و خدا عشق را آفرید

و خدا زن و مرد را آفرید.............................................. و خدا عشق را آفرید



راستی چقدر دلم میخواد درد دل کنم براتون خیلی بزرگ و شدید و بلند فهمیدید ک چقدریعهنی


یعهنی خیلی شدید شدید


کاش همه احساس هم و درک میکردیم


کاش شادی جووون این سورتمه کشها همه چیز و پول و .... ندونن



 شاید ی کم احساس بتونه جای همه ی اینها را بگیره ای کاش



میشد  بفهمند ک زنهاشون ب چ چیزی احتیاج دارند ای کاش


ای کاش میشود مونس محمدرضا بیشتر درکش کنه


ک اینقدر براش نامه ننویسه و درد دل توی وبش نکنه


 کاش میشد بتونه احساسش و ب خودش بگه و اونم درک کنه ای کاش


 کاش عسل دختریم با اون همه صفاوصمیمتی ک داشت


ب خواسته هاش برسه دلم برای اون مامان جون گفتنش تنگ شده ایشالا برگرده


ای کاش همه ی عاشق ها ب معشوقشون برسن ای کاش


بچه ها همشون میدونن یعهنی خودشون میدونن من با کدومشون هستم


ای کاش یونس و محمدحسین واون یونس و ....و...... و ........و  بخواسته هاشون برسن 


و همچنین دختر های وبمون هم پسرها بزار کلی بگم والابوخودا


و بقول یونس ی ایشالا هم بگم بهتره ایشالا آآآآآآآآآمین




بازم رضا

دیشب دوست دختر رضا زنگید رضا تا اومد گوشی و برداره من با ی شیرجه ی


 عالی پریدم و زود جواب دادم اول بیچاره هول کرد و قطع کرد بعد دوباره زنگید


و من جواب دادم اون گفت ک با رضا کار دارم منم گفتم ک نامزدشم


خیلی هول کرد و ب توپولوق افتاد ک شما نامزدشی .... رضا زود ازم گرفت ک بیشتر س نشه



 بعد دوباره خواست ک با من حرف بزنه و من بهش گفتم من همه ی شما ها را دوست دارم



ی سکته ی دیگه زد و گفت ههمه ی مارا مگه ما چند تاییم


بعد دوباره گفت شما خیلی خوبید منم گفتم بعله همه دوست دخترهای رضا همین نظر و دارند



اینم نشونه ک چقدر لوس شدموالابوخودااما من فقط یکی از دوستاش و دوست دارم



 بقیه را هیچ احساس بهشون نداشتمب رضا گفتم اون و بگیر عروس من باشه تو برو دنبال کار خودت


 منم راستش وبهش گفتم رضا هم اینطوری منم ک  اینطوری دوباره رضا اینطوری



خو راستش و گفتم اول ازم ناراحت بشه بهتر ک بعدا بهم بگه تو چرا بهم نگفتی



 ی دفعه ی دیگه باهام حرف بزنه باید قضیه چادر هم بهش بگم