بیچاره شدم

دوباره این پسر افسردگیش قلمبه شده میخواد بره مسافرت گریه شدید شدید والابوخودا


عاخه نمیدونید چرا بهش میگم میخوای بری برو ولی لب تاب و با خودت نبر گریه شدید دوباره


منم الان که خوابه یه کم براش میزنم تا باشد که ادب شود هاااااااااا


چند روز پیش میخواستیم ستاره را برسونیم خونه شون وااااااااااااااای الهی قربونش برم


من میگفتم عباس کچلم بیاد ببریمش ستاره میگفت دایی رضا بیاد


رضا هم که میدید ستاره اسرار میگنه که داییش بیاد داشت ذوق مرگ میشد بچه ام


با خوشحالی و ذوق بسیــــــــــارگفت: چرا دایی بیاد ؟


که ستاره در اومد و گفتــــــــــــــــــــــــــــــ: عاخه دایی رضا خیلی مسخره ست


رضا رو میگی بچه ام مث یخ آب شد البته بگم که رضا وقتی میشینه توی ماشین بزن و برقص


ویراز و سرعت و بقیه اش هم خودتون حدس بزنید با این مامانی شیطون چی میشه خو بچه ام


دلش میخواد با داییش بره و مامانیش صد البته

شعر



اول بگم دهن همه قرص قرص باشه به کسی نگید این شعر را از روی سی دی دزدیم


بعدشم اصلا به روم نیارید والابوخودا خو خجالت میکشه بچه ی مردم


حالا شعر خیلی خوشم اومد عین خودم میمونه میگه نمیکنم اما میکنه البته شیطنت




ما را که به جز باده شکستن هنری نیست


با زاهد دیوانه نشستن ثمری نیست


برخیز که جز این چاره نداری که نبینی ییییییی            ( اصل این بیت این یییییییییی میباشد)


جز جام می و مطرب و ساقی خبری نیست .......


ما خانه بدوشیم ......ما باده فروشیم ...........


ما خانه بدوشیم ......ما باده فروشیم...........


ما باده ننوشیم ،ننوشیم ،ننوشیم


ما حلقه بگوش حلقه بگوش حلقه بگوشیم


در کلبه ی مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــا سفره ی ارباب و فقیرانه جدا نیست


در حلقه ی مـــــــــــــــــــــــــــــــــــا جنگ و نزاعی به سر شاه و گدا نیست


ما مطرب عشقیم ..........ما مطرب عشیقیم......


در کعبه ی ما جنگ و رسیدن به خدا نیست....


ای زاهد دیوانه ....وا کن در میخانه ...


ای زاهد دیوانه وا کن در میخانه..


می زن دو سه پیمانه و ما نا خورده می و رفته ز هوشیم      ( دو سه پیمانه زیادیه یه پیک بسه)


باده بده باده بده باده بده باده بنوشیم ...                            (والابوخودا)