دل نوشته

گفت :جبران میکنم،


گفتم:کدام را؟؟؟


عمر رفته را؟؟؟


روی شکسته را؟؟؟


دل مرده اما تپیده را؟؟؟


حالا من هیچ!!!!!!


جواب این تار موهای سفید را چه میدهی؟؟؟



نگاهی به سرم کرد و گفت:



چه پیر شده ای ؟؟؟



گفتم جبران میکنی ؟؟؟



گفت : کدامش را؟؟؟


گریه ی شدید شدیدآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآاها هاآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ


ببخشید گریه اش خیلی شدیده والابوخودا

شعر


*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•**´`*•.¸¸.*´`*•.¸¸
✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★
زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
زندگی، فهم نفهمیدن هاست
زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر، که مرا گرم نمود
نان خواهر، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم.

سهراب سپهری
*•.¸¸.•*´`*•.