دل نوشته ی هنگامه ای

خونمون خیلی ب هم ریخته شده بود کارگرمم مریض شده شکر خدا  

 

میخواد بمیره اما نمیدونم چرا تو رودربایستی با آقا عزرایئل مونده 

 

 والابوخودا کارو یسره نمیکنه ک من تکلیفم و بدونمک کارگر دارم یا باید یکی دیگه را بیارم 

 

ب رضا و حمید میگم ی روز تو یکی از دوست دخترت بیار ی روز اون یکی  

 

بیان خونه را تمیز کنن  تا کارگرم حالش خوب بشه 

 

رضا ک خیلی راحت میگه اگه .......بیاد خونه نرفت بیرون خودت میدونی ب من هیچ ربطی نداره 

 

حمید هم ب دوستش میگه از پشت گوشی ک داشت میکشتش  

 

و بعد میگه من اگه بیام چیپس و پفک میخورم خوردهاش و همه جای خونه پخش میکنم 

 

 و آدامس میخورم دور اتاق میچسبونم خو منم خیلی خوشم اومد 

 

 بهش گفتم بیا با هم اینکار و بکنیم میبینی از ذوقم چجور دندونهام از فکم زده بیرون

 

  ووووووووووووووووووای از پریشب تا حالا دلم میخواد بیاد با هم اینکار را بکنیم 

 

 چقدر داره قند توی دلم آب میشه ب کسی نگید یواشکی ی آدامس زیر میز چسبوندم 

 

حالا حسرت ب دل نمونم تا ......بیاد با هم ب درو دیوار هم بچسبونیم  

 

ببخشید اسمها بخاطر مسائل امنیتی پاک شدهجیگرشو برم ک اینقدر شیطونه والابوخودا

 

نظرات 41 + ارسال نظر

حفظ مسائل امنیتیت منو کشته

واقعنی عاخه رضا گفت اسمشون و نزنم حتما مسائل امنیتی هستش دیگه

این پست یه جورایی اولین دیدارو آشنایی منو همسر جانه :)

اصلا میخوای واسه اینکه بهش حسودیت نشه
بیام زن خودت بشم

بیا زنم بشی یعنی ......مگه ...... هستی زهرا خواهری

ســــــلام بـــــــــــاران
با آنکه زاده ابری سیاه و دلتنــــــــــگ هستیاما چه با طراوت و روح انگیزی!با دیدنت فهمیدم می‌توان ازدل سیاهی سفیــــــــدی نیز
طلــــــوع کند.همانطور که از شب روز زاده می‌شودپس ایمـــــــــان دارم از دل این دلتنگـــــــــــی‌های امروزمنظاره ‌گر فردایـــی روشــــــن خواهم بود.
بـــــــــــبار باران ببـــــــــــــار*

خیلی خمشل بود عزیزم

یگانه پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 07:58 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

בلَـــمْ پُـــرْ اَزْ حَــرْفـــْهــآییســـْـتْ کـــه

هیچْــکَــسْ حـآضِــرْ بــه گــوشْـ دادَنَــشْ نیســـْتْ

جُـــزْ

בفْتَـ ــ ــرِ خــ ــ ــآطــِرآتَـ ــ ــمْ . .

دفتر خاطراتتم عزیزم

عسل پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 08:29 ب.ظ

اینجا خیلی مدرن شده من گیج میشم

وای عسل دختریم

عسل جان من ک چیزی متوجه نشدم والابوخودا وقتی محمدحسین گفت دوباره انتخابش کن حرفه ای میشه کردم ولی نفهمیدم چیش عوض شده

darya پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 08:42 ب.ظ http://azjensebaranam.blogsky.com

سلام هنگامه جون
چقدر شما نوشته هاتون همراه با طنزه
آدم کلی میخنده اینارو میخونه
من نباید بخندم بخاطر عمل بینیم یکمی به ما رحم کنید توروخدا
امیدوارم کارگرتون حالش خوب بشه زود و خونتونم مرتب بشه

سلام دریا ی عزیزم

خوب اگه ظنز نداشته باشه حالت غررررر یا همون قار قار کردنی میشه ک شهاب میگه دلم نمیخواد غرررررر بزنم

تا دوشنبه باید صبر کنم

باران پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 11:49 ب.ظ

آپم
اگه دوس داری بیا

غم داشت باران شیطون خیلی غم داشت از دیشب همه اش ب فکرشم میخوام بدونم دوس دخترهاش چی میکنن

باران جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 12:09 ق.ظ

تو نمی خوی برای آقا رضا زن بگیری ؟داره پیر میشه ها! از ما به عنوان یه خواهر گفتن بود

میخوام زن بگیرم کسی زنش و ب رضا نمیده

رضا جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 12:45 ق.ظ http://jinkboy-reza.blogfa.com/

ای شیطون....

مرسیجات

ی جور تشکرات هنگامه ای هستش

رضا جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 12:57 ق.ظ http://jinkboy-reza.blogfa.com/

والا بوخودا((:
خسته نباشی ..حرف نداشت

بشین برام گریه کن تا دوشنبه کارگرم نمیاد

یونس جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 06:49 ق.ظ http://guardian.blogsky.com

ای مسائل امنیتی...
سلام هنگامه عزیز....دقت کردی بلاگ اسکای چه شکلکای مزخرفی گذاشته؟!! قبلیا خوب بود...
اصن آدم تو ابراز احساسات دچار مشکل میشه...

اینو ببین گریه ش عین آبشار نیاگاراس

لبای به این بزرگی،منو یاد آنجلینا جولی میندازه

آخه تو رو خدا این شکلک به چه دردمون میاد خو!!

ولی زبون این یکی زیادم زننده نیست

این یکی که داره لوزالمعدشو نشون میده میخوام با مشت بزنم دهنش که چندتا هویجم بالا سرش پرواز کنه..

اگه میخوای به کسی که دوسش داری محبتتو نشون بدی، یا یه بوس محکم سفت آبکی بذاری مثل این
که وضعیت ناجور میشه..

یا مثل این شکلک که یه دونه قلب بالا سرش داره،به طرف میگه که آره من دوست دارم ولی اونقدرام خودتو نگیر و لوس نشو..

یا اینکه یه قلب گنده بذاری مثل این

شکلک قبلی رو یادته بالاش چندتا قلب بود..
اصن دیوانه میکرد طرفو

من موندم با این همه احساسات و شکلکای مسخره..
واللا بوخودا

ااااااااااااااااااااااااااااای پسر شیطون

خیلی خندیدم برای این تعبیر شکلکها

راستی لبهای انجلینا جولی ب این بیریختی نیستا من طرفدارشم یونس خاله

اینم تنوع هستش بهش عادت میکنی پسر خوب

بعضی ها را هرچقدر هـم که بــــخواهی،

"تــــــــــــــــــمام" نـــــــــــــــــــــمی شوند … !!!

هــــــــــمش به آغــــــــــوششان بــــــــــدهکار میمانی !

حضورشان"گــــــــــــــــرم" است ؛ سکوتشان خالی مــــــــــیکند دل ِآدم را …

آرامش ِ صـــــــــــــــــــــدایشان را کــــــــــــــــــــم می آوری !

هر دم هر لحظه "کـــــــــــــــــم" مـــــــی آوریشان …

و اینجا مـــــــــــــــــــــــن کـــــــــــــــــم دارمـــــــــــــت ...

میسی عسیسم خیلی خمشل بود

3noghte جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 11:59 ق.ظ http://3noghte111.blogfa.com/

سلام...
به وبلاگت خوش اومدم...صفا آوردم...میییییییییییدونم...
خیلی وبت خوشمله..تبریک...دوس داشتی یه در بست بگیر بیا به وب منم یه کله بزن...
خوشت اومد بلینک بگو بلینکم
نیومد اجرت با خدا همون یه کله رم زدی...
راستی من دنبال رفیق با مراماشم...
اگه میای که بری...خیر پیش...به خدا سپردمت...
اگه میای که بیای و بمونی خدا عوضت بده...پیر شی ننه...عاقبتت به خیر
پس چی شد؟...آها...منتظر حضور گرم و پر شورت هستم دوستم...
آآآآآنننننییییووووو...

سلام


من ک الان کاملا گیج شدم یعنی اینهمه حرف و خودت ی کله ب تنهایی زدی یا کسی هم کمکت کرده

اوووووووووووومدم

پریا جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 12:22 ب.ظ http://www.parya-b.blogfa.com

چه جالب....

چیش جالب بود ک کارگرم نمیاد یا دوست دخترهای پسرهام کمک نکردن

پریا جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 12:25 ب.ظ http://www.parya-b.blogfa.com

برای خوشبختی چیز زیادی نمی خواهم....

همین که آغوش تو باشد و

هرم لبانت...!

خیلی قشنگ بود مرسی شدید

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:16 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

اسب بازی هایت را جمع کردم
ماتم برد
وقی قلبم را میان آنها دیدم

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:17 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

چوپان خیالش راحت بود که "سگ" هوای "گله" را دارد...
غافل از اینکه "گرگ" قول استخوان شکارش را به "سگ" داده بود...!!!

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:18 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

دلم کار دست است خودم بافتمش!!!
تارش از سکوت، پودش از تنهایی!!!
همین است که خریدار ندارد...

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:22 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

ماندن با کسی که قدرتان را نمی داند'وفاداری' نیست. حماقت است

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:26 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

همیشه بهم میگفت زندگیمی...
وقتی رفت من بهش گفتم :مگه من زندگیت نیستم؟؟
گفت :ادم برای رسیدن به عشقش بایداز زندگیش بگذره...!

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:27 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

خدایا لج نکن
بعضی از ادما قابل پرستیدن نیستن
حق با شیطانه

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:28 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

این جمله رو باید با طلا نوشت... وقتی یک زن دیوانه وار با تو بحث میکند خوشحال باش. زیرا سکوت یک زن نشانه پایان توست...

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:28 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

هرچقد تنهاتر میشی
احتمال شروع یه رابطه احمقانه بیشتر میشه!

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:31 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

نبودن هیچ کس سخت نیست! فراموش کردن یک بودن سخت است.

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:37 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

آخرین گرگ گله را آن آهویی کشت که...
گرگ بخاطر چشمانش گیاه خوار شد...!!!!!

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:40 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

ما بعضی ها رو بالا آوردیم، یه سری هم خیلی خوش اشتها خوردنشون!

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:43 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

امروز درد هایم را به دریا سپردم. چه صیدی کرد ماهیگیر از ماهی های دق کرده.

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:45 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

همیشه از فاصله ها گله میکنیم. شاید یادمان رفته که در مشق های کودکی برای فهمیدن کلمات..... کمی فاصله هم لازم بود

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:45 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

حالا که میخواهی بروی....
لطفاً قدمهایت را تندتر بردار....
دلم را فرستاده ام دنبالِ نخود سیاه...!

حالا میخره دل من ک نخرید زود برگشت حالم و گرفت

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:47 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

ذهنم اشفته _خواب هایم پریشان_خنده هایم فتوشاپی_دردودل هایم با دیوار فیس بوک و وبلاگ! میزان همدردی هم با لایک و کامنت و تکرار پشت تکرار

لایکت کردم

yegane جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 05:48 ب.ظ http://www.3doust.blogfa.com

خودم پراندمت وقتی درشعرهایم، به توبال وپر دادم...
حالارنگ آسمان های دیگررابه رخم میکشی؟؟!

خیلی قشنگ بود مرسی شدید

شادی جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 09:15 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

منم احتیاج مبرم دارم به کارگر ؛خواهر جون چیکار کنم؟؟؟

وای خواهری پیدا کردن ی کارگر خوب از پیدا کردن ی شوهر خوب سختر شده شوهر و میشه از پنجره بندازیش بیرون ولی کارگر و نه

خیلی باید بگردی من الان یکساله دارم دنبال ی کارگر جدید میگردم ک بتونه جای کارگرهای قدیمم و بگیره هنوز کسی ب دلم نشسته والابوخودا

ممنون از کامنت های زیبات

شادی جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 09:16 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

یه روز...
حسرت خواهی خورد...
روزی که در آ غوش دیگری...
با فکر کردن به من...
آرام می شوی...

شادی جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 09:16 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

مرهم زخم های کهنه ام

کنج لبان توست !

بوسه نمی خواهم

چیزی بگو ......

شادی جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 09:17 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

شب را دوستـــ ــ ـ دارم …!
چرا که در تاریکـــ ـی ..
چهره ها مشخــــــ ـص نیست !!
و هر لحظــــــــ ـه ..
این امیـــــ ـد ..
در درونــــــ ــم ریشه می زند …
که آمده ای ..
ولی من ندیده ام!

شادی جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 09:19 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

خـداونـدا ...
بـه دل نـگـیـر اگـر گـاهـی
زبـانـم از شـکـرت بـاز مـی ایـسـتـد .
تـقـصـیـری نـدارد
قـاصـر اسـت
کـم مـی آورد در بـرابـر بـزرگـی ات
لـکـنـت مـی گـیـرنـد واژه هـایـم در بـرابـرت
در دلـم امـا هـمـیـشـه ذکـر خـیـرت جـاریـسـت ...!!!

سرباز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 09:23 ق.ظ

دوست دختر مگه برای تمیز کردن خونه است؟

پ ن پ برای ............. هستش

ب قول محمدحسین برای خود شیرینی میان فقط دیگه بیرون نمیرن والابوخودا

محم حسین شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 10:41 ق.ظ http://mhmk.ir

اونی که تو رو در بایستی با آقا عزرایئل مونده یکی دیگس ها تازه از رو ام نمیره

اون دوست دخترا هم مطمئن باش برا خودشیرینی هم که شده میان عین چیز برات کار میکنن بلکه عروست بشن

کی بید یعنی

میدونم ولی بیرونشون نمیتونم بکنم

سوگند شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:06 ب.ظ

عجـــــب!همین ...... عروس خوبی میشه برات حتمن هم خونه خودشونو تمیز میکنه هم خونه مادرشوهرشو!!!والا بوخودا

تو همین خیال باید باشم عزیزم فکرش ک بعد نیست

پریا شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 06:08 ب.ظ http://www.parya-b.blogfa.com

هان می خوای موهای منو بکشی دیگه اره؟؟؟

تو گفتی مدل دوست داشتنه خو بیا منم دوست دارم

مصطفی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 10:51 ب.ظ

آدامس دور اتاق میچسبونی خخخخخخ عجب مادربزرگی هستی والا بوخدا

24 سالمه جون عمه کوچیکه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد