وب گردی بدون ..........

وای چکار کنم نمیتونم جلوی خودم و بگیرم دو شب پیش ک اومدم وب و ب همه سر زدم


ی کیلو بستنی جلو بود همینطور ک وب بچه ها را میخوندم یهویی دیدم قاشقم داره


ب ته ظرف بستنی میخوره ناگهانی متوجه شدم ک تمام بستنی ها را خوردم



 خیلی خیلی ناراحت شدمالان  کاملا مشهوده میبینیدک چرا ی کیلو دیگه بستنی ندارم


 بقیه وبها را بدون بستنی پیمودم

نظرات 52 + ارسال نظر

نوش جان اصلا مگه وبگردی بی بستنی بهت مزه میده

نوچچچچچچچچچچ والا بوخودا

چقدر خوبه ک من و درک میکنید والابوخودا بوس سفت ب خاطر درک بالای شما

خدا را دیده ای آیا؟

به هنگامی که می فهمی دگر تنهای تنهایی!

رفیقی، همدمی، یاری کنارت نیست و می ترسی که راز بی کسی را با کسی گویی

یکی بی آنکه حتی لب تو بگشایی، به آغوشی تو را گرم محبت می کند با عشق...

گمانم دیده ای او را

که من هم آرزو دارم ببینم باز هم او را

که او خود می گشاید دیده های روشن دل را.

هعععععیییییییییی ب قول یکی و هستی

نگار یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 10:51 ق.ظ http://respina94.blogfa.com/


آخی الان کاملا ناراحتی داره از سر و روتون می باره هنگامه جونی

پس کاملا مشهوده عزیزم

میخوای گریه ی هنگامه ای بکنم ک باورت بشه

http://qaemcloob.ir یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 11:07 ق.ظ http://qaemcloob.ir

¸¸.•*´•.♥.•`*•.¸

¸¸.•*´•.♥.•`*•.¸
¸¸.•*´•.♥.•`*•.¸
(..')/♥ ♥('..)
.\♥/. = .\█/.
_| |_ ♥ _| |_
http://qaemcloob.ir

به شبکه دوست یابی "قائم کلوب" بپیوندید

اولین شبکه ی مجازی مردم زیبا..

http://qaemcloob.ir


وبلاگ خیلی قشنگی دارین با عضویت در کلوب ما میتوانید
http://qaemcloob.ir
وبلاگ خود را به دوستان معرفی نمایید
ودوستان خوبی پیدا نمایید /
ساخت گروه//چت آنلاین//تبادل لینک//بازی آنلاین/صندلی داغ
منتظر حضور گرم شما هستم
امیدوارم بیای و کنار هم باشیم...

محمد حسین یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 12:01 ب.ظ http://mhmk.ir

من به شخصه این مصیبت عضمی رو از طرف خودم و خونوادم به شما تسلیت میگم...

چقدر تو فهمیده ای ک این مصیبت و تسلیت گفتی

اما تسلیت خالی خوب نی 3 ی4 کیلو بستنی بیار ک این غم جبران بشه

من یقین دارم که برگ ،

کاین چنین خود را رها کردست در آغوش باد ،

فارغ است از یاد مرگ !



آدمی هم مثل برگ ، می تواند زیست بی تشویش مرگ ،

گر ندارد همچو او آغوش مهر باد را ،

می تواند یافت لطف :

«هر چه بادا باد را »



"فریدون مشیری"

خیلی قشنگ بود خواهری مرسی شدم شدید شدید

علی یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 02:36 ب.ظ

سلااااااااااااااااااااااااااااام.......
من اومدم............
خوبید هنگامه خانوم؟؟؟
ما نبودیم خوشحال بودینا؟؟؟؟؟

سلام کب علی ...مخفف کربلایی علی

مرسی دعا کردی برام

ن بوخودا پست ها را بخون چقدر گریه ی شدید داشت والابوخودا

شهاب یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 03:27 ب.ظ

بابا چه جوری یک کیلو بستنی رو قبل آب شدن خوردین
پس شما هم مثل مادر منید اونم ما بستنی که میخریم ما تا پاکتش رو باز میکنیم اون تموم کرده چوبش رو هم برده انداخته سطل آشغال
من بستنی خور نیستم یعنی عاشقش نیستم عاشق کاکائوشم کاکائوش که تموم مبشه بقیه ش رو سر سری می خورم
ولی این دابل چاکلتا جدید
بستنی شما وانیلی بود حالا یا شوکولاتی؟!

ای خدا تو ی کیلو ک سهله 3 کیلو بیار ببین من چجوری قبل از آب شدن میخورم

کیم خیلی دوست ندارم البته سالار و مگنا و دبل چاکلت هی بدک نی

شوکولاتی گردویی آناناسی و چند رقم دیگه عاخه میوه ای بود والابوخودا

این دفعه مهمونت میشم چون منم کاکائویی دوست دارم

بیا با هم بریم آیس بک بخوریم

سرباز یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 05:01 ب.ظ http://mylifedays.blogsky.com

شما افتخار بده بیا. بستینیت با من..

از شما ب من رسید مرسی شدم سرباز جان

مصطفی یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 06:40 ب.ظ http://parsian2025.blogfa.com

سلام هینگامه خوبی؟

سلام پسر خوب

مصطفی یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 06:40 ب.ظ

یه کیلو بستنی خوردی

همه اش ی کیلو بود بوخودا بیشتر نبود و گرنه اونها را میخوردم

مانا یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 08:01 ب.ظ http://www.mana99.blogfa.com

هنگامه جوووووووووووووووووونم سلاااااااااااااااااااااااااااااام!
خیلی دلم برات تنگ شده بود

سلام مانای شیطون خودم عزیزکم کجا بودی تا حالا نگرانت شدیم

مانا یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 08:02 ب.ظ http://www.mana99.blogfa.com

بستنی برای من نذاشتی؟

چرا عزیزکم توی فریز دارم برات فقط ب همون آدرس ک ب باران دادم بیا

باران یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 08:20 ب.ظ http://mysky99.blogsky.com

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

سلام بازان شیطون خودم

باران یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 08:20 ب.ظ

منم بستنی

میخرم برات عزیزکم

باران یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 08:21 ب.ظ

بستنی میخاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

ای بابا کفتم میخرم برات

یادم تورافراموش... یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 09:39 ب.ظ

آخ گفتی بستنی داغ دلم تازه شد!دیروزداشتم بستنی میخوردم داداشم ازدرخونه باسرعت زیاددویدسمت دشوری توراه خوردبه من بستنیم کپ شد روزمین!اصن تاهمین الان اشتهاندارم واسه غذاخوردن همش توفکربستنیم هستم...گریه شدیییییییدشدیییییید

الهی عزیزم درکت میکنم والابوخودا

اگه من بودم تا ی ماه خواب بستنی از دست رفته را میدیدم

GENTELMAN یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 10:13 ب.ظ http://WWW.IRANKOCHAK.BLOGFA.COM

شیشه باش اما به همه بگو از سنگم
مردم این زمانه فقط دنبال شکستنند....

خیلی قشنگ بود

خیلی کم پیدا شدی هااااا

عسل یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 10:16 ب.ظ http://rozegar65.blogfa.com/

عی قاتل بستنی هینگامه خانوم

خ خ خ خ خ ج ا لت کشیدم ببین لکنت گرفتم والابوخودا

افسانه یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 10:18 ب.ظ http://gtale.blogsky.com

سلام عزیزترینم

من شکستن نمیدانم ولی هرکس از کنارم گذشت شکستن را خوب بلد بود ؛
دلم را ، عهدش را ، غرورم را ، کمرم را …
دلم را با نگاه سردش و کمرم را با رفتنش !

سلام عزیزکم بوس سفت

خیلی قشنگ بود خواهری

عسل یکشنبه 16 تیر 1392 ساعت 11:31 ب.ظ http://rozegar65.blogfa.com/

مامان بیا آپ جدیدمو بخون

خیلی با حاله یکی هم در مورد مو یعنی کچلی برار والابوخودا

یونس دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 12:46 ق.ظ http://guardian.blogsky.com

این که اون همه بستنی رو یه جا و تنها خوردی جای خود...
چرا دهن بچه های مردمو آب میندازی...
نمیبینی تشنه و گرسنه پشت کامپیوتر نشستن...
حالا که هوس کردیم،بستنی از کجا بیارم این وقت شب..!!!

وای یونس تو هم فهمیدی من ............... خو چکار کنم شکمو هستم این ک چیزی نی تو بیشتر بخر من همه شو ی تنه میخورم

الهی بگردم میخرم برات خو برو از توی فریزر من ی بسته دیگه هست بردار

شهاب دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 12:47 ق.ظ

نه خیالتون راحت نویسنده شهاب اینجا وب خودمون فقط منم
بین کاربرا که کامنت میذاریم دو تا شهاب هم اسم و هم رشته ایم شهاب ز و شهاب غ... من دیگه عادت شده برام برای اینکه قاطی نشیم توی وبهای یونایتدی من با اسم شهاب غ همه جا نظر میذارم اینجا هم گاهی از دستم در میره میشه شهاب غ
---------
من قرار بودبیام پیتزا مهمون کنم دیگه آیس پک بعدش با شما آیس پک هم نخوردم تا حالا بوخودا

مرسی خیالم راحت شد پسر خوب...ممنون ک بهم خبر دادی


عاخه از بس شهاب غ و ز دیدم دوباره شک کردم

هم پیتزا هم آیس بک با هم نمیخوام تک تک باید بریم بخوریم ...

من مهمونت میکنم والابوخودا چ قابلی داره

علی دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 02:41 ق.ظ

باور کن خیلی بیشتر از اونی که فکرشو بکنین واستون دعا کردم...
هم واسه شما ، هم واسه سیدمهدی و هم واسه محمدحسین...
اتفاقا کنار ضریح امام علی(ع) نشسته بودم که یادتون افتادم... یه شب هم کنار شش گوشه خوشگل امام حسین(ع) نشسته بودم که به اسم واستون دعا کردم بصورت خصوصی.... کنار ضریح حضرت عباس(ع) هم یه سلام از طرف شما و سیدمهدی و محمدحسین به آقا دادم ایشالله که آقا جوابش رو داده باشه.... توی هر حرمی هم که رفتم دو رکعت نماز به نیابت همتون خوندم....
انصافا خیلی خیلی بیادتون بودم....
کافی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

وای علی الهی فدات مدات بشم مرسی ک برامون دعا کردی ایشالا ک پاسخ داده شده آآآآآآآآآآآآآآمین برای تو هم بهترین ها را از خدا خواستارم پسر خوب

علی دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 02:43 ق.ظ

راستی از سیدمهدی خبری دارید؟؟؟؟ اگه اومد سلام منو بهش برسونید و بگید که خیلی خیلی واسش دعا کردم.... بهش بگو که دلم واسش تنگ شده دارم کم کم ازش ناراحت میشما!!!!!

خیلی کم میاد وبم خیلی پسر بدی شده باید این دفعه مامان و باباش و بیاره نبودش و موجه کنه

بهش میگم از طرف سید مهدی مچکرم

زندگی هیچوقت اندازه تنم نشد ...

حتی وقتی که خودم

برای خودم

بریدم و دوختم ...!!!

پیامکش کردم عزیزکم

دَســــتــــ هــــایــَـــم خــالـــی اَنـــد …
جـایِ خــالــی دَســــتـِـــ تــو را هــــیـــــچ کــَــســ
بــَــرایــَــم پــُــرنــمـــی کــــنــد …
راســــتــــ مــــی گـــُـفــتــــ شـــــامــــلو:
” دَســـــتـــِـــ خـالـی را بـایــَـــد بــَـــر ســَـر کــــوبــیـــد

خیلی قشنگ بود عزیزم مرسی شدم شدید شدید

حسین غلامی خواه دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 11:07 ق.ظ http://WWW.HGHKH.BLOGFA.COM

امیدوارم ظرفتون همیشه پر از بستنی ولبتون خندان باشه

ممنون و همیشه فریزرشما هم پر از بستنی باشه

رقصنده دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 12:13 ب.ظ http://sh-gh.blogfa.com

حق داری
تو این هوای گرم خیلی مزه میده...

بعهله شما هم بفرمایید خواهری

شادی دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 12:25 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

چه کسی برای عشقمان

"اتل متل" خواند..

که پایت را راحت از زندگیم ورچیدی؟

مرسی شدم

شادی دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 12:26 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

خسته ام … از تـــــو نوشتن …
کمی از خود می نویسم :
این “منم” که دوستت دارم …

پیامکش کردم مرسی

شادی دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 12:27 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

هیزم نبودم…
ولی
سوختــــــم در زمستان نبودنــــــــــــش . . .!

منم والابوخودا عالی بود

شادی دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 12:30 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

چیــ ــزے مپــــرس ...

هیـــ ـچ مگــــوے ...

آهستـــ ــﮧ وارב شــــو ...

اینجــــا בیگــــــــر ،

בلــ♥ــے بــــراے בلــ♥ــے، نمے تپـــــב ..........!

خیلی زیبا بود مرسی شدم

شادی دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 12:31 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

منـــــــــــــــــــــــــــم میخواستـــــــــــــــــــــــــــــــم
تهنا تهنــــــــــــــــــــــــــــــــــــا؟؟؟

یهویی نمیدونم چی شد تهنایی شد

باران دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 12:46 ب.ظ http://mysky99.blogsky.com

درنگ
عجب دنیای عجیبیست!
رفتن و ماندن من به یک نقطه بند بود
زمانی که گفتی”برو”
چقدر عاشقانه می شد ، اگر نقطه اش بالا بود . . .

خیلی قشنگ بود مرسی شدم

اینم پیامک کردم

بلا دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 01:32 ب.ظ http://raze-gha3dak.blogsky.com

زنگ زدم مدرسان شریف!
گفت:بله ,بفرمایید
گفتم:مدرسان شریف
گفت:بله درسته,امرتونو بگید
گفتم:مدرسان شریف
گفت:مسخره کردین؟
گفتم:مدرسان شریف
گفت:دیگه مزاحم نشید
گفتم:مدرسان شریف
حقشونه نامرداااااااا یکم بفهمن ما چی میکشیم
والااااا

عالی بود مرسی شدم شدید شدید

بلا دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 01:32 ب.ظ http://raze-gha3dak.blogsky.com

اگه P حامله بشه میشه
به همین راحتی ! من سرشار از استعدادم

ب پسر من رفته استعدادت والابوخودا

بلا دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 01:34 ب.ظ http://raze-gha3dak.blogsky.com

فقط ﺩﮐﺘﺮ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﻣﯿﺘﻮﻧﺴﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻨﻪ ﮐﻪ ﻣﻠﺖ ﺍﺯ ﺩﮐﺘﺮ ﺷﺮﯾﻌﺘﯽ ﺑﮑﺸﻦ ﺑﯿﺮﻭﻥ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺷﺮﯾﻌﺘﯽ :ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﻣُﭽﭽﭽﭽﮑﺮﻡ

خیلی با حال بود حالا ب دوتاشون میگن

بلا دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 01:35 ب.ظ http://raze-gha3dak.blogsky.com

ﺩﯾﺮﻭﺯ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﺭﻭ ﺩﯾﺪﻡ ﺗﻮ ﻣﺘﺮﻭ
ﺑﺪﻭﻥ ﺷﺎﻝ ﯾﺎﺭﻭﺳﺮﯼ ﺑﺎﺗﯽ ﺷﺮﺕ
ﺗﺎ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺑﮕﻢ ﻣﭽﮑﺮﻡ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ
ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺑﻬﺶﮔﻔﺖ:
ﺳﻌﯿﺪ ﺑﺮﯾﻡ...

یوه یوه یوه یوه یوه خیلی باحال بود

sms دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 02:15 ب.ظ http://dragoncruel.blogsky.com

بستنی بستنی!!!
وای بستنی توهوای آبادان چفدرمیچسبه!!!
من معمولاروی بستنی رب انارمیریزم خیلی خوشمزه میشه!!!

وای بستنی با رب انار تا حالا امتحان نکردم ولی بستنی تمرهندی خوردم و بستنی انار خیلی ترشه یییییییییییییوووووووووووو دهنم آب افتاد

zahra دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 06:47 ب.ظ http://onlygirl72.blogfa.com

خدا ازهیچ کس بستنی رو نگیره آمین

من خودم شخصا عاشق بستنی ام

دمت گرم با این دعات

آآآآآآآآآآآآآآآآآآمین

یگانه دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 07:13 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

——-@@@@@@–
——-@@@@@@–
——-@@@@@@–
ببین چقدر مرام دارم برات کباب سیخ زدم فقط فعلا دست نزن نپخته س

جیگرتو ی سیخ گوجه زیادتر بگیر

یگانه دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 07:14 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

عشق
همین خنده های ساده توست
وقتی بـا تمـام غصه هایت میخنـدی
تـا من از تمـام غصه هایـم رهــا شوم . . .

خیلی قشنگ بود

یگانه دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 07:14 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

خدایا کمکم کن تا درهایی که به سویم میگشایی ندانسته نبندم
و درهایی که به رویم میبندی به اصرار نگشایم . . .

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآمین

یگانه دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 07:15 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

عشق گاهى از درد دورى بهتراست ،
عاشقم کردى ولى گفتى صبورى بهتراست،
در قرآن خوانده ام ،یعقوب یادم داده است ،
دلبرت وقتى کنارت نیست کورى بهتر است

خیلی مرسی شدم

یگانه دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 07:15 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

اتفاقــــــــ نبود

آنچه افتاد؛ من بودمـــــــــــــــ !

سقوط آزادی داشتمــــــــــــــــــــــــ ،

از چشمانتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...

وای نگو عزیزکم غم داشت

مانا دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 07:57 ب.ظ http://www.mana99.blogfa.com

هنگامه به این باران بگو انقد منو اذیت نکنه موهام سفید شد از دستش

وای دوتا شیطون( مانا و باران) ب هم بخورند چی میشه ...هنگامه میشه والابوخودا

مانا دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 07:57 ب.ظ http://www.mana99.blogfa.com

وای منم به طرز اسفناکی گشنمه

الهی بگردم من فقط بستنی دارم بهت بدم

شهر من رو به زوال است تو باید باشی
دل من زیر سوال است تو باید باشی

فال حافظ زدم، آن رند غزل خوان می گفت :
زندگی بی تو محال است تو باید باشی............

عالی بود عزیزکم بوس سفت

علی چهارشنبه 19 تیر 1392 ساعت 05:13 ق.ظ

سلام هنگامه خانوم
طاعات و عباداتتون قبول باشه....
والله شعرای زیادی هست که دوست دارم ولی یکیشون رو که خیلی دوست دارم براتون میزارم ایشالله دفعه بعد که نوبتم شد یه خوشگلترش رو میزارم....


"کمانگیر"

مریز آبروی سرازیر ما را

به ما بازده نان و انجیر ما را

"خدایا اگر دستبند تجمّل"

نمی بست دست کمانگیر ما را

کسی تا قیامت نمی کرد پیدا

از آن گوشه کهکشان تیر ما را

"ولی خسته بودیم و یاران همدل

به نانی گرفتند شمشیر ما را"

ولی خسته بودیم و می برد طوفان

تمام شکوه اساطیر ما را

طلا را که مس کرد ، دیگر ندانم

چه خاصیتی بود اکسیر ما را

" استاد محمد کاظم کاظمی"

ممنون علی خان ک این شعر قشنگ و بهم دادی

منم آپیدم والابوخودا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد