بیمارستان رفتن هنگامه ای

ب عباس کچل گفتم حالم بده گفت تو هیچیت نیست فقط تنبلی  

 

این حرف محترمانه اش بود ک من نوشتم مدیونید اگه فکرای بد بکنید 

 

وقتی سوار آمبولانس شدم ب شوفر ش گفتم یا آژیر بکش  

 

یا خودم سرم و از پنجره میکنم بیرون و جیغ میکشم یا پولش و نصفه حساب میکنی  

 

راننده ک دید واقعنی من حالم خرابه آژیر کشان رفتپرستار همراهم اینطوری شده بود  

 

عیاس کچل از این نوع رفتارم فهمید چقدر حالم خرابه والابوخودا

 

وقتی هم وارد شدم و ی کم حالم خوب شد مرتب میرفتم دم ایستگاه پرستاری 

 

آهای ننه . ننه من گشنمه یا آشپز باشی کپل باشی گشنه باشیمیخوندم براشون تا خود صبح 

 

دیگه با بخش حراست دوست شدم و بهشون پیشنهاد دادم  

 

یا اینترنت وصل کنن یا ی ماهواره ای چیزی بزارن برای روحیه ی مریضا  

 

اونها هم خیلی آدمهای خوبی بودند برعکس این ک مریضها میگفتن خیلی خشن هستن 

 

چندتا خواستگارم برای رضا و حمید پیدا شد دیگه باید شوهرشون بدم  

 

میترسم خواستگارها کم بشن و توی خونه رو دستم بمونن 

 

بهشون شماره دادم ک زنگ بزنن و خدمت برسن

نظرات 63 + ارسال نظر
هنگامه پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 ساعت 11:53 ق.ظ

مدیونید اگه فک کنید من تا اومدم شیرجه زدم پای نت

هنگامه پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 ساعت 12:26 ب.ظ

ببخشید ی کم استراحت کنم خدمت همگی میرسم والابوخودا

شادی پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 ساعت 01:29 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

سلام خواهری خوبی عزیزم ؟بهتری انشالله؟
چی شد یهو؟بیمارستان چرا آخه؟؟؟
نکنه عباس آقا اذیتت کرده هـــــــــــــان؟؟؟
کافیه لب تر کنی یکیو اجیر کنم واسه ترور

سلام خواهری فدات بشم شکر خدا بهترم

همه اش تقصیر این عباس کچله خواهری خودم دست بکار شدم دیگه کارش تمومه اگه نشد شما بیا کمک

hamid پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 ساعت 01:47 ب.ظ http://labkhand2.r98.ir

سلام هینگامه
چطوری؟خیلی وقت بود بهم سر نزده بودی،شرمنده کردی

سلام چرا این وبت اومده بودم ب اسم نیلوفر ثبت نام کردم چون ب اسم هنگامه یادم رفته بود رمزش و

تازه این وبت و دوست ندارم اون یکی بیتر بود

darya پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 ساعت 03:50 ب.ظ http://azjensebaranam.blogsky.com

ایدوارم همیشه سرحال و سلامت باشید
صبح خورشید آمد
دفتر مشق شبم را خط زد
پاک کن بیهوده است
اگر این خطها را پاک کنم
جای آن معلوم است
ای که خط خوردگی دفتر مشقم از توست!
تو بگو!
من کجا حق دارم
مشقهایم را
روی کاغذ باطله با خود ببرم؟
می روم دفتر پاکنویسی بخرم
زندگی را باید
از سر سطر نوشت!



____________,*-:¦:-*
___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*
_0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-*
0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-*
0♥00000000000000♥0,*-:¦:-*
_0♥000000000000♥0,*-:¦:-*
___0♥00000000♥0,*-:¦:-*
_____0♥000♥0,*-:¦:-*
_______0♥0,*-:¦:-*
_____0,*-:¦:-*
____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0
__*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0
_*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0
_*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0
__*-:¦:-*____0♥000000000000♥0
____*-:¦:-*____0♥00000000♥0
______*-:¦:-*_____0♥000♥0
_________*-:¦:-*____0♥0
______________,*-:¦:-*
_______________,*-:¦:-*
___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*
_0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-*
0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-*
0♥00000000000000♥0,*-:¦:-*
_0♥000000000000♥0,*-:¦:-*
___0♥00000000♥0,*-:¦:-*
_____0♥000♥0,*-:¦:-*
_______0♥0,*-:¦:-*
_____0,*-:¦:-*
____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0
__*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0
_*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0
_*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0
__*-:¦:-*____0♥000000000000♥0
____*-:¦:-*____0♥00000000♥0
______*-:¦:-*_____0♥000♥0
_________*-:¦:-*____0♥0
______________,*-:¦:-*
_______________,*-:¦:-*
___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*
_0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-*
0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-*
0♥00000000000000♥0,*-:¦:-*
_0♥000000000000♥0,*-:¦:-*
___0♥00000000♥0,*-:¦:-*
_____0♥000♥0,*-:¦:-*
_______0♥0,*-:¦:-*
_____0,*-:¦:-*
____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0
__*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0
_*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0
_*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0
__*-:¦:-*____0♥000000000000♥0
____*-:¦:-*____0♥00000000♥0
______*-:¦:-*_____0♥000♥0
_________*-:¦:-*____0♥

azjensebaranam.blogsky.com
quietseashore.blogsky.com
is up
thanks
[لبخند]
Darya

وای دریا جان ممنون عزیزم چند دفعه اومدم وبت ولی نشد برات کامنت بزارم

حمید پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 ساعت 08:34 ب.ظ http://www.nursing89.mihanblog.com

ﺳﺎﻝ۱۳۶۰ ﭘﺴﺮ : ﺳﻼﻡ ﺁﺑﺠﯽ ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺑﻪ
ﺩﺧﺪﺭ: ﻋﻠﯿﮏ ﺳﻼﻡ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻤﺖ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺑﻢ
ﺳﺎﻝ۱۳۷۰ ﭘﺴﺮ: ﺳﻼﻡ ﻣﺮﯾﻢ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﺧﻮﺑﯽ ﺷﻤﺎ
ﺩﺧﺪﺭ: ﺳﻼﻡ ﺭﺍﻣﯿﻦ ﺟﺎﻥ ﻣﻤﻨﻮﻥ ﺷﻤﺎ ﭼﻄﻮﺭﯼ

ﺳﺎﻝ۱۳۸۵: ﭘﺴﺮ:ﺳﻼﻡ ﯾﺎﻧﮕﻮﻡ ﻣﻦ
ﺩﺧﺪﺭ:ﺱ ﻋﺴﯿﺴﻢ ﻣﺮﺳﯽ ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ ﻋﻘﺸﻢ
ﺳﺎﻝ ۱۳۹۰ ﭘﺴﺮ: ﺳﻼﻡ ﺧﻮﺷﮑﻠﻢ ﮐﻮﺷﯽ ﻧﯿﺴﺘﯽ
ﻧﮑﻨﻪ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﺑﻪ ﭘﯿﺴﯽ ﺧﺨﺨﺦ
ﺩﺧﺪﺭ:ﭼﻄﻮﻝ ﻣﺘﻮﻟﯽ ﻋﺠﻘﻢ ﻧﯿﺘﯽ ﻣﻦ ﺩﺗﻨﮕﺘﻢ
ﺳﺎﻝ۱۳۹۱ ﭘﺴﺮ: ﺳﻼﻡ ﻣﻮﺳﺘﺎﻧﮓ ﻣﻦ
ﺩﺧﺪﺭ:ﺱ ﭼﻄﻮﻟﯽ ﻋﺠﻘﻢ ﻗﻤﻘﻤﻠﯽ ﻗﺎﺑﻮﻟﯽ ﺩﯾﺪﻫﻤﻨﻮ ﺩﻭﺩ ﻧﺪﺍﻟﯽ ﺑﻘﻮﻟﻢ
ﺳﺎﻝ۱۳۹۴ ﭘﺴﺮ:ﺳﻼﻡ ﻋﺸﻘﻢ
ﺩﺧﺪﺭ: ﻫﻨﺘﻘﻦ ﺗﺨﻬﺮﺗﻬﺦ ﻫﻌﺘﺮﻫﺘﺜﺨﺤﻨﺤﺨﺮ
ﺳﺎﻝ ۱۳۹۶ ﭘﺴﺮ: ﺳﻼﻡ ﻋﺸﻘﻢ
ﺩﺧﺪﺭ:中航网群. 中国航空集团公司, 中国航空(集团)

چرا ب زبون من نوشتی من ک توی این دها نیستم والابوخودا

مانا پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 ساعت 10:41 ب.ظ http://www.mana99.blogfa.com

هنگامه عزیزم چی شده؟

ایسله ملیس شدم

مانا پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 ساعت 10:42 ب.ظ http://www.mana99.blogfa.com

شکلکای بلاگ اسکای تغییر کرده

خیلی خوشم اومده تنوع پیدا کرده

مانا پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 ساعت 10:43 ب.ظ http://www.mana99.blogfa.com

هنگامه من تا چندروز نمیام
به طرز عجیبی از نت زده شدم
همش تقصیر بارانه

ای جوووووووووووونم باشه ب بارانم سلام برسون

مانا پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 ساعت 10:44 ب.ظ http://www.mana99.blogfa.com

هنگامه منم بیام خواستگاری برای خودت
ایجوری نگا نکن عاشقت شدم خو

وای الهی قربونت برم بیا بهت بععععععععععله میگم

مانا پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 ساعت 10:45 ب.ظ http://www.mana99.blogfa.com

خخخخخخخ
ینی وقتی حالت بده دست از شیطونی برنمیداری

نه والابوخودا

عسل جمعه 8 شهریور 1392 ساعت 12:11 ق.ظ

رسیدن بخیر خدا رو شکر سالمین.
ببخشیدا نه اینکه خیلیم دسته گلن خاسگارم دارن خدا بده شانس

مرسی دختر عسلیم ک نگرانم بودی

ای بابا بیشتر بخاطر من خواستکار پیدا کردن چون از اخلاق من خوششون اومده بود

nc جمعه 8 شهریور 1392 ساعت 11:48 ق.ظ http://hayatkhalvat3.blogsky.com

چی شدی هنگامه جون؟؟
ایشالا زودتر خوب شی
ولی خیلی شیطونیا خیلی باحالی

ی کم نزاشتن شیطونی کنم رفتم دکتر گفت شیطونی کنی خوب میشی و خوب شدم

نگار جمعه 8 شهریور 1392 ساعت 01:26 ب.ظ http://respina94.blogfa.com/

چی شده بودین هنگامه جونی؟

مریض شده بودم خواهری

حبیبه شنبه 9 شهریور 1392 ساعت 10:41 ق.ظ http://habbebhe.blogfa.com

سلام هنگامه چی شده؟اجی خوبی؟نگران شدم

سولوم خوبی به به حبیبه خودم خوبم خودم و زدم ب مریضی عاخه عباس کچل برام شوکولات نبخریده بود

حبیبه شنبه 9 شهریور 1392 ساعت 10:42 ق.ظ http://habbebhe.blogfa.com

عباس آقا مگه دستم بهت نرسه دوروز نبودما اجیمی
مریض کردی

عاره سرش و ببر خیلی بده

زهرا شنبه 9 شهریور 1392 ساعت 12:27 ب.ظ http://http://onlygirl72.blogfa.com

خخخخخخخخخخخخخ

خدابدنده خانوم

بد نبینی دختر

مریضدیه شده بودم

nc شنبه 9 شهریور 1392 ساعت 09:21 ب.ظ http://hayatkhalvat3.blogsky.com

خوبی عزیزم؟؟

شکر بهتر شدم

کیهان یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 08:28 ق.ظ http://mkihan.blogfa.com

هانننننن؟!!!
شعر بید یو؟
مو که....

هههااااا شعر هنگامه ای اینها هست خودم سرودم والابوخودا مدیونی اگه فک کنی من این و خودم نسرودم

شما شاعرهستید ؟؟عایا

مانا یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 10:08 ق.ظ http://www.mana99.blogfa.com

افسلدگی پیدا کلدم
2عا کم زودی خوب شم

خوب میشی مانایی از فکر بیا بیررووون عزیزم

مانا یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 11:04 ق.ظ http://www.mana99.blogfa.com

باشه مامان جون ولی سخته

وای قربون دختر حرف گوش کن

مانا یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 11:06 ق.ظ http://www.mana99.blogfa.com

؟هنگامه ای جوووووووووونم افسردگیم خودمم نمیدونم بخاطر چیه

من میدونم عزیزم

مـاבمـ ـازل یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 12:51 ب.ظ http://fereshte-2013.blogfa.com

ممنون عجقم

حالچه خبر

میسی عسیسم اوبم

بـــ✿ــــツــــ✿ــــلآ یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 01:15 ب.ظ http://raze-gha3dak.blogsky.com/

تــــــﻮ

ﻣﯽﺗﻮﺍﻧــــﯽ ﻧﯿــــﺎﯾﯽ،

ﻭﻟــــﯽ ﻣﻦ

ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧــــﻢ، ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﻧﺒــــﺎﺷﻢ...


ممنون از حضورت هنگامه جان

باآرزوی سلامتی و تندرستی

ممنون خواهری

ایشالا خوب میشم

رقصنده یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 02:07 ب.ظ http://sh-gh.blogfa.com

هنگامه :)))))))))))))))))

عزیزم

مانا یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 05:22 ب.ظ http://www.mana99.blogfa.com

نه هنگامه عزیزم! اینجوری نیست من نصفه و نیمه فراموش کردم وقتی داشتم اون پست رو مینوشتم رگ عاشقیم زده بود بالا!
ولی حالا که افسرده شدم به اونم فکر نمیکنم
عاغا من دیوونه شدم

چرا من میدونم خیلی هم خوب درک میکنم دخی شیطون

دیووووونه مگه با من هم رده شدی

مانا یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 05:23 ب.ظ http://www.mana99.blogfa.com

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآااپ کردما!

ااوووووووووومدم

شیرین یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 06:39 ب.ظ http://www.mahsa-gh1999.blogfa.com

سلام هنگامه جون....
من شیرینم...همون شیرینه وبه محمد حسین....
خوبی شما؟؟؟؟
میگم پروفایلت کجاست؟؟؟؟کله وبو چک کردم چیزی ندیدم....
اون تیکه ی ماهواره و اینترنتم خوب اومدی.....
ایول....حال کردم
تا چند صفه بعده اینجارو خوندم ولی چون حالیم نمیشه اینجا چی ب چیه هنگ میزنم.....یکم بلطف و توضیح بده ک دقیقا اینجا چ خبره....مرسی!!!!فعلا

سلام شیرین شیرینا خانم خانوما

بعله فهمیدم

پروفایلم روی اسمم کلیک کن میاد چیز خاصی نداره میتونی پست خودم و بخونی تا بیشتر بفهمی فقط باید پیداش کنی

اینجا ی محفل دوستانست همین نه علمی و اینترنتی مث وب محمدحسین نه مث وب دیگران عشقولانه و شاعرانه ب جز شعر های ربوده شده ای ک از شاعران خوبمون دزدیدم همه ی نوشته هام حقیقت زندگی خودمه شاید شدتش و کم کرده باشم ولی زیادش نکردم والابوخودا

یادم تورافراموش... دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 01:58 ق.ظ

عااااااااااااااااااااااااااااااااجیییییییییییییی!الان حالت خوفه؟قوبونت بلم که وقتی هم ملیسی بازملت ازدستت آسایش ندارن

جیگرتو آجی جوووون میبینی هنگامه در موقع مرگ هم دست از شیطونی بر نمیداره والابوخودا

من اگه توی امبولانس قبرستون هم بزارن دارم شیطونی میکنم

سیده زهرا (عاشقانه های مسیحا دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 08:19 ق.ظ http://zahra4552.blogfa.com

نبینم مهربونم مریض باشه و بد حال

خدا رو شکر که الان خوبی

تو کمنتها ادرستو بذار بانووووووووووو

مرسی عزیزم

بخدا یادم میره

سیده زهرا (عاشقانه های مسیحا دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 08:20 ق.ظ http://zahra4552.blogfa.com

برای اداره کردن خویش از سرت استفاده کن ...
برای اداره کردن دیگران از قلبت
"دالایی لاما"

درسته واقعنی

سیده زهرا (عاشقانه های مسیحا دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 08:22 ق.ظ http://zahra4552.blogfa.com

با هر قدمی که به درونم بر می داریرگ
ِ یک شعر ِ تازه در من جریان می گیرد

آخ که چقدر قدمت شعر است


" رگ یک شعر _ منیره حسینی "

خیلی قشنگ بود عزیزم

سیده زهرا (عاشقانه های مسیحا دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 09:13 ق.ظ http://zahra4552.blogfa.com

خبرت هست که از خوبی خود بیخبری؟
به خدا خوبتر از خوبتر از خوبتری ...

ممنونم مهربونم ....آمین :)

جیگررررررررررررررتو برم درسته

سیده زهرا (عاشقانه های مسیحا دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 09:39 ق.ظ http://zahra4552.blogfa.com

شاید

شایدتو آمدی و به یمن تو خنده ها . . .
درباغ دوباره پر شد صدای پرنده ها . . .
نزدیک ترشدی به من آن گونه که خدا
نزدیک تربه گرمی رگهای بنده ها . . .
در بیشه های چشم تو شیر آرمیده است
رام تو می شوند درونم درنده ها . . .

خیلی گل گفتی بسی زیبا بود

هستی دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 11:58 ق.ظ http://bavafaa38.blogfa.com

وای که چقد لذت بردم
ها الان میپرسی از چی ؟ از رو دست موندن دخترات

ای بابا دختر نیستن پسراند ک رو دستم موندن دخترم و ک زود بردند

...sahar دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 01:34 ب.ظ http://poshtehkhatezendeghi.mihanblog.com/

اون بیرون آدم های زیادی هستند که بهت خواهند گفت
تو نمیتونی!
کاری که تو باید انجام بدی اینه که برگردی و بگی
بشین و تماشا کن!

عالی بود مرسی

سیده زهرا (عاشقانه های مسیحا دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 01:34 ب.ظ http://zahra4552.blogfa.com

فقط میتونم بگم
عزززززززززززززییییییییییییزیییییییییییییییییی بانو

فدااااااااااااااااات بشم عزیزم

...sahar دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 01:34 ب.ظ http://dutamun.mihanblog.com

هرچه مغرور تر باشی تشنه ترند برای با تو بودن و هرچه دست نیافتنی باشی بیشتر به دنبالت می آیند
اما امان از روزی که غروری نداشته باشی و بی ریا به آنها محبت کنی ،
آنوقت تو را هیچوقت نمیبیند و ساده از کنارت عبور میکنند !

بزار ساده عبور کنن اما مغرور نباش

خیلی قشنگ بود مرسی شدید

[ بدون نام ] دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 02:31 ب.ظ

وووووووووووویی!!!!
من چرا باید رو دوس دختر محمدحسین حساس باشم؟؟؟؟
به قول خودت مدیونی اگه چیز دیگه ای فک کنی....
من که از هستی پرسیدم همینطوری بوده....
وگرنه مدیونیا!!!!!!!!!!!!!!

چی شده؟؟؟

خیلی دلت بخواد پسر ب این خوبی

اصن از این فکرها نمیکنم بلکه خاطر جمع هستم

هستی ووووای نوگو ک شیطون درجه یک اونم تقصیر محمدحسین بود یادش داد

نچ نمیکنم....شوخی میکنم ناراحت نشی ولی خداییش محمدحسین خیلی خوبه من طرفدارشم

شیرین دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 02:34 ب.ظ

اسمم یادم رفت.........
الان باید بریم تو خط شادمهر.........
اسمم اره یادم میره چون تو صدام نمیکنی....
حالا که عاشقت شدم تو اعتنا نمیکنی.......
پ چی فک کردی هنگامه.....ماهم خودمون ی پا شاعریم!!!

شادمهر ک عشگه بقول یکی از دوستام

الهی قربون اون شعرت برم بیا با هم شعر بسراییم

یونس دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 04:54 ب.ظ http://guardian.blogsky.com

سلام هنگامه عزیز...تو اوج ناراحتی و ناخوشی، دل خوش بودن هنر انسان های بزرگه...امیدوارم همیشه موفق وسلامت باشی!

مرسی یونس خاله ا دلداریت

نگار دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 04:54 ب.ظ http://respina94.blogfa.com/

درود...
بهترین هنگامه جونی؟

شکر بهترم اگه بزارن برم ولگردی

نگار دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 04:56 ب.ظ http://respina94.blogfa.com/

میگم خداحافظ
که تو چشم تر کنی و بگی:
کجا؟ مگه دست خودته این اومدن و رفتن؟
که سفت بغلم کنی و بگی:
هیچ رفتنی تو کار نیست
همینجا (به قلبت اشاره کنی) جاته تا همیشه
بعد محکم بگی شیر فهم شد؟
و من دل ضعفه بگیرم از این عاشقانه های محکمت

ای جووووووونم ی همچین مردی و باید توی خواب دید

بـــ✿ــــツــــ✿ــــلآ دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 05:34 ب.ظ http://raze-gha3dak.blogsky.com/

حتی تصورشم سخته یه شاعر تو خلوت خودش دست
به قلم شه و تمام احساساتشو جمع کنه و بنویسه:
ناری ناری ناری. یه گوله اناری داری !!

عاخه نامهربونی عاخه دل نگرونی عاخه با خنده هات دل و میتپونی

بـــ✿ــــツــــ✿ــــلآ دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 05:35 ب.ظ http://raze-gha3dak.blogsky.com/

عاشق کارای Unknown Artist ــَـم.

مخصوصن آلبوم Unknown Album ــِـش !{-7-}

این روزها همه Unknownگوش میدن

شما چطور؟

من مهدی مدرس گوش میدم و تتلو ععععشقه

بـــ✿ــــツــــ✿ــــلآ دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 05:36 ب.ظ http://raze-gha3dak.blogsky.com/

اولین تقلب عُمرم، کلاس اول دبستان، امتحان ریاضی، ثلث اول

- پیس پیس (خطاب به جلویم)، عدد 9 کدوم عدد بود ؟

- جلویی: همون که کله ش گرده

- من : گِردالیش سمت چپه یا راست ؟

- جلویم : چپ

-من : چپ کُدوم طرفه؟؟؟

- جلوییم :

"امید امام به ما دبستانی ها بود"

ااااااااااااااای جیگرتو برم تای خودمی

بـــ✿ــــツــــ✿ــــلآ دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 05:36 ب.ظ http://raze-gha3dak.blogsky.com/

ﻭﺍﻻ ﻓﻘﻂ ﺍﺳﻤﺶ ﺯﻧﮓ ﺗﻔﺮﯾﺢ ﺑﻮﺩ!

.

.

.

ﻣﺎ ﮐﻪ ﻫﻤﺶ ﺗﻮﺵ ﻣﺸﻖ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﺭﻭ ﻣﯿﻨﻮﺷﺘﯿﻢ!!!


شما نیز هم؟؟

تو هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

بـــ✿ــــツــــ✿ــــلآ دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 05:38 ب.ظ http://raze-gha3dak.blogsky.com/

هیشکی ام نیس بهمون بگه:

تو دلم ول وله اس

واسه خواستنت!

الان فحش بود یا تعریف

بـــ✿ــــツــــ✿ــــلآ دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 05:39 ب.ظ http://raze-gha3dak.blogsky.com/

عروس خانم چیکارن؟
-خیاطن
-به به، حالا چیا میدوزن؟
.
.
.
.
.
.
.
دهن فک و فامیل شوهرو

نه بابا دهن مادر شووووووووووووور

بـــ✿ــــツــــ✿ــــلآ دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 05:41 ب.ظ http://raze-gha3dak.blogsky.com/

اینایی که جدیدن آخرهر چیزی

مینویسن «بگو خب»

همون هایی هستن که دوره راهنمایی

میرفتن مدرسه میگفتن «نــــــــه غلام»

گل گفتی بوخودا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد