری بود
خیلی جاهاش رو نتونستم بخونم وزنش خیلی جاها تو دهنم نمی چرخید
من جای دوست پسرش بودم با سر میذاشتم به کوه و بیابون مخصوصا شعرش هم که از فروغه
عـــــــــه بیت آخرش چسان داشت توش
یاد پادشاه چوسان و جومونگ و ... بخیر

خیلی خمشل بود

دیگه از فروغ ایراد نگیر پسر خوب

عاخه چرا گناه داره بیچاره

من ندیدم بوخودا

زهرا جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 10:10 ب.ظ http://onlygirl72.blogfa.com

خیالت راحــتـــــــــــــ…

دل شکسته ها نفرین هم بکننـــــــــــــــــد ،

گیرا نیـــــــــــــ ست…!

نفــــــــــــــــرین ،

ته دل می خواهــــــــــد


دل شکسته هم که دیــــــــگر

ســـــــــر و ته نــــــــدارد…

هههعععععععععععی گفتی چه زیبا

sms جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 10:16 ب.ظ http://dragoncruel.blogsky.com

ای باباهرچی نظرمیذارم میگه رمزاشتباهه بگم خداچکارت نکنه بلاگسکای!!!
سلام عرض شدبرهنگامه خانم وعلی آقای گل گلاب!!!
ببخشیددیگه من بلدنیستم نظراموجواب بدم!!!

خوب درست بزن ایراد از خودته والابوخودا

علیک سلام کجایی علی سراغت و میگرفت

چرا برو از محمدحسین بپرس من ک برای کمک آپ کردم ..برو کمک رسانی محمدحسین و بخون برو ب وب جدیدش

حبیبه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 10:47 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

تو مجلس عروسی به ارکست می گن :



یه جوری اعلام کن غذا کمه که ضایع نباشه ،



ارکست میگه: سیا نرمه نرمه ، سیا غذا کمه ،



سیا دو تا یکی ، سیا بچه هیچی

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

خیلی خیلی قیشنگ بود جون عمه کوچیکه

حبیبه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 10:48 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

ﻣﻮ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﮐﻦ...

ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﻔﯿﺪ ﺷﻮﻧﺪ...


ﺯﻥ ﺍﺳﺖ ...

ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺯﻥ ﺑﻮﺩﻧﺶ ، ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻧﻮﺍﺯﺷﺖ ﺭﺍ ...


ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﻫﻮﺵ ﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ ...

ﻓﺮﻕ ﺭﯾﺎ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﺭﺍ ...

آری بسیار زیبا بود

حبیبه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 10:49 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

به سلامتی ...
به سلامتی عشق من

عشق واقعی من

عشقی که ته ته قلبم خونه کرده

عشقی که یه مهمون ناخونده بود

و حالا اومده صاحبخونه شده

عاره راست میگی هااا مهمون بود شد صاحبخونه

حبیبه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 10:50 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

به سلامتــــی ســـــربازی که

55 دقیقه وایســـاد تو صف

تلفـــن که 3 دقیقــه با

عشقـــش حـــرف بــــزنه

ولـــی حیـــف هـــر

چقـــد زنـــگ میـــزد

بـــازم پشـــت خطـــی بـــود !!!

مشترک مورد نظر با دوست قبلی در حال تماس است

حبیبه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 10:53 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

غربت یعنی
به دنبالِ کسی گشتن
و همه را شبیه او دیدن
همه را با او مقایسه کردن
و به همه لبخند زدن
و پیش ِ همه بغض کردن
و باز
و همیشه
به دنبال او گشتن...

خیلی زیبا بود

حبیبه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 10:54 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

دلی دارم وفاداری ندارد
میان این دلان یاری ندارد
بنی آدم برای هم بمیرند
کسی با درد من کاری ندارد
دل هرکس به زر دارد بهایی
چه سود این دل خریداری ندارد
کدامین دل ز من دیده جفایی
که این دل در جهان داری ندارد
سرای شادی دنیا بزرگ است
دلم جز غم هواداری ندارد
حیاط هر دلی دارد صفایی
دلم در خواب گلزاری ندارد
دلم در حسرت یک حرف ناز است
ولی این دل که دلداری ندارد
شراب عشق دم به دم بنوشد
هر آن کس در دلش خاری ندارد
دلم دانی چه نوشد اندر این باغ؟
بجز خون جگر کاری ندارد
امان از درد دلهای سیاهم
ولی این گریه و زاری ندارد
من هرگز درد دل با کس نگویم
که جز حق هیچ غمخواری ندارد

بسی بسی زیبا بود مرسی شدم

حبیبه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 10:54 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

دلم کسی را میخواهد...


کسی که از جنس خودم باشد...


دلش شیشه ای،گونه هایش بارانی،دستانش کمی سرد،



نگاهش ستاره باران باشد...


دلم یک ساده دل میخواهد...


بیاید،باهم برویم...


نمیخواهم فرهاد باشد،کوه بتراشد.میخواهم انسان باشد...


نمیخواهم مجنون شود،سر به بیابان بگذارد...

میخواهم گاهی دردم را درمان باشد...


شاهزاده سوار براسب سفید نمیخواهم غریب آشنایی میخواهم باپای پیاده...


قلبش در دستش باشد، چشمانش پر از باران باشد...

وای چقدر شعر خمشل خمشل مرسی

حبیبه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 10:56 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

شقایق گفت:با خنده،نه بیمارم نه تبدارم

اگر سرخم چنان آتش حدیث دیگری دارم

گلی بودم به صحرایی نه با این رنگ و زیبایی

نبودم آن زمان هرگز نشان عشق و شیدایی

یکی از روز ها که زمین تبدار و سوزان بود

عالی بود مرسی شدم

حبیبه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 10:57 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

و صحرا در عطش میسوخت...تمام غنچه ها تشنه

و من بیدار و خشکیده تنم در آتشی میسوخت

زره آمد یکی خسته به پایش خار بنشسته

اینم مغسی

حبیبه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 10:57 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

وعشق از چهره اش پیدای پیدا بود ز آنچه زیر لب میگفت:

شنیدم سخت شیدا بود.نمیدانم چه بیماری به جان دلبرش افتاده بود_اما

طبیبان گفته بودندش اگر یک شاخه گل آرد از آن نوعی که من بودم

بگیرند ریشه اش را و بسوزانندشود مرهم برای دلبرش آندم شفا یابد

چنانچه با خودش می گفت بسی کوه و بیابان را

بوووووووووووووووووووس عالی بود

حبیبه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 10:58 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

بسی صحرای سوزان را...به دنبال گلش بوده

ویکدم هم نیاسوده که افتاد چشم او ناگه به روی من

بدون لحظه ای تردید شتابان شد به سوی من

به آسانی مرا با ریشه از خاکم جدا کردو به راه افتاد

و او میرفت و من در دست او بودم واو هر لحظه سر را رو به بالاها

سبز باشی مرسی شدم شدید شدید

حبیبه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 10:59 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

تشکر از خدا میکرد...........

پس از چندی هوا چون کوره آتش زمین میسوخت

و دیگر داشت در دستش تمام ریشه ام میسوخت

به لب هایی که تاول داشت گفت:اما چه باید کرد؟؟!

در این صحرا که آبی نیست!!!

به جانم هیچ تابی نیست...

ااااااااااااااای خدا

حبیبه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 11:00 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

اگر گل ریشه اش سوزد که وای بر من

برای دلبرم هرگز دوایی نیست

و از این گل که جایی نیست؛خودش هم تشنه بود اما

نمیفهمید حالش را چنان میرفت و من در دست او بودم

و حالا من تمام هست او بودم....دلم میسوخت اما راه پایان کو؟؟!

نه حتی آب،نسیمی در بیابان کو؟

و دیگر داشت در دستش تمام جان من میسوخت

به به چه چه

حبیبه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 11:01 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

که ناگه روی زانو های خود خم شد...دگر از صبر او کم شد...

دلش لبریز ماتم شد کمی اندیشه کرد_آنگه مرا در گوشه ای از آن بیابان کاشت...

نشست و سینه را با سنگ خارایی ز هم بشکافت....ز هم بشکافت اما...آه....

عالی بود مرسی شدم بازم

حبیبه جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 11:01 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

صدای قلب او گویی جهان را زیر و رو میکرد

و هر چیزی که هر جا بود با غم روبرو میکرد...

نمیدانم چه میگویم؟به جای آب خونش را به من میداد و بر لب های او فریاد:

بمان ای گل که تو تاج سرم هستی

دوای دلبرم هستی...بمان ای گل...

و من ماندم نشان عشق و شیدایی

وبا این رنگ و زیبایی....

و نام من شقایق شد

ممنون

بلا جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 11:48 ب.ظ http://raze-gha3dak.blogsky.com

شهر من اینجا نیست !
اینجا…
آدم که نه!
آدمک هایش , همه ناجور رنگ بی رنگی اند!
و جالب تر !
اینجا هر کسی
هفتاد رنگ بازی میکند
تا میزبان سیاهی دیگری باشد!
.
شهر من اینجا نیست!
اینجا…
همه قار قار چهلمین کلاغ را
دوست می دارند!
و آبرو چون پنیری دزدیده خواهد شد!
.
شهر من اینجا نیست!
اینجا…
سبدهاشان پر است از
تخم های تهمتی که غالبا “دو زرده” اند!
.
من به دنبال دیارم هستم,
شهر من اینجا نیست…شهر من گم شده است!

شهر منم گم نشده عشقم گم شده

ک شنبه 1 تیر 1392 ساعت 12:18 ق.ظ http://roknabad1.blogfa.com

شعرش شعر بودا=پر احساس بود

شرمنده میفرمایید

نشستم قلک دلمو شکوندم،تهش چند تا دلخوشی بود :)

مال من که هیچی نبود خواهری

خوشا آنانکه الله یارشان بی
بحمد و قل هو الله کارشان بی
خوشا آنانکــه دایم در نمازند
بهشت جاودان بازارشـــان بی

مرسی شدم خیلی خیلی قشنگ بود

نوشته هام پیشکــــــــــــــــــش نگاه مهربــــــــــــــــــون خودت و دوستات بانــــــــــــــــــو :)

بووووووووووووووووووووووس سفت سفت دختر مهربون

sms شنبه 1 تیر 1392 ساعت 05:08 ق.ظ http://dragoncruel.blogsky.com

همه انگاردوست دارن من بیام!‏
فقط من نصف شب بیداربودم کسی نیومد!!
باشه من بعدازظهرمیام!!!

بعد از ظهر ک همه خوابن فقط هنگامه بیداره

پسرم دیگه تا صبح پای نت هست من نمیتونم نیمه شب بیام

شڪـפ فــﮧ شنبه 1 تیر 1392 ساعت 07:56 ق.ظ http://talai.blogsky.com

آبجی ممنون ک ب فکرم بودی...
آپم

خواهشات

اووووووووووووووومدم

بلوچانی زبان شنبه 1 تیر 1392 ساعت 04:52 ب.ظ http://ayoob673.blogfa.com

باسلام وعرض احترام وادب
صدای واژگان رو لمس کنیم و ببوییم، با گوشه ی چشمی ،نگاهی به
مشترکات زبان بلوچی و
گویش های اطراف جیرفت(قلعه گنج ،رۏبار، کهنـۏج، منۏجان ،نۏدژ، جَـگین و...)
{ ترجمه ی پارسی }
[گل]
[گل] [گل]
[گل] [گل] [گل]
[گل] [گل] [گل] [گل]

سلام هموطن

وبت خیلی عالی بود منم خیلی از نوشته ها تون و خوندم و هم ب پارسی را

پایدار باشی

محمد حسین شنبه 1 تیر 1392 ساعت 06:10 ب.ظ http://mhmk.ir

تو رو خدا دو روزه رفته بخواد بهم فکر نکنه ... من که منم همیشه تو فکرمه .
من میخواستم اون بگه که صدای هم و بشنویم که تاآخرشم نگفتت

اونم خوش به حالش که بااینکه یه عکسم ازش ندیدم اما خیلی دوسش دارم ... دوست داشتنم قلبیه و هیچ دلیلی نداره

پس چی اون کلی پسر خمشل خمشل و .......... کنارشه و آزادی را داره ک بخواد هر کاری بکنه ولی بازم ب تو دل بسته دختری خ ر

باید تو میگفتی پسر خوب

واقعنی خوش بحال دوتایی شما

عارفه شنبه 1 تیر 1392 ساعت 09:44 ب.ظ http://love4060.blogfa.com

گاهی...واقعا قلبم خسته می شود از تپیدن...
ریه هایم خسته می شوند از این اجبارهی پر و خالی شدن تکراری...
گوش هایم خسته می شوند از نصیحت هایی که خودشان را باور ندارند...
اما...
چشم هایم هنوز هم از نیامدنت خسته نیستند...
امید دارند...
هنوز هم دوخته ام شان به آن راهی که تو بیایی...

امیدم...بیا

خیلی خیلی قشنگ بود والابوخودا

حبیبه شنبه 1 تیر 1392 ساعت 11:51 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

سلیم بدوبیا آپیدم .
دیدی ترکوندم از کامنت

سلاااااااااااااام

اومدم

ببینم ب روح اعتقاد داری یا ب عمه جان پاس میدی

خودم یکشنبه 2 تیر 1392 ساعت 05:24 ق.ظ http://bitaaloq.blogfa.com

سلام.
ای شاعرهخیلی ... بوده ههههههههاااااا!!!!!!
شعر احساسی بدون صحنه هم خیلی زیاده حالا الا صحنه دار از نوع ببببببووووووووقققققققق ممتد عاخه
ولی باحال بود.
والا به سید عباس میشه بدون صحنه آپید

چرا حرفهای بو دار میزنی پسر

با صحنه میخوای برو توی خونه بشین تی وی نیگا کن والاب سید عباس

hamid یکشنبه 2 تیر 1392 ساعت 12:32 ب.ظ http://labkhand2.r98.ir

دقیقا یکی بگه این چه مدل شعریه

خودت بگووووو چه شعریه ؟؟/ برداشت خودت چیه ؟؟

حبیبه یکشنبه 2 تیر 1392 ساعت 03:48 ب.ظ http://habbebhe.blogfa.com

سلیم خواهش مو کنم

کدوم کارا بلتم.؟

مرسی حالا کجاشو دیدی از این باحالتر هم میذارم
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

سیلم مرسیجات

از اون کارها

دیدی گفتم بلتی خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد