حج

می دونی دلم داره پرپر میزنه هر وقت موسم حج واجب میشه این حال و میگیرم.البته من که آدم نشدم ابن چند دفعه که قسمت شده .ایشالا قسمت همه در جوونی بشه چون اعمالش یه کم سخته .حاضرم نیمی از عمر 100ساله مو بدم یه دفعه دیگه تو صحرای منا عرفات با اون جمعیت و شورو حال باشم ای کاش


به کعبه گفتم تو از خاکی منم از خاک ،چرا دورت بگردم ؟

ندا آمد که ای غافل برو با دل بیا ،تا من بگردم.

شعر(ناتمام)

حالمان بد نیست غم کم میخوریم

کم که نه هرروز کم کم میخوریم

آب می خواهم سرابم می دهند

عشق می ورزم عذابم می دهند

خود نمی دانم کجا رفتم به خواب

از چه بیدارم نکردی آفتاب

خنجری بر قلب بیمارم زدند

بیگناهی بودم دارم زدند

دشنه ای نامرد بر پشتم نشست

از غم نامردمی پشتم شکست

سنگ را بستند و سگ آزادشد

یک شبه بیداد آمد دادشد

عشق آخر تیشه زد بر ریشه ام، تیشه زد بر ریشه ی اندیشه ام

عشق اگر اینست مرتد می شوم

خوب اگر اینست من بد می شوم